پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره نزديك بودن «مرگ» مى فرمايد: «ميان شما و بهشت و دوزخ فاصله اى جز فرا رسيدن مرگ نيست. مقصدى كه گذشتن لحظات، فاصله آن را مى كاهد و عبور ساعت ها آن فاصله را نابود مى كند، سزاوار است كه بسيار كوتاه باشد». در عبارت ديگر مي فرمايد: «هر نَفَسى كه انسان مى كشد يك گام به مرگ نزديكتر مى شود». همچنين مي فرمايد: «آن امر غايبى كه گذشتِ شب و روز، آن را به پيش مى راند سزاوار است به سرعت فرا رسد! مسافرى كه با سعادت يا با شقاوت فرا مى رسد و بايد بهترين آمادگى را براى استقبال از او داشت».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در خطبه 64 نهج البلاغه نخست هشدار مى دهد كه: (ميان شما و بهشت و دوزخ فاصله اى جز فرا رسيدن مرگ نيست)؛ «وَ مَا بَيْنَ أَحَدِكُمْ وَ بَيْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلَّا الْمَوْتُ أَنْ يَنْزِلَ بِهِ». اشاره به اين كه فاصله ميان شما و بهشت و دوزخ، بسيار كوتاه است؛ در يك لحظه مرگ فرا مى رسد و خود را در ميان بهشت يا دوزخ (به تناسب اعمالتان) مى بينيد.
آنها كه آگاه و بيدارند كوتاهى اين فاصله را به خوبى درك مى كنند و به مقتضاى «إِقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»(1) آن را از نظر زمانى، نزديك مى بينند و به مقتضاى «إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً»(2) آن را از نظر مكان نيز، نزديك مشاهده مى كنند.
بديهى است اين سخن اشاره به قيامت صغرا است نه قيامتِ كبرا؛ توضيح اين كه انسانها داراى دو قيامت هستند: 1. قيامت كبرا كه تمامى اوّلين و آخرين، در يك زمان معيّن در صحنه محشر حضور مى يابند و به حساب همه انسانها رسيدگى مى شود، نيكوكاران مشمولِ عنايات حقّ و برخوردار از بهشت برين مى شوند و بدكاران به كيفر اعمالشان راهى دوزخ مى شوند.
2. قيامت صغرا كه با مرگ هر كس فرا مى رسد؛ رابطه او با دنيا قطع شده، پرونده اعمال بسته مى شود و نشانه هاى رحمت يا عذاب الهى آشكار مى گردد و قبر، باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى دوزخ مى شود.
همانگونه كه در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «إِنَّ لِلْقَبْرِ كَلَاماً فِى كُلِّ يَوْمٍ يَقُولُ: أَنَا بَيْتُ الْغُرْبَةِ... أَنَا رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّارِ»(3)؛ (قبر همه روز سخنى دارد و سخنش اين است: من خانه غربتم... من باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى آتشم!).
البته اين بهشت و دوزخ، بهشت و دوزخ برزخى است نه بهشت و دوزخ قيامتى.
سپس در دومين جمله از اين فراز، امام(عليه السلام) به نكته مهمى اشاره مى كند كه نشان مى دهد مرگ _كه دريچه بهشت و دوزخ است_ از آدمى چندان دور نيست هر چند غالب مردم از آن غافلند؛ مى فرمايد: (مقصدى كه گذشتن لحظات، فاصله آن را مى كاهد و عبور ساعت ها، آن فاصله را نابود مى كند، سزاوار است كه بسيار كوتاه باشد)؛ «وَ إِنَّ غَايَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ وَ تَهْدِمُهَا السَّاعَةُ، لَجَدِيرَةٌ بِقِصَرِ الْمُدَّةِ».
این همان حقيقتى است كه در يكى از كلماتِ قصار به آن اشاره شده: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ»(4)؛ (هر نَفَسى كه انسان مى كشد يك گام به مرگ نزديكتر مى شود). چرا كه قلب و مغز و اعضاى هر انسانى استعداد معيَّنى براى زيستن دارد كه اگر هيچ مانعى بر سر راه او پيدا نشود و هيچ بيمارى عمر او را كوتاه نسازد، لحظه اى فرا مى رسد كه مانند شمعى كه موادّ قابل اشتعالش پايان گرفته، خاموش مى شود.
در سومين جمله، همان معنا را با تعبير زيباى ديگر تكميل كرده، مى فرمايد: (آن امر غايبى كه گذشتِ شب و روز آن را به پيش مى راند سزاوار است به سرعت فرا رسد!)؛ «وَ إِنَّ غَائِباً يَحْدُوهُ(5) الْجَدِيدَانِ: اَللَّيْلُ وَ النَّهَارُ، لَحَرِىٌّ بِسُرْعَةِ الاَوْبَةِ».(6)
منظور از «غايب» در اينجا اَجَل و سرآمد زندگى است كه گويى همچون شتر سريع السّيرى از آينده به سوى انسانها در حركت است و شب و روز همچون دو ساربان، براى سرعتِ حركتِ اين حيوان، به خواندن آواز معروف «حُدا» مشغولند. بديهى است چنين شترى به سرعت به سوى انسان باز مى گردد و بر درِ خانه او زانو مى زند.
در چهارمين جمله كه اين بحث را تكميل مى كند مى فرمايد: (مسافرى كه با سعادت و خوشبختى يا با شقاوت و بدبختى فرا مى رسد بايد بهترين آمادگى را براى استقبال از او داشت)؛ «وَ إِنَّ قَادِماً يَقْدُمُ بِالْفَوْزِ أَوِ الشِّقْوَةِ لَمُسْتَحِقٌّ لاِفْضَلِ الْعُدَّةِ».
در واقع انسانها همچون مسافرانى هستند كه سفر درازى را در پيش دارند اگر زاد و توشه خوبى همراه داشته باشند، سلامت خود را در طول سفر حفظ كرده و پر نشاط و با طراوت به مقصد مى رسند و اگر زاد و توشه بدى با خود داشته باشند بيمار و رنجور و ناتوان و بدبخت، وارد آن سرا مى شوند.
جمعى از شارحان، «قادم» را نيز به معناى مرگ و سرآمدِ عمر، تفسير كرده اند كه يا با پيام سعادت وارد مى شود يا خبر ناگوار شقاوت و طبعاً براى ورود او بايد بهترين آمادگى را داشت.
اين تفسير از آن جهت كه هماهنگ با مفهوم جمله قبل «وَ إِنَّ غَائِباً...» مى باشد، ترجيح دارد.
منظور از «أَفْضَلُ العُدَّةِ»؛ (برترين آمادگى) همان فراهم ساختن زاد و توشه تقوا است كه در «قرآن مجيد» به عنوان «خير الزّاد» معرفى شده است: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى».(7)
به همين دليل، امام(عليه السلام) در آخرين جمله اين فراز، به عنوان يك نتيجه گيرى چنين مى فرمايد: (حال كه چنين است در اين جهان، از اين جهان، براى خود زاد و توشه اى برگيريد كه فرداى قيامت خود را با آن حفظ كنيد)؛ «فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَكُمْ غَداً».
امام(عليه السلام) تعبير بسيار جالبى در اين عبارت فرموده، مى فرمايد: در دنيا، از خودِ دنيا براى آخرت زاد و توشه برگيريد. اشاره به اينكه مواهب اين جهان مادّى مى تواند در عالم آخرت كه مملوّ از معنويّت است كارساز باشد، آن هم در صورتى ممكن است كه انسان از وجود خود، در دنيا بهره گيرد و پيش از آنكه از جهان چشم بربندد، زاد و توشه لازم را فراهم سازد و همان گونه كه زاد و توشه مسافر در دنيا، او را از خطرِ گرسنگى و مرگ حفظ مى كند، زاد و توشه تقوا نيز انسان را در قيامت از خطرات محشر و عذاب الهى نگاه مى دارد.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.