پاسخ اجمالی:
علما و محدثان بزرگ اهل سنت مثل بُخارى، مسلم و... با سندهای مختلف نقل کرده اند که حدیث منزلت (أما ترضى أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسى) در شأن و مقام امیر مؤمنان على(ع) وارد شده است.
پاسخ تفصیلی:
حدیث منزلت از احادیثى است که در شأن و مقام امیر مؤمنان على(علیه السلام) وارد شده است و همه مسلمانان در ورود آن درباره حضرت على(علیه السلام) اتفاق نظر دارند.
محدثان بزرگ متقدم و متأخر، علما و دانشمندان اهل تسنّن نیز این حدیث را نقل کرده اند. براى نمونه می توان به بُخارى، مسلم نیشابورى، و دیگر نویسندگان صحاح اشاره نمود. نگارندگان مسند، همچون احمد بن حنبل شیبانى در مسند، و معجم نگاران مانند طبرانى در المعجم الکبیر نیز به این حدیث اشاره کرده اند.(1)
حدیث منزلت در شأن امیر مؤمنان علی(علیه السلام) به روایت بُخاری :
1. بُخارى این حدیث را این گونه نقل می کند: محمّد بن بشّار، از غندر، از شعبه، از سعد نقل می کند که می گوید: از ابراهیم بن سعد، از پدرش شنیدم که این گونه می گفت: پیامبر(صلى اللَّه علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: «أما ترضى أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسى؟»(2)؛ (آیا راضى نیستى که براى من همانند هارون براى موسى باشى؟)
2. بُخارى در بخش دیگرى از صحیح، حدیث منزلت را این گونه نقل می کند: مسدّد، از یحیى، از شعبه، از حَکَم، از مصعب بن سعد، از پدرش نقل می کند که سعد می گوید: آن گاه که رسول خدا(صلى اللَّه علیه وآله) به تبوک می رفت، على(علیه السلام) را جانشین خود قرار داد. على(علیه السلام) عرض کرد: «أتخلّفنی فی الصبیان و النساء؛ آیا مرا در میان کودکان و زنان باقى می گذارى؟ پیامبر خدا(صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: «ألا ترضى أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسى إلّا أنّه لیس نبی بعدی؟»(3)؛ (آیا راضى نیستى که براى من، همانند هارون براى موسى باشى جز این که بعد از من پیامبرى نخواهد بود؟)
حدیث منزلت به روایت مسلم:
1. مسلم بن حجّاج نیشابورى نیز به نقل این حدیث پرداخته است. وى در کتاب صحیح در بخش فضایل على بن ابى طالب(علیه السلام) می نویسد: یحیى بن تمیمى، ابو جعفر محمّد بن صباح، عبیداللَّه قواریرى و سریح بن یونس- متن حدیث به نقل از محمّد بن صباح است- از یوسف بن ماجشون نقل می کنند که وى از ابو سَلَمه ماجشون، از محمّد بن منکدر، از سعید بن مسیّب، از عامر بن سعد بن ابى وَقّاص، از پدرش نقل می کند که رسول خدا(صلى اللَّه علیه و آله) به على(علیه السلام) فرمود: «أنت منّی بمنزلة هارون من موسى إلّا أنّه لا نبی بعدی»؛ (تو براى من، مانند هارون براى موسى هستى جز این که بعد از من پیامبرى نخواهد بود). سعید می گوید: دوست داشتم که این حدیث را از زبان سعد بشنوم؛ وقتى سعد را ملاقات کردم و گفته عامر را براى او نقل کردم، سعد گفت: آرى، من این حدیث را شنیده ام. گفتم: خودت آن را شنیده اى؟ سعد انگشتانش را بر گوش هایش نهاد و گفت: آرى، و گرنه گوش هایم کر شوند.
این حدیث را ابوبکر بن ابى شِیبه نیز از غندر، از شعبه نقل کرده است.
2. مسلم در سند دیگرى حدیث منزلت را این گونه نقل می کند: محمّد بن مثنّى و ابن بشّار از محمّد بن جعفر نقل می کنند که وى، از شعبه، از حَکَم، از مصعب بن سعد، از سعد بن ابى وقّاص نقل می کند: رسول خدا(صلى اللَّه علیه و آله) در غزوه تبوک على بن ابی طالب(علیه السلام) را جانشین خود قرار داد. على (علیه السلام) گفت: «یا رسول اللَّه! تخلّفنی فی النساء والصبیان؟» اى رسول خدا! آیا مرا در میان زنان و کودکان باقى می گذارى؟ پیامبر خدا(صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: «أما ترضى أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسى غیر أنّه لا نبی بعدی؟» آیا راضى نیستى که براى من، همانند هارون براى موسى باشى، جز این که بعد از من پیامبرى نخواهد بود؟
3. مسلم در سند دیگر این حدیث را این گونه نقل می کند: عبیداللَّه بن معاذ، از پدرم، از شعبه براى ما روایت کرده اند که قُتَیْبَة بن سعید و محمّد بن عباد- با دو متن نزدیک به هم- از حاتِم (ابن اسماعیل) از بُکَیْر بن مسمار، از عامر بن سعد بن ابى وَقّاص، از پدرش نقل می کنند که معاویة بن ابى سُفیان به سعد گفت: چه چیز تو را از این که به ابوتراب دشنام دهى باز می دارد؟! سعد گفت: من مادامى که سه جمله از رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله درباره على به خاطر دارم، او را دشنام نخواهم داد که اگر یکى از این سه جمله درباره من بود، براى من خوشایندتر از مال دنیا بود.
رسول خدا(صلى اللَّه علیه و آله) به هنگام حرکت به غزوهاى على(علیه السلام) را جانشین خود قرار داد؛ على (علیه السلام) به او عرض کرد: اى رسول خدا! مرا همراه زنان و کودکان باقى می گذارى؟ شنیدم که پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) به او فرمود: «أما ترضى أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسى إلّا أنّه لا نبی بعدی؟»؛ (آیا راضى نیستى که براى من، همانند هارون براى موسى باشى، جز این که بعد از من پیامبرى نخواهد بود؟)
بار دیگر از حضرتش شنیدم که در جنگ خیبر فرمود: «لُاعطینّ الرایة رجلًا یحبّ اللَّه و رسوله و یحبّه اللَّه و رسوله»؛ (پرچم را به دست مردى خواهم داد که خدا و رسولش را دوست می دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست می دارند). همه ما گردن کشیدیم و نگاه می کردیم که او چه کسى است. پیامبر(صلى اللَّه علیه وآله) فرمود: على را برایم صدا بزنید. على(علیه السلام) را پیش رسول خدا(صلى اللَّه علیه و آله) آوردند. او چشم درد داشت. پیامبر از آب دهان خود به چشم او مالید و پرچم را به او داد و خداوند به دست او، فتح و پیروزى را به مسلمانان نصیب کرد.
جمله سوم آن گاه بود که آیه «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» نازل شد. رسول خدا(صلى اللَّه علیه وآله) على، فاطمه، حسن و حسین(علیهم السلام) را فرا خواند و گفت: «اللهمّ هؤلاء أهلی»؛ بارالها! اینان خانواده من هستند.
این حدیث را ابوبکر بن ابى شِیبه نیز، از غندر، از شعبه نقل کرده است.
4. مسلم نیشابورى، به سندى دیگر، این حدیث را چنین نقل می کند: محمّد بن مثنّى و ابن بشّار از محمّد بن جعفر، از شعبه، از سعد بن ابراهیم، از ابراهیم بن سعد نقل می کنند که سعد می گوید: پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) به على(علیه السلام) فرمود: «أما ترضى أن تکون منّی بمنزلة هارون من موسى؟»(4)؛ (آیا راضى نیستى که براى من همانند هارون براى موسى باشى؟).(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.