پاسخ اجمالی:
فوائد مشورت عبارت است از: 1- دفع خطا؛ یقینا ضميمه شدن چند عقل و رأى موجب انتخاب بهترين نظريه و به صواب نزديكتر است. 2- مشورت جاذبه دارد؛ اگر انسان در كارها باديگران مشورت کند، مردم هم با او مشورت می کنند. 3ـ موجب بها دادن به خود است؛ وقتى مردم ديدند به آنها بها داده شده و طرف مشورت واقع شده اند، به مشورت كننده در كارها بها می دهند. 4- ساخته شدن ديگران؛ مردم نیاز به خودكفائى مديريتی و فكرى دارند و این کار با مشورت و آموزش رموز كار به دیگران حاصل می شود.
پاسخ تفصیلی:
مشورت داراى فوائد بسياری است كه به چند مورد آن اشاره مى كنيم:
1ـ دفع خطا و يا به حداقل رساندن آن؛ آری یقینا ضميمه شدن چند عقل و رأى و انتخاب بهترين نظريه كه زائيده چندين عقل و فكر است مسلماً به صواب نزديكتر است تا يك عقل و رأى.
2ـ مشورت جاذبه دارد؛ اين از آثار اجتماعى مشورت است، اگر انسان در كارها با ديگران مشورت كرد، مردم هم براى كارهاى خود با او مشورت كرده و به رأى او ارزش قائل مى شوند، اين نكته را مى شود از آيه شريفه قرآن به دست آورد: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِى الاَمْرِ»(1)؛ (اى پيامبر با رحمت خداوندى با مردم نرم گشتى و اگر با آنها سخت و تند برخورد مى كردى، از دور تو پراكنده مى شدند، پس از آنها درگذر و طلب مغفرت براى آنها كن و آنها را در كارها طرف مشورت قرار ده).
به قرينه صدر آيه كه اگر سخت و تندخوى بودى از دور تو پراكنده مى شدند، پس لازم است اين سه كار (عفو و طلب مغفرت و مشاوره) را انجام دهى، مى توان استفاده كرد: مشورت، عاملى براى جذب مردم است.
3ـ بها دادن به ديگرى و در نتيجه بها پيدا كردن خود؛ وقتى مردم ديدند به آنها بها داده شده و طرف مشورت بودند، طبعاً به مشورت كننده در كارها بها داده و براى او ارزش قائلند. اين ثمره اى فردى و اجتماعى است.
4ـ خودكفائى مديريت و ساخته شدن ديگران؛ اين ثمره نيز از آثار اجتماعى مشورت است، ما فقط به خودكفائى اقتصادى و مادى نياز نداريم، بلكه خودكفائى مديريت و فكرى هم لازم است. اگر بنا باشد مديران صنايع و كارخانه ها و ادارات ما، خود تمام سرنخها را در دست داشته باشند، به طورى كه اگر روزى در سر كار حاضر نشدند كارها تعطيل شود اين مديران، مديران مدبّر و مدير به معنى واقعى كلمه نيستند. بايد افراد را پرورش دهند و اين، جز از راه مشورت و بها دادن به رأى زيردستان امكان پذير نيست، بايد با مشاورت با آنها رمز كار را به آنها آموخت، نه تنها در اداره و كارخانه؛ بلكه كاسب هم بايد با شاگرد خود در امور مشورت كند و او را بسازد كه در بعضى موارد ساختنى بهتر از مشاورت نيست.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.