پاسخ اجمالی:
علماى اهل سنت در ماجراى قتل عثمان انصاف را رعایت نکرده و دست به تحریف کلمات زدند و آنچه را موافق هوى و هوس آنها بود، نقل کرده و آنچه را که دوست نداشتند رها کردند. طبرى در تاریخ خود مى نویسد: «ما بخشى از علّت های قتل عثمان را یادآور شدیم و از ذکر بخش زیادى از آنها صرف نظر کردیم، و این به خاطر عواملى بود که ما را به صرف نظر کردن از آنها وامى داشت».
پاسخ تفصیلی:
علماى اهل سنت در ماجراى قتل عثمان [انصاف را رعایت نکرده و] دست به تحریف کلمات زدند و آنچه را موافق هوى و هوس آنها بود، نقل کرده و آنچه را که دوست نداشتند رها کردند:
طبرى در تاریخ خود مى نویسد:
همانا ما بخش زیادى از علّت هایى که قاتلان عثمان دستاویز قرار دادند و او را کشتند را یادآور شدیم و از ذکر بخش زیادى از آنها صرف نظر کردیم، و این به خاطر عواملى بود که ما را به صرف نظر کردن از آنها وامى داشت.(1).
و نیز نقل مى کند که: محمّد بن ابوبکر وقتى والى مصر شد به معاویه نامه نوشت، و گفته شده نامه هایى بین آن دو ردّ و بدل شده که من ذکر آنها را خوش ندارم؛ زیرا مطالبى دارد که توده مردم تحمّل شنیدن آن را ندارند.(2)
واقدى درباره ماجرایى که بین على(علیه السلام) و عثمان رخ داده مى نویسد(3):
عثمان با کلامى درشت جواب او را داد که نوشتن آن را دوست ندارم، و على نیز مثل همان جواب را گفت.
و ابن کثیر در «البدایة و النهایة» مى نویسد(4):
و در این سال ـ یعنى (33) ـ عثمان برخى از اهل بصره را به شام و به مصر تبعید کرد به خاطر علّت هایى که این رفتار او را جایز مى نمود؛ زیرا آن گروه به جان او افتادند و به دشمنان درباره بى احترامى کردن به عثمان کمک مى کردند، و آنها در این باره ظلم کردند، و عثمان(رضی الله عنه) نیکوکار و راشد بود.
دکتر احمد فرید رفاعى در کتاب «عصر المأمون» نوشته است(5):
از ما نخواهید که دیدگاه خود را درباره عثمان بگوییم؛ زیرا او صحابى بزرگى بود، و اثر ماندگارى در گردآورى قرآن و غیر آن دارد، و دینى آسان گیر که هیچ عیبى در آن راه ندارد، داشت. او دین را بر مردم تحمیل ننمود و کسى را مجبور نکرد، در دنیا فقیرانه و زاهدانه زندگى کرد. و ما موظّف نیستیم که ضعف حکومت عثمانى را ثابت کنیم، بلکه تنها موظّفیم که حوادث را خلاصه و گذرا بازگو کنیم.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.