پاسخ اجمالی:
بسیاری از بزرگان اهل سنت مثل فخر رازى، احمد بن حنبل، ابن کثیر، حاکم نیشابورى، و... قائلند که آیات زیادى در قرآن مثل سوره دهر آیه 8 و 9، آیه شراء، آیه مباهله، آیه مودت و... در مورد فضائل اهل بیت(ص) آمده است و روایاتی در این زمینه از صحابه نقل کرده اند.
پاسخ تفصیلی:
آیات زیادى در قرآن در مورد فضائل اهل بیت(علیهم السلام) آمده است که در اینجا به برخى از آنها اشاره مى شود:
1 ـ سوره دهر: خداوند متعال مى فرماید: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَ لاَ شُکُوراً»(1)؛ (و غذای[خود] را با اینکه به آن علاقه [ونیاز] دارند، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند. و می گویند: ما شما را به خاطر خدا اطعام می کنیم، و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم).
سى و شش نفر از علماى اهل سنت تصریح نموده اند که این آیه در شأن اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) نازل شده است؛ از جمله: فخر رازى در التفسیر الکبیر، ذیل همین آیه، قاضى بیضاوى در انوار التنزیل، سیوطى در الدّر المنثور، ابوالفداء در تاریخش،(2)بغدادى در تاریخش(3) و دیگران.
2 ـ آیه شراء: خداوند متعال مى فرماید: «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللهِ وَاللهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ»(4)؛ (برخى مردانند که از جان خود در طلب رضایت خداوند درگذرند و خداوند دوست دار چنین بندگانى است).
ابن عباس مى گوید: «نزلت الآیة فی علىٍّ حین هرب رسول الله(صلى الله علیه وآله) من المشرکین الى الغار مع أبی بکر و نام على فراش النبی(صلى الله علیه وآله)»(5)؛ (این آیه در شأن على(علیه السلام) نازل شد، هنگامى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از دست مشرکین فرار کرده و با ابوبکر به غارى پناه برد، على(علیه السلام)در رخت خواب پیامبر(صلى الله علیه وآله) خوابید).
ابن ابى الحدید مى گوید: «و قد روى المفسّرون کلهم أنَّ قول الله تعالى: «وَمِنَ النّاسِ...» أُنزلت فی علىّ لیلة المبیت على الفراش»(6)؛ (تمام مفسرین، روایت کرده اند که آیه فوق در شأن على(علیه السلام) نازل شد، آن هم در شبى که آن حضرت در رخت خواب پیامبر(صلى الله علیه وآله)خوابید).
تعدادی از علمای اهل سنت نیز تصریح نموده اند که این آیه در «لیلة المبیت» بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده است که عبارتند از: احمد بن حنبل،(7)طبرى،(8) ابن سعد،(9) ابن هشام،(10) ابن اثیر،(11) ابن کثیر(12) و غیره.
3 ـ آیه مباهله: خداوند متعال مى فرماید: «فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْنَآءَنا وَ أَبْنَآءَکُمْ و َنِسَآءَنا وَ نِسَآءَکُمْ وَ أَنفُسَنا وَ أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکاذِبِینَ»(13)؛ (هرگاه بعد از علم و دانشی که [درباره مسیح] به تو رسیده، [باز] کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: « بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم ، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم»)
مفسرین، اجماع دارند بر این که مراد از «انفسنا» در این آیه، على بن ابى طالب(علیه السلام)است که در این جا از على(علیه السلام) به نفس پیامبر(صلى الله علیه وآله) تعبیر شده است.
احمد بن حنبل نقل مى کند: «... و لمّا نزلت هذه الآیة «نَدْعُ أَبْناءَنا وأَبْناءَکُمْ» دعا رسول الله(صلى الله علیه وآله) علیّاً وفاطمة و حسناً و حسیناً رضوان الله علیهم أجمعین، فقال: اللّهمّ هؤلآء أهلی»(14)؛ (هنگامى که این آیه نازل شد پیامبر(صلى الله علیه وآله) على، فاطمه، حسن و حسین را خواست، آن گاه عرض کرد: بار خدایا اینان اهل بیت من هستند).
مسلم نقل کرده که معاویة بن ابوسفیان، سعد بن أبى وقّاص را خواست و به او گفت: «ما مَنَعَک أن تسبَّ أباتراب؟ فقال: امّا ما ذکرت ثلاثاً قالهنّ له رسول الله(صلى الله علیه وآله) فلن أسبّه، لأن تکون لی واحدة منهنّ أحبُّ الیَّ من حمر النّعم... و لمّا نزلت هذه الآیة: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ»، دعا رسول الله(صلى الله علیه وآله) علیّاً و فاطمة و حسناً و حسیناً فقال: «اللّهمّ هؤلآء أهلی»»(15)؛ (چه چیز تو را مانع شده که ابوتراب را دشنام دهی؟ گفت: سه فضیلت را رسول خدا(صلى الله علیه وآله) درباره على(علیه السلام) بیان داشته که با وجود آن ها هرگز او را دشنام نخواهم داد، و اگر یکى از آن ها براى من بود از شترهاى قرمز گران قیمت نزد من ارزشمندتر بود... هنگامى که این آیه نازل شد «فَقُلْ تَعالَوْا...» رسول خدا(صلى الله علیه وآله) على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) را خواست و عرض کرد: بار خدایا! اینان اهل من هستند).
بیست و چهار نفر از صحابه و تابعین مضمون این روایت را نقل کرده و آیه را در شأن اهل بیت(علیهم السلام) مى دانند. از قرن سوّم تا سیزدهم نیز بیش از پنجاه نفر از علماى اهل سنت این مضمون را نقل کرده اند.
4 ـ آیه مودّت: خداوند متعال مى فرماید: «قُلْ لاَ أَسْـَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى»(16)؛ (بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم در خواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم).
اکثر عامه روایت کرده اند که بعد از نزول آیه فوق، سؤال کردند: اى رسول خدا! نزدیکان تو که مودّت آنان بر ما واجب است چه کسانی هستند؟ فرمود: «على، فاطمه، حسن و حسین».
حاکم نیشابورى به سند خود از على بن الحسین نقل کرده که فرمود: «حسن بن على(علیه السلام) بعد از شهادت على(علیه السلام) خطبه اى ایراد فرمود؛ در آن خطبه حمد و ستایش خدا کرده، آن گاه فرمود: در این شب کسى از دنیا رحلت نمود که هیچ یک از گذشتگان، در عمل بر او پیشى نمى گیرد و از آیندگان او را درک نخواهند نمود. پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرچم را به دست على(علیه السلام) مى داد و جنگ مى نمود در حالى که جبرئیل طرف راستش و میکائیل طرف چپ او بودند، و از جهاد باز نمى گشت تا این که خداوند به دست او فتح و پیروزى را قرار مى داد. و بر اهل زمین، هیچ زرد و سفیدى (طلا و نقره) نگذاشت، جز ششصد درهم از زیادى عطاهایش، که مى خواست با آن خادمى را براى اهلش تهیه کند... آن گاه فرمود: اى مردم! هر کس مرا مى شناسد که مى شناسد، و هر کس که مرا نمى شناسد، من حسن بن على هستم. من پسر پیامبرم، من پسر وصىّ ام، من پسر بشارت دهنده ام، من پسر بیم دهنده هستم. و من پسر دعوت کننده به سوى خدا به اذن اویم. من پسر سراج منیرم. من از اهل بیتى هستم که جبرئیل بر ما نازل مى شد و از نزد ما به آسمان می رفت. من از اهل بیتى هستم که خداوند پلیدى را از آنان دور کرده و آن ها را کاملاً پاک نموده است. و من از اهل بیتى هستم که خداوند دوستى و مودّت آن ها را بر هر مسلمانی واجب کرده است. خداوند تبارک و تعالى فرموده است: «قل لا أسئلکم علیه أجراً الا المودّةَ فى القربى و من یقترف حسنةً نَزِد له فیها حسناً»؛ (بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم در خواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم ». به دست آوردن حسنه مودت ما اهل بیت است).(17)
این روایت را بسیاری از صحابه و تابعین و علماى اهل سنت نقل کرده اند؛ ازجمله: سیوطى،(18) طبرى،(19) احمد بن حنبل و دیگران.(20)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.