پاسخ اجمالی:
به گفته مفسّران، آنها گروهى از بنى اسرائيل بودند كه به خاطر فرار از وبا و يا طاعون از ديار خود گريختند؛ ولى چيزى نگذشت كه به همان بيمارى مردند. يكى از پيامبران بنى اسرائيل به نام «حزقيل» كه از آنجا عبور مي كرد از خدا خواست آنها را زنده كند و خداوند به عنوان نمونه اى از احياى مردگان در برابر منكران معاد آنها را زنده كرد ...
پاسخ تفصیلی:
این ماجرا كه در قرآن و در سوره «بقره» آمده است، درباره گروهى از بنی اسرائیل است كه هزاران نفر بودند و از ترس مرگ، خانه و ديار خود را ترك كرده، فرار نمودند؛ ولى اين فرار، باعث نجات آنها نشد و به فرمان خدا همه گرفتار چنگال مرگ شدند، سپس خداوند آنها را زنده كرد تا مایه عبرت و شاهدی بر حقانیت معاد باشد. قرآن می فرماند: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمْ اللهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ».(1)
به گفته مفسّران آنها گروهى از بنى اسرائيل بودند كه به خاطر فرار از وبا و يا طاعون از ديار خود گريختند؛ ولى چيزى نگذشت كه به همان بيمارى از جهان رفتند. يكى از پيامبران بنى اسرائيل به نام «حزقيل» از آنجا عبور كرد و از خدا خواست آنها را زنده كند و خداوند به عنوان نمونه اى از احياى مردگان (در برابر منكران معاد) آنها را زنده كرد. در بعضى از روايات آمده كه آنها در يكى از شهرهاى شام زندگى مى كردند و گه گاه طاعون در ميان آنها واقع مى شد. هر زمان مقدّمات آن را احساس مى كردند، ثروتمندان كه داراى قدرت كافى بودند شهر را ترك مى كردند و فقرا باقى مى ماندند و مرگ و مير در ميان آنها زياد واقع مى شد؛ ولى آنها كه بيرون مى رفتند غالباً جان سالم بدر مى بردند. بعداً تصميم گرفتند كه هر زمان احساس وقوع طاعون كنند همگى خارج شوند و چنين كردند ولى هيچ كس نجات نيافت و همگى به فرمان خدا از دنيا رفتند.(2)
البته در آيه فوق اشاره اى به اين نكته نشده كه هدف از اين احياء بعد از موت، نشان دادن صحنه معاد در اين جهان بوده؛ ولى در بعضى از روايات كه در توضيح اين ماجرا آمده تصريح شده كه چنين هدفى در كار بوده است.(3) باز در اينجا به تفسير انحرافى بعضى از مفسّران به اصطلاح روشنفكر برخورد مى كنيم! از آنجا كه اين سرگذشت به هر حال جنبه خارق عادت دارد و مى دانيم هضم اين گونه امور براى بعضى از اين افراد مشكل است، از اين رو وقوع چنين حادثه اى را به شكلى كه ظاهر قرآن حكايت مى كند، به كلّى انكار كرده و آن را تنها بيان يك مثال! براى حيات و مرگ امّت ها ـ كه در واقع كنايه اى از پيروزى و شكست آنها است ـ دانسته اند! آنها مى گويند: آيه فوق از گروهى خبر مى دهد كه قوّت، قدرت و استقلال خود را به كلّى از دست دادند به گونه اى كه همچون يك امّت مرده بودند. سپس از خواب غفلت بيدار شدند و به لطف پروردگار، قدرت و استقلال خود را باز يافتند.(4)
ولى مى دانيم هرگاه پاى اين گونه تفسيرها و توجيه ها به حوزه قرآن كشيده شود، بسيارى از حقايق قرآنى قابل انكار خواهد بود و هركس مى تواند آيات روشن را با ميل و اراده خود تفسيرهايى مطابق دلخواه خود كند و قرآنى كه رهبر و راهنماى انسان ها است تبديل به ابزارى مى شود براى توجيه افكار و سليقه هاى شخصى اين و آن! و به جاى اين كه راهبر باشد، دنباله رو خواهد شد!(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.