پاسخ اجمالی:
گروهى از صحابه در زمان پیامبر(ص) با شنیدن آیات و روایات ولایت و خلافت علی(ع)، او را به عنوان ولی و جانشین پس از پیامبر(ص) قبول کرده بودند. این گروه از همان دوران به شیعه على(ع) معروف شدند. بسیاری از علمای اهل سنت مثل ابوحاتم رازی، ابن خلدون، محمد کردعلی، صبحی صالح و... روایاتی در این خصوص ذکر کرده و افرادی مثل ابوذر، سلمان، مقداد، عمار و... را از جمله این صحابه نام برده اند.
پاسخ تفصیلی:
گروهى از صحابه در زمان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) با شنیدن آیات و روایات در امر امامت و ولایت و خلافت امام على(علیه السلام) بعد از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)، به او اعتقاد پیدا کرده، زعامت و امامت او را پذیرفتند و از ارادتمندان آن حضرت قرار گرفتند. این گروه از همان زمان به «شیعه على(علیه السلام)» معروف شدند.
در این خصوص روایات زیادى از اهل سنت آمده که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1 ـ ابوحاتم رازى مى گوید: «انّ اوّل اسم ظهر فى الاسلام على عهد رسول الله(صلى الله علیه وآله) هو الشیعة، و کان هذا لقب اربعة من الصحابة هم: أبوذر و سلمان و المقداد و عمّار»؛(1) (اوّلین لقب و کلمه اى که در عهد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ظهور کرد کلمه «شیعه» بود. این کلمه، لقب چهار نفر از صحابه بوده است که عبارتند از: ابوذر، سلمان، مقداد و عمّار).
2 ـ ابن خلدون مى نویسد: «کان جماعة من الصحابة یتشیعون لعلىّ و یرون استحقاقه على غیره»؛(2) (جماعتى از صحابه، شیعه على بودند و او را سزاوارتر از دیگران به خلافت مى دانستند).
3 ـ استاد محمّد کردعلى مى گوید: «عرف جماعة من کبار الصحابة بموالاة علىّ(علیه السلام) فی عصر رسول الله(صلى الله علیه وآله) مثل سلمان الفارسى القائل: بایعنا رسول الله(صلى الله علیه وآله) على النصح للمسلمین والائتمام بعلى بن أبى طالب والموالاة له. ومثل أبى سعید الخدرى الّذی یقول: أمر الناس بخمس فعملوا بأربع و ترکوا واحدةً، ولمّا سئل عن الاربع قال: الصلاة والزکاة وصوم شهر رمضان و الحج. و قیل: ما الواحدة التى ترکوها؟ قال: ولایة على بن أبى طالب. قیل له: و انّها لمفروضة معهنّ؟ قال: نعم هى مفروضة معهنّ. ومثل أبى ذر الغفارى وعمّار بن یاسر وحذیفة بن الیمان وذى الشهادتین خزیمة بن ثابت وأبى أیوب الانصارى وخالد بن سعید بن العاص وقیس بن سعد بن عبادة»(3)؛ (گروهى از بزرگانِ صحابه، معروف به موالیان على(علیه السلام) در عصر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بودند؛ از آن جمله سلمان فارسى است که مى گفت: ما با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بیعت کردیم بر خیرخواهى مسلمانان و اقتدا به على بن ابى طالب(علیه السلام) و موالیان او. و ابو سعید خدرى است که گفت: مردم به پنج کار امر شدند؛ چهار تا را انجام دادند و یکى را ترک نمودند. وقتى از آن چهار مورد سؤال شد گفت: نماز، زکات، روزه ماه رمضان و حج. از او سؤال شد آنچه را که ترک نمودند چه بود؟ او در جواب گفت: ولایت على بن ابى طالب(علیه السلام). از او سؤال شد آیا ولایت با چهار عمل دیگر واجب است؟ پاسخ داد: آرى. و ابوذر غفارى، عمار بن یاسر، حذیفة بن یمان، ذى الشهادتین خزیمة بن ثابت، ابوایوب انصارى، خالد بن سعید بن عاص و قیس بن سعد بن عباده).
او در ادامه کلماتش مى نویسد: «و امّا ما ذهب الیه بعض الکُتّاب من أنّ اصل مذهب التشیع من بدعة عبدالله بن سبأ المعروف بابن السوداء، فهو و هم و قلّة معرفة بحقیقة مذهبهم. ومن علم منزلة هذا الرجل عند الشیعة و برائتهم منه ومن أحواله وأعماله، و کمال علمائهم فی الطعن فیه بلا خلاف بینهم، علم مبلغ هذا القول من الثواب. لاریب فی أنّ ظهور الشیعة کان فى الحجاز ولد المتشیع له»(4)؛ (و امّا آنچه که بعضى از نویسندگان به آن رسیده اند، از این که اصل مذهب تشیّع از بدعت هاى عبدالله بن سبأ معروف به ابن السوداء است، این از وهم و کمى شناخت حقیقت مذهب شیعیان است. و هر کس شناختى از جایگاه این مرد نزد شیعه، و تبرّى آنان از او و گفتار و کردار او دارد و بفهمد که علماى شیعه همگى بدون اختلاف او را مذمّت کرده اند علم پیدا مى کند که تا چه اندازه اى این نسبت به شیعه صحیح است! شکّى نیست در این که ظهور شیعه در حجاز کشور شیعیان على بوده است).
4 ـ دکتر صبحى صالح مى نویسد: «کان بین الصحابة حتّى فى عهد النبى(صلى الله علیه وآله) شیعة لربیبه علىّ، منهم: أبوذر الغفارى، و المقداد بن الأسود، و جابر بن عبدالله، و ابى بن الکعب، و أبو الطفیل عامر بن واثلة، و العباس بن عبد المطلب، و جمیع بنیه، و عمّار بن یاسر، و أبو ایوب الانصارى»(5)؛ (در میان صحابه حتى در عصر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) براى على(علیه السلام) پیروان و شیعیانى بوده است؛ از آن جمله مى توان ابوذر غفارى، مقداد بن اسود، جابر بن عبدالله، ابىّ بن کعب، ابوالطفیل عامر بن واثله، عباس بن عبدالمطلب و تمام فرزندان او، عمار یاسر و ابوایوب انصارى را نام برد).
5 ـ استاد محمّد عبدالله عنّان مى گوید: «من الخطأ ان یقال: انّ الشیعة ظهرت و لاوّل مرّة عند انشقاق الخوارج، بل کان بدء الشیعة و ظهورهم فى عصر الرسول(صلى الله علیه وآله) حین أمره الله بانذار عشیرته فى الآیة 214 من الشعراء (و انذر عشیرتک الاقربین)، و لبّى النبى فجمع عشیرته فى بیته و قال لهم مشیراً الى علىّ: هذا أخى و وصیّى و خلیفتى فیکم فاسمعوا له و أطیعوا»(6)؛ (این اشتباه است که گفته مى شود شیعه براى اوّلین بار هنگام جدایى خوارج ظهور پیدا کرده است، بلکه ظهور شیعه در عصر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بوده است، هنگامى که خداوند رسولش را فرمان داد تا عشیره خود را مطابق آیه 214 سوره شعرا انذار کند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) دعوت خدا را پذیرفته و عشیره خود را در خانه اش جمع کرد و در حالى که اشاره به على(علیه السلام) مى نمود، خطاب به آنان فرمود: این، یعنى على، برادر و وصى و جانشین من در میان شماست، پس به سخنان او گوش فراداده و او را اطاعت کنید).(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.