پاسخ اجمالی:
از «ابوسعيد ابوالخير» نقل مى كنند كه حالتی به من روى داد که ديگر از كتب و دفاتر خود راحت نمى شدم؛ خداوند به من تفضل كرد كتابها را دور ساخته به قرآن مشغول شدم تا در سوره انعام به اين آيه رسيدم که فرموده: «بگو فقط خدا و آنها را رها کن تا در خذلانشان بازی کنند». دیگر يك آيه هم پيش نرفتم و قرآن را گوشه اى گذاردم!. عجبا از این روش و حال آنکه در روایات ائمه(ع) داریم که هر سه روز يك ختم قرآن مى كردند و قرائت ده آيه از قرآن را باعث دوری از غفلت دانسته و تشویق به ختم قرآن می نمودند.
پاسخ تفصیلی:
از ابوسعيد ابوالخير نقل مى كنند كه گفت: چون «حالت» به ما روى داد ديگر از كتب و دفاتر خود راحت نمى يافتيم، از خدا خواستم كه مرا آسايش خاطرى دهد، خداوند به من تفضل كرد كتابها را از خود دور ساختم! و به تلاوت قرآن مشغول شدم، از فاتحة الكتاب شروع كرده مى خواندم تا در سوره انعام به اين آيه رسيدم . «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ»(1) اينجا كتاب از دست بنهادم هر چند كوشيديم تا يك آيه ديگر پيش رويم راه نيافتيم آن (يعنى قرآن) را هم به گوشه اى گذارديم!(2)
عاشقان را شد مدرس حسن دوست *** دفتر و درس و سبقشان روى اوست(3)
نويسنده گويد: پروردگار متعال در سوره كهف مى فرمايد: «زيانكارترين مردم كسانى هستند كه كوشش آنها به جايى نرسيده و در عين حال گمان مى كنند كه كار خوبى انجام داده اند». مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار نقل مى كند كه حضرت على بن موسى(عليه السلام) در هر سه روز يك ختم قرآن مى كردند.(4) باز در همان كتاب از امام سجاد(عليه السلام) نقل مى كند كه در پاسخ سؤال «زهرى» از بهترين اعمال، فرمود: بهترين كارها اين است كه قرآن را از اول شروع كنى و به آخر برسانى و همينطور اين عمل را تكرار كنى.(5)
خواننده محترم! به عقيده شما آيا بايد به دستورات پيشوايان بزرگ اسلام رفتار كنيم؛ و يا گوش به سخنان ابوسعيد ابوالخير بدهيم؟ اينها مطابق كدام دستور رفتار مى كردند و از كدام پيغمبر و امام پيروى مى نمودند؟ آيا به ما حق مى دهيد كه درباره مرتكبين اين گونه كارها بگوييم: «إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الانْفُسُ».(6)
اگر بخواهيم درباره قرآن و اهميت تلاوت و تدبر در آن سخن بگوييم شايد از اصل مقصد دور شويم، ولى براى اينكه بدانيد مسلمانان هر چه دارند از قرآن است و بهترين راه براى تحصيل روحانيت قلب و صفاى دل و بودن به ياد خدا، تلاوت و تدبر در آيات قرآن است اين چند روايت كافى است:
1. مرحوم صدوق در كتاب امالى از پيغمبر خدا(صلى الله عليه و آله) در حديث مفصلى نقل مى كند كه فرمود: «مَنْ قَرَأَ عَشْرَ آيَاتٍ فِي لَيْلَةٍ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ...»(7)؛ (كسى كه ده آيه از قرآن مجيد را در شب بخواند نام او در زمره غافلين ثبت نخواهد شد).
2. مرحوم صدوق در امالى از آن حضرت نقل مى كند كه فرمود: «نَوّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ»(8)؛ (خانه هاى خود را با خواندن قرآن نورانى كنيد).
3. در نهج البلاغه خطبه هاى متعددى از حضرت مولى الموحدين على(عليه السلام) نقل شده كه ما به نقل يك جمله از آن اكتفا مى كنيم: «فِيهِ رَبِيعُ الْقَلْبِ وَ يَنَابِيعُ الْعِلْمِ وَ مَا لِلْقَلْبِ جِلَاءٌ غَيْرُهُ»(9)؛ (در قرآن است بهار و خرمى دل و سرچشمه هاى علم و دانش، و از براى قلب، صيقل و صفايى غير از آن نيست).
از اين كلام شريف به خوبى آشكار مى شود كه يگانه راه براى تقويت روح و تحصيل معنويت و نجات يافتن از وسوسه هاى شيطان، تفكر و تدبر در پيرامون آيات قرآن مجيد است، بنابراين آن راه هاى تاريك و پر سنگلاخى كه جمعيت متصوفه براى خود انتخاب كرده اند، جز ناكامى اثرى نخواهد داشت.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.