پاسخ اجمالی:
براى تفسير موضوعى دو روش وجود دارد: 1. طرح موضوعات مختلف؛ اعم از موضوعات اعتقادى يا اخلاقى و بررسی آنها به وسیله تحليل هاى فلسفى و كلامى و اخلاقى و نهایتا ذکر بعضى از آيات مرتبط با این موضوعات به عنوان شاهد. 2. گردآورى تمام آياتى كه درباره يك موضوع در سرتاسر قرآن وارد شده و كنار هم چيدن آن ها و تفسیر يك يك آن ها و دست یافتن به یک ترسیم کلی. در این روش، مفسّر از خود چيزى ندارد و همه چيز را از قرآن مى فهمد و تمام همّت او كشف محتواى آيات است. اين راه، بهتر ما را به حقايق قرآنى مى رساند.
پاسخ تفصیلی:
براى تفسير موضوعى دو روش وجود دارد:
روش اوّل كه بعضى از مفسّران براى كار خود انتخاب كرده اند، این است كه موضوعات مختلف، اعم از موضوعات اعتقادى (توحيد و معاد و...) يا موضوعات اخلاقى (تقوا، حسن خلق و...) را در كلام خود مطرح مى كنند و بعد از تحليل هاى فلسفى و كلامى، يا تحليل هاى اخلاقى، بعضى از آيات قرآن را كه در اين زمينه وارد شده است به عنوان شاهد ذكر مى كنند.
روش دوم اين است كه ما قبل از هر چيز به گردآورى تمام آياتى كه درباره يك موضوع در سرتاسر قرآن وارد شده است بپردازيم و بدون پيش داورى هاى قبلى اين آيات را در كنار هم چيده و يك يك تفسير كنيم، و بعد در يك جمع بندى رابطه آنها را با يكديگر در نظر گرفته و از مجموع آنها به يك ترسيم كلّى دست يابيم.
در اينجا مفسّر مطلقا از خود چيزى ندارد و هم چون سايه به دنبال آيات قرآن مى رود. همه چيز را از قرآن مى فهمد و تمام همّت او كشف محتواى آيات است؛ و اگر از كلمات ديگران یا حتى از احاديث كمك مى گيرد، در مرحله بعد و جداگانه خواهد بود.
اين راه، بهتر ما را به حقايق قرآنى مى رساند تا راه اوّل؛ اتفاقاً اين دو روش در تفسير معمولى (همان تفسيرهاى ترتيبى كه به ترتيب آيه ها و سوره ها نوشته شده است) نيز وجود دارد گروهى آيات قرآن را بر نظرات خود تطبيق مى كنند و گروه ديگرى نظرات خود را تابع آيات قرآن قرار مى دهند؛ و مسلّماً راه صحيح تفسيرى، راه دوّم است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.