پاسخ اجمالی:
ابن تیمیه حدیث منزلت را فضیلتی برای امام علی(ع) نمی داند. در این باره می توان گفت: اولا: حدیث منزلت وجه شبه وزارت است و لازم نیست همه خصوصیات تشبیه وجود داشته باشد. ثانیا: برفرض این سخن برای دلجویی باشد، اما با این سخن پیامبر(ص) جانشینی علی(ع) نیز بآشکار گردید. ثالثا: اگر علی(ع) در زمان حیات رسول(ص) صلاحیت خلافت را داشت، بعد از وفات نیز این صلاحیت را دارد. رابعا: حدیث منزلت در مواقع مختلف از پیامبر(ص) صادر شده و اینجا علی(ع) با حفظ سمت وزارت و خلافت، مقام ریاست بر مدینه را به نیابت دارا بود.
پاسخ تفصیلی:
ابن تیمیه در کتاب خود « المُنتقی» 4 شبهه را در دلالت حدیث منزلت(1) ذکر کرده و می گوید این گفتار رسول خدا باعث فضیلتی برای علی (علیه السلام) نیست؛ وی می گوید :
1- این جایگزینی فضیلتی را برا ی علی (علیه السلام) ثابت نمی کند، زیرا موسی به تنهایی به میقات رفت و اصحابش همه در زیر فرمان هارون قرار گرفتند، پس هارون واقعاً جایگزین موسی در قوم او بود، در حالی که پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با همه اصحاب خود به تبوک رفت، و علی (علیه السلام) تنها بر کودکان و زنان ریاست داشت.
در پاسخ باید گفت: لازم نیست در تشبیه، جمیع خصوصیات وجود داشته باشد و گرنه باید بگوییم وجود خصوصیات زمانی و مکانی نیز لازم است، مثلاً هارون در زمان موسی و در صحرای سینا بوده، در حالی که حضرت علی(علیه السلام) در زمان رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) در مدینه بوده است، این خصوصیات، در تشبیه هیچ گونه دخالتی ندارند، و تنها صفت بارز مورد نیاز است که بایستی آن صفت بارز در تشبیه حتماً وجود داشته باشد، مثلاً وقتی کسی را به شیر تشبیه می کنیم باید شجاعت و بیباکی شیر در آن شخص وجود داشته باشد(2) و در اینجا آن چیزی که مورد تشبیه قرار گرفته، مسئله جانشینی هارون از موسی است، و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) در نظر دارد، علی را در جانشینی خود، همانند هارون از موسی بداند، گرچه محدوده جانشینی تفاوت داشته باشد و مثلاً قوم موسی از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) که در مدینه باقی ماندند بیشتر باشند.
دیگر اینکه از کجا معلوم است که محدوده ریاست پیامبر در مدینه کم اهمیت تر از قوم موسی باشد؟ در حالی که مدینه مرکز حکومت اسلامی بوده و شامل قبایل اطراف مدینه نیز می شود.
2- او می گوید: مقصود پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) از این سخن دلجویی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) بوده است، چون علی(علیه السلام) از این جهت که در سپاه، شرکت نداشته دلتنگ شده بود.
پاسخ اینکه: بر فرض که این سخن بخاطر دلجویی از علی(علیه السلام) صادر شده باشد، شکی نیست که پرده از حقیقت مهمی بر می دارد و آن اینکه پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با بیان این جمله مسئله جانشینی علی(علیه السلام) و مقام او نسبت به خود را برای همگان روشن نمود. و این خود فضیلتی آشکار است.
3- همچنین او می گوید: اگر کسی صلاحیت جانشینی را برای مدّت کوتاهی در زندگی پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) داشته باشد، به معنای جانشینی همیشگی و بعد از مرگ پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نیست.
پاسخ آن است که : مقتضای تشبیه علی(علیه السلام) به هارون این است که هر چه هارون دارد همه آن را علی(علیه السلام) نیز دارا است. و اگر کسی در زمان حیات رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) صلاحیت خلافت را داشت چرا باید بعد از وفات آن حضرت این صلاحیت را از دست بدهد، بلکه ما از طریق روایات دیگر که در باب خلافت و وصایت آن حضرت وارد شده می فهمیم که این خلافت و تشبیه مطلق است و منحصر به زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نمی شود.(3)
4- و نیز می گوید: این جانشینی همیشگی نبوده است، لذا به مجرد حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) علی از خلافت عزل می شود.
در پاسخ می گوییم: نحوه صدور حدیث منزلت در مواقع مختلف از پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و الفاظ حدیث و مراتبی که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) برای علی(علیه السلام) در نظر گرفته است هیچگاه مورد را به زمان خاصّی مقیّد نمی کند، مضافاً هرگز پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) این مراتب را از علی (علیه السلام) سلب ننمودند.
و با بیان دیگر، پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نشان وزارت و خلافت را به امیرالمؤمنین(علیه السلام) واگذار نمود، علاوه بر این پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ریاست بر مدینه را نیز در غیاب خود به او واگذار کرد، و از همان اوّل مشخص بود که دوران ریاست علی(علیه السلام) در مدینه تا موقع برگشت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) از جنگ است، نه اینکه با آمدن پیامبر عنوان وزارت و خلافت، را نیز از دست بدهد یعنی علی (علیه السلام) با حفظ سمت وزارت و خلافت، مقام ریاست پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را ـ به نیابت ـ دارا بود، که با حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) این مقام را از دست می داد، اما سمتهای دیگر علی (علیه السلام) از بین نمی رود، مگر با سلب آن عنوان و هرگز کسی نگفته است: پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) این مقام خلافت و وزارت را از او سلب نمود.
ابن ابی الحدید می گوید: از جمله مواردی که دلالت دارد بر اینکه علی علیه السلام وزیر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) بوده است، وصریح قرآن و سنت می باشد، این گفته پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) است که همه فرق اسلامی آن را روایت نموده اند) «اَنتَ مِنِّی بِمَنزِلَةِ هَارُونَ مِن مُوسَی اِلاَّ اَنَّهُ لاَ نَبِیَّ بَعدِی»؛ (تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی هستی ، جز اینکه پس از من پیامبری نخواهد بود). و با این کیفیت همه مراتب هارون نسبت به موسی را برای علی (علیه السلام) نسبت به خود ثابت نمود، و اگرنه این بود که او خاتم پیامبران است، حتی در امر نبوت، نیز علی(علیه السلام) شریک پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) می بود، طبق صریح این آیه «وَاجعَل لِی وَزِیراً مِن اَهلِی هَارُونَ اَخِی اُشدُد بِهِ اَزرِی»(4) بنابر این علی (علیه اسلام) وزیر رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) (و خلیفه او ست)(5).(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.