پاسخ اجمالی:
پس از آنکه عثمان توبه خود را شکست، امام علی(ع) غضبناک با او برخورد کرد. او شبانه به خانه علی(ع) رفت و گفت: من به خطاهاى پیشین باز نمى گردم. امام(ع) به او گفت: بعد از توبه ات، مروان به سوى مردم، بیرون آمد و آنان را جلوى درِ خانه ات دشنام و آزار داد. تو سخن مروان را بر گفته من ترجیح مى دهى و او را در کار، دخالت مى دهى. از آن پس امام علی(ع) از او کناره گرفت.
پاسخ تفصیلی:
پس از آنکه عثمان توبه خود را شکست و علی(علیه السلام) غضبناک با او برخورد کرد و از نزدش بیرون رفت عثمان به سوی علی(علیه السلام) پیکی فرستاد و او را نزد خویش خواند، على(علیه السلام) با صدایى بلند و خشمناک، فریاد زد: «به او بگو که من نه بر تو وارد مى شوم و نه باز مى گردم» .
پیک باز گشت. دو شب بعد، عثمان را دیدم که سخت ناامید است. از غلامش ناتل، پرسیدم: امیر مؤمنان از کجا آمده است؟ گفت: نزد على بود .
صبح شد و نزد على(علیه السلام) رفتم. به من فرمود: «دیشب، عثمان به نزد من آمد و مکرّر مى گفت: من [ به خطاهاى پیشین] باز نمى گردم و [هر چه بخواهید] مى کنم. و من به او گفتم: [اکنون، این را مى گویى] پس از آن که همین سخن را بر بالاى منبر پیامبر خدا گفتى و از جانب خودت وعده دادى و سپس داخل خانه ات شدى، مروان به سوى مردم، بیرون آمد و آنان را جلوى درِ خانه ات دشنام و آزار داد!
عثمان باز گشت [که برود] و مى گفت: تو با من قطع رحم کردى و مرا وا نهادى و مردم را بر من جسور کردى .
گفتم: به خدا سوگند، من مردم را از تو مى رانم؛ امّا هر گاه چیزى مى گویم که به گمانم آن را پذیرفته اى، چیز دیگرى پیش مى آید و سخن مروان را بر گفته من ترجیح مى دهى و او را در کار، دخالت مى دهى. سپس عثمان به خانه اش باز گشت» .
[ از آن پس] هماره مى دیدم که على(علیه السلام) از او کناره مى گیرد و آنچه را پیش از این مى کرد، نمى کند، جز آن که مى دانم هنگامى که محاصره شد، با طلحه گفتگو کرد تا شتران آبکش [ بتوانند] بر عثمان در آیند و در این باره سخت خشمگین شد، تا آن هنگام که شتران آبکش بر عثمان وارد شدند.(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.