پاسخ اجمالی:
سه نشانه عمده برای شناخت «مکاشفات رحمانی» وجود دارد. 1- مكاشفات رحمانى هم یقینی اند و هم همراه با سطح بسيار والايى از ايمان، در حالى كه مكاشفات شيطانى فاقد آن مى باشد. 2- مكاشفات رحمانی، همراه و هماهنگ با كتاب و سنّت است، اما مکاشفات شیطانی چنین نیست. 3- محتواى مکاشفات رحمانی کاملا با عقل سازگار است، در حالی که مکاشفات شیطانی سراسر اوهام بلندپروازانه و بی اساس است.
پاسخ تفصیلی:
سه نشانه عمده برای شناخت «مکاشفات رحمانی» از «مکاشفات شیطانی» وجود دارد كه اجمالا فرق اين دو را با آن مى توان شناخت:
1- مكاشفات رحمانى علاوه بر يقينى و قطعى بودن هميشه همراه با سطح بسيار والايى از ايمان و يقين و معرفت و اخلاص و توحيد و عمل صالح است، در حالى كه مكاشفات شيطانى و خيال پردازى ها فاقد آن مى باشد. بنابراين اگر اين گونه مطالب از غير واجدين اين صفات ديده يا شنيده شود به هيچ وجه قابل اعتبار نيست.
در روايتى كه از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است كه مى فرمود: «علم نورى است كه خداوند در قلب هركس كه دوست دارد مى افكند، درهاى قلب او گشوده مى شود و غيب را مى بيند، سينه او گشاده مى گردد و مشكلات و آزمون ها را متحمّل مى شود. گفته شد: اى رسول خدا! آيا اين امر نشانه اى دارد؟ فرمود: [آرى نشانه اش] بى اعتنايى به سراى فريبنده و توجّه به سراى جاويدان و آمادگى براى مرگ [از طريق ايمان و عمل صالح] قبل از نزول آن است».(1)
2- ديگر اين كه مكاشفات حقيقى همواره هماهنگ با كتاب و سنّت است و در مسير آيات الهى و سخنان قطعى پيشوايان معصوم مى باشد؛ هرگز سر سوزنى از جاده اطاعت الهى خارج نيست و كمترين آلودگى با عصيان و گناه ندارد.
3- محتواى مكاشفات رحمانى کاملا با عقل سازگار است و از بلند پروازى هاى نامعقول و خيال بافى بركنار مى باشد. آن كس كه مى گويد: «رافضى ها (شیعه ها) را در حال مكاشفه به صورت خوك ديدم»، در واقع صورت خويش را در آيينه درونش ديده، و آن كس كه مى گويد: «هنگامى كه به خدا رسيدم خانه كعبه را ديدم كه بر گرد وجود من مى چرخد»، گرفتار سرگيجه بوده است؛ چنين كسى خود را از طواف خانه خدا بى نياز و آن را مادون شأن خود مى پندارد. در حالى كه پيامبر بزرگ اسلام(صلى الله عليه وآله) در آخرين سال عمرش به حجة الوداع رفت، و مراسم حج و طواف خانه خدا را انجام داد.
به همين دليل است كه اين گونه مكاشفات را پندارهاى بى اساس و يا القائات شيطانى بايد شمرد.
ضمن اینکه باید توجّه داشته باشیم، كشف و شهود يك منبع معرفت عمومى مانند عقل و حس و تاريخ نيست؛ بلكه منبعى است خصوصى و داراى شرايطى بسيار سنگين.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.