پاسخ اجمالی:
قرآن مجيد مى گويد: بنی اسرائیل از روی جاه طلبی و سرکشی از حضرت موسی(ع) خواستند که خداوند را به آنها نشان دهد، این درخواست منجر شد گرفتار صاعقه وحشتناكى شوند و اگر لطف خداوند نبود، نابود شده بودند. اين نوع تعابير نشان از وجود روح جاه طلبی، تعصّب و لجاجت در بین آنان دارد؛ و اين صفات رذيله اكنون نيز در بسیاری از آنان وجود دارد، آنان خود را نژادى برتر مى دانند و قصد دارند جهان را در تحت سیطره خود در آورند. در سوره بقره، آیه 55 و سوره نساء، آيه 153 به این حادثه اشاره شده است.
پاسخ تفصیلی:
در آيات قرآن، به جاه طلبی بنى اسرائيل اشاره شده، آنها در يك تقاضاى عجيب از حضرت موسى(عليه السلام) درخواست كردند: بايد خدا را با چشم خود آشكارا ببينند وگرنه ايمان نخواهند آورد، سرانجام گرفتار صاعقه وحشتناكى شدند كه اگر لطف خداوند دست آنها را نمى گرفت، براى هميشه نابود شده بودند، قرآن مجيد در این باره می فرماید: «وَ اِذْ قُلْتُمْ يا مُوسَى لَنْ نُؤمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّهَ جَهْرَةً فَاَخَذَتْكُمُ الصّاعِقَةُ وَ اَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»؛ (هنگامى را كه گفتيد اى موسى ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد مگر اين كه خدا را آشكارا ببينيم، سرانجام صاعقه شما را گرفت در حالى كه تماشا مى كرديد سپس ما شما را بعد از مرگتان حيات بخشيديم تا شكر نعمت او را بجا آوريد).(1)
در داستان بنى اسرائيل هنگامى كه صاعقه به بالاى كوه خورد، آن را از هم متلاشى كرد و لرزه عجيبى به كوه افتاد و همه آن گروه هفتاد نفرى كه با حضرت موسى(عليه السلام) به كوه آمده بودند سخت به خود لرزیده و جان باختند، تنها موسى(عليه السلام) بود كه بيهوش افتاد، و هنگامى كه آن حضرت به هوش آمد، از خدا براى آنها تقاضاى عفو و حيات كرد و خداوند نیز خواسته اش را اجابت نمود. از این رو اين متعصّبان لجوج و جاه طلبان خودخواه كه از ديدن يك جرقّه آسمانى، همه چيز را از دست دادند، خود را در برابر عظمت پروردگار بسيار حقير و كوچك يافتند و به روشنى فهميدند كه اينجا، جاى جاه طلبى نيست و انسان جاه طلب در برابر قدرت خدا، خودش را رسوا مى كند.
قرآن مجيد در جاى ديگر به همين داستان اشاره كرده و مى گويد: «یَسْئَلُكَ اَهْلُ الْكِتابِ اَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتاباً مِنَ السَّماءِ»؛ (اهل كتاب از تو تقاضا مى كنند كه كتابى از آسمان بر آنها نازل كنى). ممكن است انگيزه اين تقاضا بهانه جويى يا جاه طلبى و يا هر دو باشد، قرآن مجيد مى گويد: (اينها از موسى[عليه السلام] چيزهايى بزرگتر و عجيب تر از اين، خواستند و گفتند: «فَقَدْ سَئَلُوا مُوسَى اَكْبَرَ مِنْ ذلِكَ فَقالُوا اَرِنَا اللّهَ جَهْرَةً فَاَخَذَتْهُمُ الصّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ»؛ (خدا را آشكارا به ما نشان ده، سپس صاعقه آسمانى به خاطر اين ظلم و ستم، آنها را فرو گرفت).(2)
اين تعبيرات نشان مى دهد كه روح جاه طلبى، كبر و غرور و تعصّب و لجاجت بر آنها حكم فرما بود؛ به همين دليل پيوسته بهانه جويى مى كردند، و اين صفات رذيله، همان است كه اكنون نيز در گروه كثيرى از آنان مى يابيم؛ چراکه خود را نژادى برتر و انسانهاى ويژه مى دانند و در فكر اين هستند كه اقتصاد و سياست جهان را در قبضه خود بگيرند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.