پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در نهج البلاغه مى فرمايد: «هر شنونده اى غير از خدا از درك صداهاى ضعيف ناتوان و ناشنوا است و صداهاى قوى، گوش او را كر مى كند و آوازهاى دور را نمى شنود». آری انسان تنها قادر به شنيدن صداهايى با طولِ موجِ بين 16 مرتبه در ثانيه تا 20 هزار مرتبه در ثانيه است و كمتر و يا بيشتر از آن را نمي تواند بشنود؛ در مورد بینایی هم ماجرا همینطور است، ولى سميع و بصیر بودن خداوند از طريق ابزار مادّى و جسمانى نيست؛ بلکه گوشه اى از عليم بودن اوست؛ يعنى از تمام صداها و صحنه ها آگاهى دارد و چيزى از او دور و مخفى نيست.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در خطبه 65 نهج البلاغه مى فرمايد: (هر شنونده اى غير از خدا از درك صداهاى ضعيف ناتوان و ناشنوا است و صداهاى قوى، گوش او را كر مى كند و آوازهاى دور را نمى شنود)؛ «وَ كُلُّ سَمِيعٍ غَيْرَهُ، يَصِمُّ عَنْ لَطِيفِ الاَصْوَاتِ وَ يُصِمُّهُ كَبِيرُهَا وَ يَذْهَبُ عَنْهُ مَا بَعُدَ مِنْهَا».
شنوايى در انسانها از طريق انتقالِ امواج به گوش ها - كه در برابر امواج صوتى حساسيّت دارد و پرده «صماخ» را كه همچون پوسته طبلى است، به حركت در مى آورد و از آنجا به مغز منتقل مى شود - انجام مي شود و از آنجا كه ساختمان اين اسباب از جهات مختلفى محدود است، انسان توانايىِ شنيدن همه صداها را ندارد و به گفته دانشمندان تنها قادر است صداهايى را بشنود كه طولِ موجِ آن، بين شانزده مرتبه در ثانيه تا بيست هزار مرتبه در ثانيه بوده باشد؛ يعنى آنچه زير شانزده مرتبه در ثانيه مى باشد براى انسان قابل درك نيست؛ همانطور كه آنچه بيش از بيست هزار مرتبه در ثانيه باشد شنيده نمى شود.
البتّه اين اعداد در همه جانداران يكسان نيست. حيواناتى پيدا مى شوند كه حسّ شنوايى آنها از ما بيشتر است و صداهايى را مى شنوند كه طول موج آنها كمتر است ولى آنها نيز قادر به شنيدنِ همه صداها نيستند و هرگاه طول موج آن از تعداد معيّنى پايينتر باشد براى آنها قابل درك نيست؛ اين از يكسو.
از سوى ديگر، هرگاه طول امواج بسيار شديد باشد، ممكن است پرده گوش آدمى را پاره كند و براى هميشه از نعمت شنوايى محروم گردد؛ به همين دليل به هنگام آتش كردن بعضى از سلاح هاى پر صداى جديد، نظاميان از آن دور مى شوند و جلوى گوش هاى خود را محكم مى گيرند، مبادا به پرده گوش آنها آسيب برساند.
از سوى سوم، صدا هر قدر قوىّ باشد اگر انسان زياد از آن دور شود توان شنيدن آن را ندارد و به اين ترتيب حسّ شنوايى انسان و ساير جانداران از جهات متعدّدى ناتوان است. در گرداگردِ ما، آن قدر امواج صوتى وجود دارد كه ما از لحظه تولّد تا مرگ، از شنيدن آنها ناتوان و محروميم.
ولى سميع و شنوا بودن خداوند از طريق ابزار و آلات مادّى و جسمانى نيست؛ سميع بودن خداوند گوشه اى از عليم بودن او است؛ يعنى از تمام صداها آگاهى دارد و از همه، به طور يكسان با خبر است؛ صدايى او را آزار نمى دهد و چيزى از او دور و مخفى و پنهان نيست.
قرآن مجيد مى فرمايد: «قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَ الاَرْضِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»(1)؛ (پيامبر(صلی الله عليه و آله و سلم) فرمودند: پروردگارم همه سخنان را - چه در آسمان باشد و چه در زمين- مى داند؛ او شنوا و دانا است).
در ادامه کلام امام علی(ع)، سخن از «بصير» بودن خداوند است كه از جهاتى به سميع بودن او شباهت دارد، مى فرمايد: (هر بيننده اى غيرِ او، از ديدن رنگ هاى ضعيف و اجسام بسيار كوچك، ناتوان است)؛ «وَ كُلُّ بَصِيرٍ غَيْرَهُ يَعْمَى عَنْ خَفِىِّ الاَلْوَانِ وَ لَطِيفِ الاَجْسَامِ».
بينايى در ما و جانداران ديگر، از طريق چشم است و آن، دستگاه بسيار ظريف و پيچيده اى است كه از طبقات مختلفى تشكيل يافته و هر يك از آنها وظيفه خاصّى به عهده دارد و هنگامى كه دست به دست هم دهند، تصوير كوچك و روشنى را همانند يك دوربينِ عكّاسىِ دقيق، روى «شبكيّه» چشم منعكس مى كند و اعصاب بسيار حسّاسِ «شبكيّه»، تصوير را از آنجا به مغز منتقل مى كند؛ ولى به هر حال توانايى تصويربردارى چشم از صحنه هاى مختلف محدود است و دانشمندان مى گويند: «انسان اشيايى را مى بيند كه امواجِ ارتعاشاتِ نورِ برخاسته از آن، در هر ثانيه بين 458 هزار ميليارد تا 727 هزار ميليارد باشد و كمتر و بيشتر از آن، هر چه در فضا از امواج و ارتعاشات نورى است، براى ما قابل رؤيت نمى باشد».
جاندارانى وجود دارند كه قدرت بينايى آنها از ما بسيار بيشتر است؛ از جمله آنها پرندگان شكارى هستند كه از فاصله بسيار دور، اشياى بسيار كوچك را از روى زمين مى بينند؛ ولى [با اين وجود] باز قدرت بينايى آنها محدود است.
اشياى كوچك تا حدّ معيّنى با چشم ديده خواهند شد و از آن كوچكتر را مى توان با ميكروسكوپ هاى معمولى ديد و باز از آن كوچكتر را با ميكروسكوپ هاى الكترونيكى - كه اشيا را بسيار بزرگتر مى كند - مى توان ديد، ولى فراتر از آن، اشيايى وجود دارد كه با این وسایل هم قابل رؤيت نيست.
اضافه بر اين؛ هر قدر نور كمتر مى شود، قدرت ديد كمتر مى شود تا آنجا كه در تاريكى شديد، هيچ چيز قابل مشاهده نيست. ممكن است چشم بعضى از جانداران در تاريكى، بسيار بهتر از انسان ببيند و ممكن است دوربين هاى مخصوصى كه از اشعه مادون قرمز كمك مى گيرد اشياى بيشترى را در تاريكى به انسان نشان دهد؛ ولى بالأخره در ماوراى آن، اشياى زيادى است كه در تاريكى ديده نمى شود.
اينها همه محدوديّتِ ديدِ انسان را از جهات مختلف، نشان مى دهد ولى آن كس كه همه چيز را در همه جا و در هر شرايط و در نهان و آشكار مى بيند - يا به تعبير ديگر: علم او به آن احاطه دارد - ذات پاك خدا است!
قرآن مجيد مى گويد: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ»(2)؛ (چيزى همانند او نيست و او شنونده بينا است [يا به تعبير دقيق تر او شنونده و بينا است]). در حقيقت بينا و شنوا به معناى واقعى و مطلق، ذات پاك او است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.