پاسخ اجمالی:
فعاليت شركتهاي هرمي در بسترهاي مختلفي رشد و توسعه مييابد. معضل بيكارى، مشكلات اقتصادى، فقدان برنامه ريزى همه جانبه، ناآگاهى و بىخبرى نسبت به اصل جرم يا مجازات آن، ضعف ايمان و دنياطلبى، طمع رسيدن به سود كلان و دست يافتن به زندگى آسان و مرفّه و بدون زحمت از زمينههاي رشد و توسعه اين گونه شركتهاست.
پاسخ تفصیلی:
رواج فعاليت شبكههاى بازاريابى در كشور ما و چشم طمعى كه صاحبان آن شركتهاى كلاهبردار به سرمايههاى اين مردم دوختهاند، بخاطر وجود زمينههاى اين گونه فعاليّتها در اين كشور است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
1ـ معضل بيكارى؛
بىشك بيكارى، يك معضل جهانى است كه بيشتر كشورهاى دنيا را رنج مىدهد و اين، ارمغان ماشينى شدن زندگى امروز ماست. كشور ما نيز از اين قاعده مستثنى نمىباشد و تعداد افراد بيكار آن، متأسّفانه كم نيست. بيكارى، مفاسد و تبعات منفى متعدّدى دارد و مىتواند بستر جرمهاى مختلفى قرار گيرد و بدون شك يكى از مهمترين زمينههاى فعاليّتهاى شركتهاى استعمارى مورد بحث، بيكارى است. اين فقط ادّعاى ما نيست؛ بلكه جمعى از كارشناسان نيز با ما در اين عقيده همراهند. به چند نمونه آن توجّه كنيد:
الف) يك جامعهشناس كه پيرامون فعاليّتهاى ناسالم مورد بحث اظهار نظر مىكرد، می گفت: «معمولاً برخى از افراد در خارج كشور كه نسبت به بيكارى و شرايط خاصّ كشورهاى جهان سوم اطّلاع دارند، اقدام به ترويج چنين شيوههايى نابهنجار مىكنند».(1)
ب) نايب دبير مجمع صنفى دانشگاههاى تهران، اشتغالزايى كم از طرف دولت براى دانشآموختگان و نخبگان كشور را دليلى براى كشيده شدن آنها به سمت اين گونه سيستمهاى بازاريابى غير علمى عنوان كرد.(2)
ج) چگونگى پولدار شدن، دغدغه عمومى است به خصوص براى افرادى كه مشكلات مالى روزمره گريبانشان را گرفته باشد. در اين ميان جوانان به واسطه بيكارى و نداشتن آيندهاى روشن و حتّى ناتوانى در كسب درآمدى اندك براى تأمين هزينههاى ضرورى خود، بهترين نقش را در بازىهاى ساخته و پرداخته كلاهبرداران و تروريستهاى اقتصادى ايفا مىنمايند.(3)
د) وقتى تورّم همراه ركود بيايد و بر آمار بيكارى روز به روز افزوده شود و سكون جامعه را خسته و دلزده كند و درست در همين اوضاع و احوال، كسانى با استفاده از رانتها، يك شبه به ثروتهاى بادآورده برسند، رؤياپرداز شدن مردم و استقبال آنان از طرحهاى خيالى و موهوم «گلدكوئست» و «اى.بى.ال» عجيب نيست.(4) آرى بيكارى يكى از بسترهاى اينگونه فعاليّتهاى ناسالم اقتصادى است و بر مسئولين لازم است براى حلّ اين معضل عمومى، فكرى اساسى كنند. البتّه اين، كار آسانى نيست؛ ولى بدون شك غير ممكن نيز نمىباشد.
2ـ مشكلات اقتصادى؛
اقتصاد ايران اسلامى در زمان طاغوت شديداً بيمار بود. زيرا اوّلاً: به شدّت متّكى بر درآمدهاى نفتى بود و ثانياً: عمده فعاليّت آن، واردات كالا و خدمات از كشورهاى ديگر، مخصوصاً كشورهاى سلطهجو بود و ثالثاً: به طور كامل وابسته به خارج، به ويژه كشورهاى غربى بود. با گذشتن ربع قرن از انقلاب اسلامى قسمتى از بيمارى اقتصاد بحمدالله برطرف شد؛ امّا عوارض ديگرى كه عمدتاً ناخواسته و خارج از اختيار بود، از ناحيه هشت سال جنگ بر آن تحميل گشت. بنابراين، اقتصاد ما هنوز سلامتى كامل خود را به دست نياورده و روشن است كه چنين اقتصادى عوارض و پيامدهاى متعدّدى به دنبال خواهد داشت كه معضل بيكارى يكى از آنهاست. كارشناسان معتقدند اقتصاد ناسالم زمينه ساز و بستر مناسبى براى فعاليّتهاى ناسالم اقتصادى ديگر است.
نايب دبير مجمع صنفى دانشگاههاى تهران، با بيان اين كه اين سيستم (بازاريابى شبكهاى) در كشورهايى مانند ايران كه اقتصاد بيمارگونهاى دارند رسوخ نموده، تصريح كرد: «اين گونه سيستمها در كشورهايى مانند ايتاليا يا انگلستان (محلّ تولّد برخى از شركتهاى مورد بحث) كه مدير ارزان قيمت آن! در سال حدود 320 هزار دلار حقوق مىگيرد جواب نمىدهد؛ چرا كه گلدكوئست در حالت ايدهآل سالانه حدود 260 هزار دلار سوددهى خواهد داشت!».(5)
يكى از كارشناسان علوم رايانهاى در اين زمينه می گوید: «اقتصاد كشور از نظر ايجاد عدالت، توازن ندارد و افراد جامعه با انگيزه پولدار شدن جذب اين شركتها مىشوند». وى در ادامه می افزاید: «شركتهاى اينترنتى كه تعداد آنها كم نيست و امروزه كاربران اينترنتى به سادگى امكان برقرارى ارتباط با آنها را دارند، قطعاً در كشورهاى پيشرفته و صنعتى موفقيّتى كسب نمىكنند. بنابراين، با وعدههاى كاذب در كشورهاى در حال توسعه به فريب مردم مىپردازند و سودهاى بسيارى عائد خود مىكنند!».(6) نتيجه اين كه وضع اقتصادى فعلى از ديگر زمينههاى فعاليّت بازاريابى شبكهاى است كه سالها پيش در كشورهاى پيشرفته منسوخ شده است. بنابراين، براى جلوگيرى از چنين فعاليّتهاى ناسالمى، اگر بخواهيم كار اساسى و ريشهدارى انجام دهيم بايد به علاج مشكلات اقتصادى بپردازيم كه البتّه اين كار، نيازمند يك عزم عمومى و بسيج تمام امكانات است.
3ـ فقدان برنامهريزى همه جانبه؛
يكى از مسئولين دانشگاه تهران با ابراز نگرانى نسبت به شيوع سيستمهاى هرمى (گلدكوئست و مانند آن) در دانشگاهها، به ويژه خوابگاههاى دانشجويى، به خبرگزارى ايسنا گفت: «متصوّر نبودن آينده كارى، وضعيّت اقتصادى پائين نخبگان دانشجويى، هزينههاى بسيار بالاى زندگى شهرهاى بزرگ براى دانشجويان خوابگاهى، استفاده نكردن از پتانسيلهاى دانشجويى در طرحهاى بزرگ ملّى در ابعاد مختلف و فضاى ضعيف علمى، پژوهشى در دانشگاهها باعث شده تا عدّهاى از دانشجويان از اصالت علمى، فرهنگى خود فاصله گرفته و به اميد سراب زندگى بىدغدغه از سوى سران اين سيستمها، تمام وقت و توان خود را در اين راه صرف كنند».(7) اگر مسئولين امر، با تلاشى مضاعف و اجتناب از ورود به برخى نزاعهاى حزبى و سياسى بى حاصل و مطالعه وسيع و گسترده، به حلّ اين معضلات مىپرداختند، اكنون شاهد سيل عظيمى از دانشجويانى كه در دام اين مؤسّسات ناسالم گرفتار شدهاند، نبوديم.
4ـ ناآگاهى و بىخبرى؛
بىشك يكى از زمينهها و بسترهاى تمام جرائم اجتماعى، عدم آگاهى عدّهاى نسبت به اصل جرم يا مجازات آن، يا پيامدهاى منفى و نابهنجار آن است. بدين جهت آنان كه از اين امور آگاهى دارند كمتر آلوده جرم و گناه مىشوند و به همين جهت بازاريابهاى شركتهاى كلاهبردار مورد بحث، معمولاً به سراغ كسانى مىروند كه آگاهى چندانى از آنچه گفته شد، ندارند.
5ـ ضعف ايمان و دنياطلبى؛
كم و بيش افرادى يافت مىشوند كه نه دغدغه بيكارى دارند و نه نسبت به فعاليّت شركتهاى مورد بحث ناآگاهند و نه از پيامدهاى منفى آن بى اطّلاع؛ امّا در عين حال اسير دام بازاريابهاى اين مؤسّسات مىشوند. علّت اصلى گرفتارى آنان و آلودگى آنها به چنين اعمال خلافى، طمع رسيدن به سود كلان و دست يافتن به زندگى آسان و مرفّه و بدون زحمت مىباشد. چنين افرادى اگر پايههاى ايمان خويش را قوىتر كنند و به آثار نامطلوب ثروتهاى بادآورده نامشروع دقّت بيشترى نمايند و در آثار وضعى لقمه حرام و سلب بركات از خانههاى آلوده به آن تأمّل افزونترى كنند، مخصوصاً در اين جمله سرور و سالار شهيدان خطاب به سپاهيان يزيدى در صبح روز عاشورا كه يكى از علل نگونبختى آنان را در مقابله با فرزند پيامبر(صلی الله عليه و آله و سلم) مالامال بودن شكمهاى آنان از لقمههاى حرام عنوان نمودند، انديشه و تفكّر بيشترى كنند، بدون شك بيدار مىشوند و براى رهايى از چنگال اين كلاهبردارانِ پولپرست تلاش مىكنند. بنابراين، ضعف ايمان و دنياطلبى و حرص، از ديگر زمينهها و بسترهاى وقوع اين خطاى بزرگ اجتماعى است و متولّيان امور دينى و فرهنگى بايد براى زدودن آن تلاش بيشترى كنند. عوامل ديگرى نيز در اين انحراف و فساد اقتصادى مؤثّر است(8) كه براى رعايت اختصار از ذكر آن چشم مىپوشيم.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.