پاسخ اجمالی:
طبق حدیث ثقلین که عترت با قرآن قرین شده و به تمسک به آنها سفارش شده و حدیث سفینه که تمسک به اهل بیت را همچون کشتی نوح باعث نجات دانسته، علاوه بر رهبری سیاسی، مرجعیت علمی منحصر به اهل بیت(ع) می باشد و مسلمانان باید در حوادث و پیشامدهاى دینى و هر آن چه به دینشان مربوط مى شود، به آنان روى آورند.
پاسخ تفصیلی:
این که مرجعیت علمى پس از رحلت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، آیا در اهل بیت(علیهم السلام) تجسم و تبلور یافته بود یا در دیگران؟ و آیا وظیفه هر مسلمان در هر زمان و قرن، تمسک به ائمه اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان یکى از «ثقلین» است، یا تمسک به دیگران؟ این بحث، همیشه تازه است و شایسته تأمل است. با چشم پوشى از این که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در روز غدیر، على(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت او را براى رهبرى و حکومت تعیین کرد، در روزى که مسلمانان سایه بانى جز گرماى خورشید نداشتند، و ولایت او را پس از توحید و معاد، اصل سوم قرارداد، مى گوییم: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) همواره در میان غافلان و جاهلان هشدار مى داد و دعوت به تمسک به کتاب و عترت مى کرد. این صراحت دارد در این که مرجعیت علمى، افزون بر رهبرى سیاسى، منحصر به اهل بیت(صلى الله علیه وآله) است و مسلمانان باید در حوادث و پیشامدهاى دینى و هر آن چه به دینشان مربوط مى شود، به آنان روى آورند. براى آن که بعضى از سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این زمینه روشن شود، برخى از احادیث را مى آوریم:
1. حدیث ثقلین
مؤلفان صحاح و مسندها از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) روایت کرده اند که فرمود:
«اى مردم! من در میان شما دو چیز باقى گذاشتم که اگر به آن روى آورید هرگز گمراه نمى شوید: کتاب خدا و عترتم اهل بیتم.»
در جاى دیگر فرمود:
«من در میان شما چیزى بر جاى نهادم که اگر به آن تمسک بجویید گمراه نمى شوید: کتابِ خدا، رشته اى کشیده شده از آسمان به زمین، و عترتم اهل بیتم. و این دو از هم جدا نمى شوند، تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید پس از من با این دو چگونه رفتار مى کنید.»
و نقل هاى دیگرى نزدیک به این ها.
این سخن را بارها پیامبر فرمود: در بازگشت از طائف، روز عرفه در حجة الوداع، روز غدیرخم، بر فراز منبرش در مدینه، در اتاق خودش در ایام بیمارى در حالى که اتاق پر از جمعیت بود. در صحت این حدیث هیچ کس جز جاهل یا معاند شک نمى کند. این حدیث با سندهاى مختلف از زبان بیست و چند صحابى نقل شده است.(1)
دقت در این حدیث، عصمت عترت پاک پیامبر(صلى الله علیه وآله) را مى رساند، چرا که عترت با قرآن قرین شده و این که از هم جدا نمى شوند. روشن است که قرآن، کتابى است که از هیچ سو باطل به آن راه ندارد، چگونه ممکن است قرین ها و همتاهاى قرآن، در سخن و حکم و داورى و تأیید، به خطا روند؟ جدایى ناپذیرى قرآن و عترت تا روز قیامت، گواه عصمت اهل بیت در سخنان و روایت هایشان است. به علاوه، این حدیث، کسى را که به عترت تمسک جوید گمراه نمى شمرد. پس اگر آنان از خطا و خلاف معصوم نباشند، چگونه متمسک به آنان گمراه نمى شود؟
2. حدیث سفینه
محدثان از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) روایت کرده اند که فرمود:
«مَثَلِ اهل بیت من در امتم، همچون مثلِ کشتى نوح است، هر که بر آن سوار شود نجات یابد و هر که عقب بماند هلاک شود.»(2)
آن حضرت، خاندان خود را به کشتى نوح تشبیه کرده، در این که هر که در دین به آنان روى آورد و اصول و فروع دین را از آنان بیاموزد، از عذاب دوزخ رها مى شود و هر که تخلّف کند، همچون کسى خواهد بود که در طوفان نوح به کوه پناه برد تا از عذاب الهى ایمن شود، با این تفاوت که او در آب غرق شد و این در آتش فرو مى رود. وقتى که شأن و منزلت عالمان اهل بیت چنین باشد، پس به کجا مى روید؟
ابن حجر مى گوید: وجه تشبیه آنان به کشتى آن است که هر کس آنان را دوست بدارد و بزرگ بشمارد و به شکرانه نعمت الهى، از روش عالمان این خاندان پیروى کند، از ظلمت مخالفت ها مى رهد و هر که تخلف کند در دریاى ناسپاسى نعمت ها غرق مى شود و در دشت هاى طغیان هلاک مى گردد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.