پاسخ اجمالی:
در روايات به ما دستور داده اند در جايى كه لازم نيست، سخن مگوئيد؛ زيرا حرف زياد زدن احتمال خطا و گناه در آن را بيشتر مي کند، همچنان كه نوشتن زياد باعث خطا و اشتباه بيشتر نيز مي شود. اگر انسان دست به قلم نشود و چيزى ننگارد اشتباهي هم ندارد و اگر حرفى هم نزند دچار لغزش و خطا و معصيت هم نمى گردد. سکوت باعث نورانیت قلب و طبق کلام امام علی(ع) نشانه عقل است.
پاسخ تفصیلی:
در روايات به ما دستور داده اند در جايى كه لازم نيست، سخن مگوئيد؛ زيرا حرف زياد زدن احتمال خطا و گناه در آن را بيشتر مي کند، همچنان كه نوشتن زياد باعث خطا و اشتباه بيشتر نيز مي شود. اگر انسان دست به قلم نشود و چيزى ننگارد اشتباهي هم ندارد و اگر حرفى هم نزند دچار لغزش و خطا و معصيت هم نمى گردد. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «لَا يَسْلَمُ أَحَدٌ مِنَ الذُّنُوبِ حَتَّى يَخْزُنَ لِسَانَه»؛ (احدى از گناهان سالم و مصون نمى گردد؛ مگر اين كه زبانش را پنهان كند). از اين روايت استفاده مى شود كه زبان منشاء و كليد تمام ذنوب است، زيرا حضرت فرمودند: «الذُّنُوبِ» و مي دانيم جمع مُحَلّى و مزيّن به الف و لام، افاده عموم مى كند؛ يعنى تمام گناهان را چه از زبان صادر شود و چه از غير زبان، همه را كنترل می كند. اشتباه نشود كسى نمي خواهد بگويد در جايى كه وظيفه سخن گفتن است، خاموش بودن نيكوست؛ بلكه مى گوئيم ترك «مَا لَا يَعنِيهِ»؛ يعنى حرف بي فايده و كلام زيادى را كه لازم به ذكر نيست بايد ترك كرد؛ زيرا «اَلمَرءُ مَخبُوءٌ تَحتَ لِسَانِهِ»(1)؛ (مرد زير زبانش پنهان است) و اگر سخن بگويد فضائل و رذائل او مشخص مى شود و به قول شاعر:
گر ندارى معرفت خاموش بنشين دم مزن *** پسته بى مغز اگر لب وا كند رسوا شود
يكي از موارد كلام بي فايده اين است كه گاهى ديده مي شود در ميان افراد مخصوصاً زنان، وقتى دور هم مي نشينند و حرفى براى زدن ندارند شروع به تحليل دعواى خانوادگى فلان خانواده مي كنند و هزار گونه گناه مرتكب مى شوند. بايد در مقابل اين طور سخنان گفت: مگر شما چه كاره مردم هستيد كه دعواى خانوادگى ديگران را مطرح مى كنيد؟ آيا هيچ حرف منطقى و مورد ابتلاى ديگرى جز دعواى آن زن و شوهر نيست؟ آيا تمام مسائل و مشكلات علمى، اخلاقى و اجتماعى جامعه ما عموماً و مشكلات همين افرادى كه دور هم نشسته و چنين مي گويند خصوصاً، برطرف شده؟ خداوند درك و فهم ما را بيشتر نمايد تا مسائل و مشكلات مورد ابتلاء خود را بهتر درك كنيم و در رفع آنها بيشتر بكوشيم. علماى اخلاق مي گويند: ميوه سكوت، نورانيّت قلب است و سرازير شدن اسرارى به قلب كه قبلاً نبود، ولى متأسفانه بايد گفت: هرچه جلوتر مى رويم، نورانيت ما كمتر مي شود.
سكوت نشانه عقل است، البته سكوتى كه بر طبق موازين و در جاى خود باشد، براى همين جهت است كه حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند كه: «اِذَا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الكَلَامُ»(1)؛ (زمانى كه عقل كامل شد، كلام كم مى شود)؛ يعنى بين كمال عقل و بين قلت كلام رابطه مستقيم برقرار است، عقل و كلام مثل دو كفه ترازويند كه هر چه عقل بالاتر رود كلام پائين تر مى آيد، پس روى معيارى كه حضرت على(عليه السلام) ارائه مى دهند، كامل ترين افراد از حيث عقل، كم حرف ترين آنها است.
سكوت، نشانه پختگى و آبديده شدن فرد است و چه خوش سروده:
اين ديگ ز خامى است كه در جوش و خروش است *** گر پخته شد و لذت دم ديد خموش است
وقتى نخود يا مواد ديگر را براى تهيه غذا در ديگ مى ريزند تا مادامى كه خام و نپخته است دائماً در حال جنب و جوش و حركت و بالا و پائين رفتن است؛ ولى وقتى پخته شد و لذت دم كشيدن را چشيد خموش و آرام در ته ديگ ته نشين مى شود، آرى انسانى كه وجودش با سكوت انس گرفته و لذت دم بستن را چشيده و شيوه خموشى و سكوت را برگزيده، اين نشان پختگى او است.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.