پاسخ اجمالی:
«خودشناسى» که مقدمه خداشناسي است دو مانع دارد: یکی از برون؛ که مدح مداحان است. در روايت آمده: «خاك بر صورت مدح كنندگان بپاشيد». دوم حجاب درونى؛ مثل خودبينى، خودخواهى و ... متقین وقتی مدح مى شوند به نقد خود پرداخته، می گويند: «ما خود را بهتر [از دیگران] مى شناسيم». در روایت آمده است که نفس خود را بزرگ نشماريد و مدح نكنيد به آنچه در آن نيست؛ زیرا خدا آگاهتر به نفس شما است.
پاسخ تفصیلی:
«خودشناسى» كه به تعبير امام علي(عليه السلام) مقدمه «خداشناسي» است دو مانع دارد: يكى از برون؛ كه مداحان و دوستان نادان هستند كه ما را با تعريف هاى كاذب خود به آسمان مى برند، مثلا مي گويند: آقا چشم روزگار مثل شما نديده و مادر روزگار چون تو نزائيده. فردى به يكى از اين چاپلوس ها، می گفت: «مى دانم دروغ مى گوئى، ولى خوشم مى آيد»، آرى اين خوش آمدنها انسان را بيچاره مى كند. بى جهت نيست كه در روايت آمده: «اُحثُوا التُّرَابَ فِى وُجُوهِ المَدَّاحِينَ»؛ (خاك بر صورت مدح كنندگان بپاشيد) و اجازه ندهيد افراد متملق و چاپلوس به دور شما راه يابند؛ چراکه وقتى بوى قدرت از كسى استشمام كنند به دور او جمع مى شوند تا از هر طرف خون او را بمكند.
دوم حجاب هاى درونى است؛ مثل خودبينى، خودخواهى، تعصب، كبر و جامع همه اينها حُبّ ذات. پرهيزگاران از اين دو مانع پيراسته اند و از اين رو وقتى مدحى مى شنوند به نقّادى خود پرداخته و می گويند ما خود را بهتر مى شناسيم. آنها نفس خود را شناخته اند و مى دانند در همه احوال بايد با آن مبارزه كنند. مردى به نام «مجاشع» بر پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) وارد شد و پرسيد: «يا رَسُولَ اللّهِ، كَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى مَعرِفَةِ الحَقِّ؟ فَقَالَ(صلى الله عليه و آله): مَعرِفَةُ النَّفسِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّهِ، فَكَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى مُوَافَقَةِ الحَقِّ؟ قَالَ: مُخَالَفَةُ النَّفسِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّهِ، فَكَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى رِضَا الحَقِّ؟ قَالَ: سَخَطُ النَّفسِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّهِ، فَكَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى وَصلِ الحَقِّ؟ قَالَ: هِجرُ النَّفسِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّهِ، فَكَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى طَاعَةِ الحَقِّ؟ قَالَ: عِصيانُ النَّفسِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّهِ، فَكَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى ذِكرِ الحَقِّ؟ قَالَ: نِسيَانُ النَّفسِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّهِ، فَكَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى قُربِ الحَقِّ؟ قَالَ: اَلتَّبَاعُدُ مِنَ النَّفسِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّهِ، فَكَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى اُنسِ الحَقِّ؟ قَالَ: اَلوَحشَةُ مِنَ النَّفسِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللّهِ ، فَكَيفَ الطَّرِيقُ إِلَى ذَلِكَ؟ قَالَ: اَلاِستِعانَةُ بِالحَقِّ عَلَى النَّفسِ»(1)؛ (اى رسول خدا(صلى الله عليه و آله) طريق شناخت حق چيست؟ فرمود: شناخت نفس است، گفت: يا رسول الله(صلى الله عليه و آله) طريق موافقت حق چگونه است؟ فرمود: مخالفت نفس، گفت: يا رسول الله(صلى الله عليه و آله) راه كسب رضاى حق چيست؟ فرمود: سخط و غضب بر نفس، گفت: اى رسول خدا(صلى الله عليه و آله) راه رسيدن به حق چيست؟ فرمود: دورى از نفس، گفت: اى رسول الله(صلى الله عليه و آله) راه اطاعت حق چيست؟ فرمود: عصيان و نافرمانى از نفس، گفت: اى رسول خدا(صلى الله عليه و آله) راه ذكر و ياد حق چيست؟ فرمود: فراموش كردن نفس، گفت: ای رسول خدا(صلى الله عليه و آله) راه قرب و نزدیک شدن به حق و خداوند چیست؟ فرمود: دوری از نفس، گفت: اى رسول خدا(صلى الله عليه و آله) راه مقام انس و مأنوس شدن با حق چيست؟ فرمود: ترس و وحشت از نفس، گفت: اى رسول خدا(صلى الله عليه و آله) راه كسب اين موارد چگونه است؟ فرمود: استعانت و كمك خواستن از حق در برابر نفس).
متقين از مدح مداحان متنفرند؛ زيرا آن را مايه عُجب مى دانند و نداى قرآن در گوش آنها طنين افكن است كه «فَلَاتُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن اتَّقَى»(2)؛ (پس خودستایى نکنید، او پرهیزگاران را بهتر مى شناسد).
«مجمع البيان» در ذيل اين آيه مى گويد: «يعنى نفس هاى خود را بزرگ نشماريد و مدح نكنيد به آنچه در آن نيست كه خدا آگاهتر به نفس هاى شما است» و بعضى گفته اند: «معناى آيه اين است كه به [واسطه] اعمال خيرِ در نفوس خود، نفس هايتان را تزكيه نكنيد».(3) فرق معنى اول و دوم اين است كه در اولى مدح بر آنچه در آن نيست مى كنند و در دومى مدح بر آنچه در آن است.
در «تفسير صافى» نيز از امام صادق(عليه السلام) درباره اين آيه سؤال شد، حضرت فرمودند: «لَايَفْتَخِرُ اَحَدُكُم بِكَثرَةِ صَلَاتِهِ وَ صِيَامِهِ وَ زَكَاتِهِ وَ نُسُكِهِ لِاَنَّ اللّهَ عَزّوَجَلَّ اَعْلَمُ بِمَن اِتَّقَى مِنكُم»(4)؛ (كسى از شما به زيادى نماز و روزه و زكات[صدقه] و ساير عباداتش افتخار نكند؛ زيرا خداوند عزوجل آگاهتر است به كسى از شما كه تقوا پيشه كرد).(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.