پاسخ اجمالی:
حجاب بودن گناه، به طور گسترده در روايات اسلامى مورد توجّه قرار گرفته است. پیامبر(ص) انجام هر گناهی را باعث پدید آمدن نقطه سیاهی در قلب می داند که در صورت عدم توبه و اصرار بر آن گناه موجب سیاه و تاریک شدن همه دل و زنگار نشستن بر آن و نتیجتاً تباه شدن قلب می گردد. امام صادق(ع) نیز با اشاره به فاسد شدن قلب بر اثر گناه، مداومت بر معصیت را نهایتا موجب وارونه شدن آن می داند. حضرت علی(ع) نیز ضمن اشاره به این حقیقت بر دریده شدن عقل با شهوترانی ها و مرگ قلب با تعلق به دنیا تأکید می کند.
پاسخ تفصیلی:
حقیقت حجاب بودن گناه، در کسب معرفت، به طور گسترده در روايات اسلامى مورد توجّه قرار گرفته؛ و احاديث زير نمونه هايى از آن است:
1. در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است كه فرمود: «اِنَّ الْعَبْدَ اِذا أَخْطَأَ خَطِيْئَةً نُكِتَتْ فِى قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَودأء فَاِذا هُوَ نَزَعَ وَاسْتَغْفَرَ اللهَ وَتابَ صَقُلَ قَلْبُهُ فأِنْ عادَ زِيْدَ فِيْها حَتّى تَعْلُوا عَلَى قَلْبِهِ، وَ هُوَ الرّانْ (الرَّيْن) الَّذِىْ ذَكَرَ اللهُ فِى كِتابِه«كَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ» » (1)؛ (هنگامى كه انسان گناهى مى كند نقطه سياهى در قلب او ظاهر مى گردد، اگر از آن گناه خوددارى كرده و استغفار و توبه كند قلب اش صيقل داده مى شود؛ امّا اگر مجدداً ادامه داده، گناه را تكرار كند، آن نقطه سياه زيادتر مى شود، تا تمام قلب اش را فرا گيرد، و اين همان زنگارى است كه خداوند در كتاب اش ذكر فرموده است:«كَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ» ).
2. در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «كانَ أَبِى يَقُولُ ما مِنْ شَىْء اَفْسَدُ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِيتئَة اِنَّ الْقَلْبَ لَيُواقِعُ الْخَطِيْئَةَ فَما تَزالُ بِه حَتّى تَغْلِبَ عَلَيْهِ فَيَصِيْرُ اَعْلاهُ اَسْفَلَهُ» (2)؛ (پدرم مى فرمود: چيزى بدتر از گناه، قلب را فاسد نمى كند؛ قلب تحت تأثير گناه واقع مى شود و تدريجاً گناه در آن اثر مى گذارد تا بر آن غالب گردد، در اين هنگام قلب وارونه مى شود و بالاى آن پايين قرار مى گيرد!).
بديهى است منظور از وارونه شدن قلب دگرگون شدن حسّ تشخيص آدمى است، تا آن جا كه بر اثر انس به گناه، زشتى ها را زيبايى، و اعمال حسنه و زيبا را زشت مى بيند، و اين خطرناكترين مرحله است.
3. باز در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم: «اِذا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِى قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءٌ فَاِنْ تابَ اِنْمَحَتْ، وَاِنْ زادَ زادَتْ حَتّى تَغْلِبَ عَلى قَلْبِهِ فَلا يُفْلِحُ بَعْدَها أَبَدا» (3)؛ (هنگامى كه انسان گناه مى كند نقطه سياهى در قلب او پيدا مى شود، اگر توبه كند محو مى گردد، و اگر بر گناه بيفزايد زيادتر مى شود تا تمام قلبش را فرا مى گيرد؛ و بعد از آن هرگز روى رستگارى را نخواهد ديد!).
روشن است كه نخستين شرط رستگارى درك حقايق است، آن كس كه قلب، يعنى عقل اش، از كار افتاده است، چگونه مى تواند سعادتمند و رستگار شود؟
همين معنا در روايتى از امام باقر(عليه السلام) با مختصر تفاوتى در تفسير آيه «كَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ» نقل شده و در آن تعبير به نقطه سياه و سفيد شده است كه بر اثر گناه نقطه سياه غالب مى شود و نقطه سفيد و نورانى را مى پوشاند.(4)
4. در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «كَثْرَةُ الذٌّنٌوبِ مُفْسِدةٌ لِلْقَلْبِ» (5)؛ (كثرت گناهان قلب [عقل] انسان را تباه و فاسد مى كند).
5. در كتاب خصال در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمده است: «أَرْبَعُ خِصال يُمِتْنَ الْقَلْبَ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ...» (6)؛ (چهار خصلت است كه قلب را مى ميراند: گناه بعد از گناه...).
لذا براى از ميان بردن آثارى كه از گناهان بر دل مى نشيند علاوه بر توبه دستور داده شده است كلمات پيشوايان دين را بخوانند. چنانكه در تفسير نورالثقلين از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «تَذاكَروُا وَتَلاقُوا وَتَحَدَّثُوا فَاِنَّ الْحَدِيْثَ جلاءٌ لِلْقُلُوبِ، اِنَّ الْقُلُوبَ لَتِرَيْنُ كما يَرِيْنُ السَّيْفُ، وَ جَلائُهُ اَلْحَدِيْثُ» (7)؛ (با يكديگر گفتگو كنيد و برادران دينى را ملاقات نماييد و احاديث [پيشوايان دين را] نقل كنيد كه حديث مايه جلاى دل ها است، دل آدمى زنگار مى گيرد همان گونه كه شمشير زنگار مى گيرد و صيقل آن حديث است).
6. اميرمؤمنان على(عليه السلام) نيز ضمن خطبه اى اشاره به اين حقيقت كرده؛ درباره گروهى از بيماردلان مى فرمايد: «قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقْلَهُ وَأَماتَتِ الدُّنْيا قَلْبَهُ وَ وَلَهَتْ عَلَيْها نَفْسُهُ فَهُوَ عَبْدٌ لَها» (8)؛ (شهوترانى ها عقل او را دريده، و دنيا قلب اش را ميرانده، و نفس او عاشقانه به دنيا كشيده شده، و او برده دنيا است!).
7. امام صادق(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «اِذا ظَهَرَ الْعِلْمُ وَاحْتُرِزَ الْعَمَلُ وَائْتَلَفَتِ الأَلْسُنُ وَاخْتَلَفَتِ الْقُلُوبُ وَتَقاطَعَتِ الأَرْحامُ هُنالِكَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأَصَّمَهُمْ وَأَعْمَى أَبْصارَهُمْ» (9)؛ (هنگامى كه علم آشكار گردد و عمل كنار رود، زبان ها متّحد و دل ها مختلف باشد، و نسبت به خويشاوندان قطع رحم شود، در اين هنگام خداوند آنها را لعن مى كند، گوش هايشان را كر و چشم هايشان را كور مى نمايد).
8. اين معنا در خصوص بعضى از گناهان نيز مورد تصريح قرار گرفته، چنانكه اميرمؤمنان على(عليه السلام) درباره كسانى كه جهاد را ترك مى كنند؛ مى فرمايد: «اَلْبَسَهُ اللهُ ثَوْبَ الذُّلِ... وَضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالأَسْهابِ وَأُدِيْلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْييْعِ الْجِهادِ» (10)؛ (خداوند لباس ذلّت بر تن آنها مى پوشاند و عقل و فهمشان تباه مى گردد و حق آنها به خاطر تضييع جهاد پايمال مى شود).(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.