پاسخ اجمالی:
حدیث معرفت امام، بخاطر اهمیت مساله امامت، مورد توجه محدثین قرون مختلف بوده و و در قرون متأخر نیز روایت و تحلیل شده است. همانند: فخر رازی در مسائل الخمسون می نویسد: «من مات و لم یعرف امام زمانه فلیمت ان شاء یهودیا و ان شاء نصرانیا». هم چنین ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد: «جز با شناخت امامان کسی به بهشت نخواهد رفت».از سویی سعدالدین تفتازانی در شرح المقاصد می نویسد: حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة»، همانند آیه «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم» می باشد.
پاسخ تفصیلی:
بله؛ به خاطر جایگاه حدیث و [اهمیت] مسأله امامت حدیث «معرفت امام» مورد توجّه محدّثین قرون متفاوت بوده و در قرون متأخر نیز روایت و تحلیل شده است، چنانکه محدّثین این روایت را در منابع ذیل آورده اند.
1) «مسائل الخمسون» محمد بن فخر رازی در گذشته (606) مسئله 47 ص 384 چاپ ـ ضمیمه مجموعه رسائل ـ مصر مطبعه علمی کردستان سال 1328 به لفظ: «من مات و لم یعرف امام زمانه فلیمت ان شاء یهودیا و ان شاء نصرانیا»؛ (کتاب «پیرامون معرفت امام» از علامه فقیه صافی گلپایگانی ص 8)
2) «شرح نهج البلاغه» ابن ابی الحدید معتزلی درگذشته (656) ج 9 ص 155 به لفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة» با اضافه جمله «و اصحاب ما همه قائل به صحت و درستی این قضیه هستند که جز با شناخت امامان کسی به بهشت نخواهد رفت».
و ج 13 ص 242 به لفظ: «من مات و لا امام له مات میتة جاهلیة» به نقل عبدالله بن عمر، و اضافه می کند: وی شبانه به در خانه حجاج (ابن یوسف ثقفی) رفت تا برخلافت عبدالملک مروان باوی که ازطرف او حاکم عراق بود، بیعت کند، به این دلیل که پیامبر فرموده: «من مات و لا امام له مات میتة جاهلیة» ولی روش تحقیرآمیز و ذلت آور حجاج نسبت به عبدالله بن عمر آنچنان بود که بجای دست پای خود را از رختخواب بسوی او دراز کرد و گفت: (جهت بیعت) دست خود را به پای من متصل کن. و اینچنین بجای مراسم بیعت گیری با ابن عمر برخورد مسخره آمیز نمود.
3) «شرح المقاصد» سعدالدین تفتازانی (792) ج2 ص275 به لفظ: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» و اضافه کرده است این حدیث همانند: «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم» می باشد.
4) «مجمع الزوائد» نور الدین هیثمی درگذشته (807) ج 5 ص 218 به لفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة» به روایت از معاویه و به لفظ: «من مات و لیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة»
و ص 219 به لفظ: «و من خرج من الجماعة قید شبر متعمدا فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه و من مات و لیس لامام جماعة علیه طاعة مات میتة جاهلیة» از معاذ بن جبل به روایت طبرانی و بلفظ: «... من أصبح لیس لأمیر جماعة علیه طاعة بعثه اللّه یوم القیامة من میتة جاهلیة» از ابودرداء از طریق طبرانی.
و ص 224 به لفظ: «من مات و لیس علیه امام، فمیتته جاهلیة» به روایت از ابن عباس و طریق بزار و طبرانی در معجم اوسط.
و ص 225 به لفظ: «من مات و لیس علیه امام، مات میتة جاهلیة» به روایت از معاویه بن ابی سفیان از طریق طبرانی در معجم اوسط.
5) «کشف الاستار عن زوائد البزار علی الکتب الستة» نیز از هیثمی ج 2 ص 252 حدیث 1635 چاپ مؤسسه رسالت، به لفظ: «من فارق الجماعة قیاس (او قید) شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه، و من مات و لیس علیه امام فمیتته میتة جاهلیة، و من مات تحت رأیة عصبیة او ینصر عصبیة فقتلته قتلة جاهلیة».
6) «کنزالعمال» حسام الدین متقی هندی درگذشته (975) ج1 ص 103 شماره 464 به لفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة» به روایت معاویه و از طریق احمد حنبل و طبرانی.
و ص 207 شماره 1035 به لفظ: «من خرج من الجماعة قید شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه حتی یراجعه، و من مات و لیس علیه امام جماعة فان موتته موتة جاهلیة» از ابن عمر و از طریق مستدرک حاکم.
و شماره 1037 به لفظ: «من فارق المسلمین قید شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه، و من مات لیس علیه امام فمیتته میتة جاهلیة، و من مات تحت رایة عُمَیة یدعوا الی عصبیة او ینصر عصبیة فقتله جاهلیة» از طریق طبرانی (در معجم کبیر) به روایت ابن عباس.
و ص 208 شماره 1038 به لفظ: «من فارق جماعة المسلمین شبرا، أخرج من عنقه ربقة الاسلام... و من مات من غیر امام جماعة مات مات جاهلیة» به روایت ابن عمر از طریق حاکم در مستدرک.
و شماره 14863 به لفظ: «من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة، و من نزع یدا من طاعة جاء یوم القیامة لاحجة له». به روایت از عبدالله بن عمر و نقل از «معجم کبیر» طبرانی و«حلیه الاولیاء» ابونعیم.
7) «جواهرالمضیئه» ملاعلی قاری حنفی درگذشته (1014) در خاتمه کتاب ج 2 ص 509 به لفظ: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» و در ص 457 گوید: و فرموده او (پیامبر) در صحیح مسلم «من مات و لم یعرف امام زمانه مات مات جاهلیة» معنایش این است که: هر کس نشناسد آن کس را(که اقتدا به او و رهنمون شدن بدو ـ در زمانی که دست اندر کار امامت و رهبری است ـ واجب باشد) مرگش مرگ جاهلی خواهد بود.
8) «مجمع الفوائد» محمد بن سلیمان مغربی درگذشته (1094 درشام) ج 2 ص 259 چاپ بیروت شماره 6048، به لفظ: «من مات بغیر امام، مات میتة جاهلیة» و در روایت دیگر تحت شماره 6049 به لفظ: «من مات و لیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة» از معاویه بن ابی سفیان.
9) «بریقة المحمودیه» شیخ ابوسعید خادمی حنفی درگذشته (1168) ج 1 ص 116 چاپ مصطفی حلبی قاهره، به لفظ: «من مات و لم یعرف امام زمانه فقد مات میتة جاهلیة» (ملحقات احقاق الحق ج 19 پاورقی ص 651)
10) «ازالة الغین» علامه فقیه مولی حیدر علی بن محمد فیض آبادی هندی درگذشته (1205) دربحث از بی اعتباری بعضی از احادیث بخاری، چاپ دهلی 1295 به لفظ: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» (المدخل حدیث غدیر از عبقات ص61)
11) «ینابیع الموده» علامه شیخ سلیمان بلخی قندوزی درگذشته (1294) باب 39 ص 137 چاپ حیدریه نجف و ص 117 چاپ اسلامبول به لفظ: «و فی المناقب بالسند عن عیسی بن السری قال: قلت لجعفربن محمد الصادق(علیه السلام) حدثنی عما ثبت علیه دعائم الاسلام، اذا أخذتُ بها زکّا عملی و لم یضرنی جهل ما جهلت.
قال: شهادة أن لا اله الاّ اللّه و أن َ محمدا رسول اللّه، والاقرار بما جاء به من عند اللّه، و حق فی الأموال من الزکاة والاقرار بالولایة التی أمراللّه بها ولایة آل محمد(صلى الله علیه وآله)، قال رسول اللّه(صلى الله علیه وآله): «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة. قال اللّه عزوجل: أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم.
فکان علیّ صلوات اللّه علیه ثم صار من بعده حسن ثم حسین ثم من بعده علی بن الحسین ثم من بعده محمد بن علی و هکذا یکون الأمر، ان الأرض لاتصلح الا بالامام، و من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة».(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.