پاسخ اجمالی:
براى تلقیح مصنوعی چند راه شرعی وجود دارد، مانند: نطفه زن و شوهرى را گرفته، و در خارج رحم تركيب نموده، سپس جنين حاصل را به زن نابارور خواهان فرزند منتقل كنند. چنين تلقيحى از نظر شرعى مجاز است؛ زيرا تركيب بين نطفه زن و شوهر شرعى صورت گرفته و پس از تركيب، در حقيقت جنين به رحم زن نابارور منتقل شده است. البتّه در اين فرض زوجين، كه هر دو نابارورند، به آن بچّه محرم هستند، ولى پدر و مادر او محسوب نمى شوند، بلكه پدر و مادر او، صاحبان اصلى نطفه هستند، كه در فرض مسأله زن و شوهر مى باشند.
پاسخ تفصیلی:
براى باردار شدن زنانى که مشکل نازایی دارند راهكارهاى مشروعى وجود دارد كه به سه نمونه آن اشاره مى شود:
الف) نخست اين كه اسپرم و اوول زن و شوهرى را گرفته، و در خارج رحم تركيب نموده، سپس جنين حاصل را به زنِ نابارورِ خواهانِ فرزند منتقل كنند. چنين تلقيحى از نظر شرعى مجاز است؛ زيرا تركيب بين نطفه زن و شوهرِ شرعى صورت گرفته و پس از تركيب، در حقيقت جنين به رحم زن نابارور منتقل شده است. البتّه در اين فرض، زوجين كه هر دو نابارورند، به آن بچّه محرم هستند؛ ولى پدر و مادر او محسوب نمى شوند، بلكه پدر و مادر او، صاحبان اصلى نطفه هستند كه در فرض مسأله زن و شوهر مى باشند.
ب) در صورتى كه زن، نابارور نباشد، و اشكال از ناحيه شوهرش باشد، مى تواند همسرش را طلاق دهد، تا پس از سپرى شدن عدّه طلاق به عقد موقّت مرد بارورى درآيد (هر چند هرگز آن مرد را نبيند، و بر اساس بيان اوصاف و صفاتش عقد موقّت جارى شده باشد) سپس در زمان عقد موقّت، نطفه اين زن و مرد ـ كه اكنون زن و شوهر همديگر محسوب مى شوند ـ گرفته، و در خارج از رحم تركيب گردد، و پس از پايان عقد موقّت يا بخشش باقيمانده مدّت، زن مذكور بدون رعايت عدّه به عقد شوهر سابق در مى آيد (زيرا فرض اين است كه در عقد موقّت آميزشى صورت نگرفته، و نيازى به عدّه نيست) سپس جنين حاصل در رحم آن زن نابارور كشت مى گردد.
در اين فرض، فرزند تلقيح، فرزند حقيقى زن و مردِ صاحب نطفه محسوب مى شود و بر شوهر اين زن هم محرم مى باشد زيرا ربيبه او به شمار مى رود؛ ربيبه نسبى نه رضاعى.
ج) چنانچه نطفه مرد سالم، ولى تخمك زن مشكل داشته باشد، مرد مى تواند با زن مجرّدى ازدواج موقّت كند (و حتّى بدون اين كه همديگر را ببينند) نطفه مرد و آن زن را بگيرند، و در زمان عقد موقّت تركيب نموده، سپس به رحم همسر دائمى اش منتقل كنند. در اين صورت آن بچّه، فرزند حقيقى آن مرد و زن صاحب نطفه مى باشد، و بر همسر دائمى اش نيز محرم مى گردد؛ زيرا فرزند شوهرش محسوب مى شود.
امّا صورت چهارم و پنجم، كه نطفه از خود زن و شوهر است و در خارج رحم تركيب شده، و به رحم زن ديگرى منتقل مى گردد، يا پس از تقويت به رحم همان زن باز گردانده مى شود، مشكل شرعى ندارد.
ولى در صورت چهارم، زنِ پذيراىِ جنين در صورتى كه متأهّل باشد بايد رضايت شوهرش را كسب كند. به علاوه، با توجّه به اين كه غالباً عمليّات تلقيح، مستلزم لمس و نظر حرام است بايد فقط به موارد ضرورت قناعت شود و در غیر ضرورت از این کار صرف نظر نمایند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.