پاسخ اجمالی:
برخی می گویند شراب منافعی هم دارد؛ با نوشیدن مقدار کمی از آن، هم به منافع آن می رسیم، هم از ضررهایش در امان هستیم. در پاسخ می گوییم: این مقدار کم، معیاری ندارد و هر کسی با توجّه به شرایطش مقدار را تعیین می کند، که نتیجه آن قبح زدایی از شرابخواری است. در واقع برداشتن حرمت از مقدار کم شراب، به افراد ضعيف الايمان چراغ سبز می دهد که حريم اين قانون الهى را بشکنند، که نتیجه این سهل گیری سست شدن قانون الهی و همه گیر شدن پدیده زشت می خوارگی خواهد بود.
پاسخ تفصیلی:
آشاميدن شراب حرام و از گناهان كبيره است بلكه در بعضى از اخبار بزرگترين گناه شمرده شده است و اگر كسى آن را حلال بداند در صورتى كه متوجه باشد كه لازمه حلال دانستن آن تكذيب خدا و پيغمبر(صلى الله عليه و آله) مى باشد كافر است.(1)
از حضرت امام جعفر صادق(عليه السلام) روايت شده است كه فرمود:«حَرَّمَهَا لِأَنَّهَا أُمُّ الْخَبَائِثِ وَ رَأْسُ كُلِّ شَرٍّ يَأْتِي عَلَى شَارِبِهَا سَاعَةٌ يُسْلَبُ لُبُّهُ وَ لَا يَعْرِفُ رَبَّهُ وَ لَا يَتْرُكُ مَعْصِيَةً إِلَّا رَكِبَهَا وَ لَا حُرْمَةً إِلَّا انْتَهَكَهَا وَ لَا رَحِمٌ مَاسَّةٌ إِلَّا قَطَعَهَا وَ لَا فَاحِشَةٌ إِلَّا أَتَاهَا» (2)؛ (خداوند شراب خواری را حرام کرد برای اینکه ريشه بدی ها و منشأ گناهان است و كسى كه شراب مى خورد عقل خود را از دست مى دهد و در آن موقع خدا را نمى شناسد و از هيچ گناهى باک ندارد. احترام هيچ كس را نگه نمى دارد و حقّ خويشان نزديک را رعايت نمى كند و از زشتی هاى آشكار رو نمى گرداند).
بنابراین شارع مقدّس شراب را حرام كرده است چون سبب از بين رفتن عقل آدمى مى شود و او را از همه چيز بازمى دارد و مفاسد فراوان ديگرى به دنبال دارد. حال اگر شخصى به مقدار بسیار کم و مثلا با قطره چکان يک قطره شراب در دهان خويش بچكاند، چه حكمى دارد؟ چرا باز هم نظر فقها بر تحریم آن است؟ اگر فلسفه حرمت شراب آن اثرات سوء است، مقدار کم شراب که دارای چنین اثراتی نیست، بنابراین چرا باید حرام باشد؟
جواب اين است كه نوشيدن اين مقدار - هر چند هيچ يک از مفاسد بالا را ظاهرا ندارد - جايز نيست. چرا که مصالح و مفاسد احكام (واجبات و محرّمات) در بسيارى از موارد جنبه عمومى و به صورت صد درصد ندارد، بلكه از اين نظر مانند قوانين بشرى است كه از يک فلسفه غالبى نشأت مى گيرد. مثلا، فلسفه تحريم شراب فساد عقل و وقوع نزاع و بغض و دور شدن از ذكر خداست؛ ولى با اين حال ممكن است در فرد يا در افرادى به هنگام خوردن شراب مخصوصا به مقدار كم اين آثار ظاهر نشود. به يقين اين موضوع دليل بر حلال بودن شراب براى آنان نخواهد بود چرا كه موضوع تحريم «شراب به طور مطلق» است و حكمت و علّتِ آن جنبه غالبى دارد.(3) یعنی مصرف مشروبات الکلی در «غالب افراد» اثر منفی دارد و از طرفی غالب افراد اهل نگه داشتن «اندازه» و رعایت «مقدار کم» نیستند.
برداشتن حرمت از مقدار کم شراب به افراد ضعيف الايمان چراغ سبز می دهد که حريم اين قانون الهى را بشکنند؛ چون يک نفر مى گويد: «با چند قطره»، ديگرى «با يک استكان»، سومى «با يک ليوان» و نفر چهارم مدعى مى شود كه اگر «يک بطرى شراب» هم بخورد مست نمى شود و ديگر قابل كنترل نخواهد بود. [چرا که این «مقدار کم»، «معیاری» ندارد و هر کسی با توجّه به وضع خودش این «مقدار» را تعیین می کند، که نتیجه آن شرابخواری در «مقدارهای متفاوت» و قبح زدایی از آن است.] لذا براى اين كه بتوان كنترل كرد، كم و زياد آن حرام شده است.(4) نتیجه این سهل گیری سست شدن قانون الهی و همه گیر شدن پدیده زشت می خوارگی خواهد بود.
در روايات متعدّدى نیز آمده است: «ما اسْكَرَ كَثيرُهُ فَقَليلُهُ حَرامٌ» (5)؛ (آنچه كه مقدار زيادش باعث مستى شود، مقدار كمش هم حرام است).
[بنابراین، حلال دانستن] مقدار كم آن كه ظاهرا مفاسد شراب خوارى را ندارد، موجب سوء استفاده مى گردد، و برخى از مردم به اين بهانه كه فلان مقدار از شراب تأثيرى در ما نمى گذارد به شراب خوارى مى پردازند و به اين بهانه اين قانون الهى غالبا نقض مى شود.(6)
به همین خاطر در فتاوای فقهی، سخت گیری های شدیدی درباره نوشیدن شراب وجود دارد و برای مثال فقیهی مثل آیت الله مکارم شیرازی درباره امکان مصارف پزشکی و دارویی در نوشیدن شراب می گوید که خوردن شراب تنها در صورتى جايز است كه ضرورت قطعى پيدا كند و داروى منحصر به فرد باشد و جانشينى نداشته باشد و غالبا چنين نيست.(7)
یعنی خواصی که برای شراب برشمرده می شود بدین گونه نیست که هيچ دارويى نتواند مانند آن و در حد آن مؤثّر نباشد.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.