پاسخ اجمالی:
1- کلمه«ولىّ» هنگام اطلاق و بدون قرینه، به معناى«مالک امر»و حاکم است. 2- در صدر روایت آمده: «انّ علیّاً منّى و أنا منه و هو ولىّ کلّ مؤمن بعدى». 3- اینکه پیامبر(ص) این جمله را در جواب اعتراض بریده و دیگران آورد، دلالت بر معناى خاص«ولىّ» دارد. 4- بزرگان اصولیین از اهل سنت مى گویند: هرگاه درلفظ مشترک قرینه اى بر یکى از معانى آن نباشد، آنرا باید حمل بر تمام معنایش نمود. 5- از قراین موجود در حدیث براى حمل بر معناى امامت، فهم بریده از کلام پیامبر(ص) است؛ لذا با ابوبکر بیعت نکرد.
پاسخ تفصیلی:
حدیث شریف ولایت از جهات مختلف دلالت بر امامت و خلافت امام على بن ابى طالب(علیه السلام) دارد که به برخى از آن ها اشاره مى کنیم:
1 ـ کلمه «ولىّ» گرچه بر معانى مختلفى از قبیل: مالک امر، صدیق، دوست و ناصر... اطلاق مى شود، ولى معناى شایعى که براى آن شده و هنگام اطلاق و بدون قرینه، لفظ بر آن حمل مى شود همان معناى اوّل؛ یعنى «مالک امر» و حاکم است. «ولىّ صغیر» کسى است که متولى او بوده و «ولىّ زن» کسى است که متولى نکاح او است. و «ولىّ خون» کسى است که حقّ مطالبه به قصاص را دارد و «ولىّ عهد» کسى است که مالک عهد سلطه مى باشد.
2 ـ و نیز ممکن است که در تعیین معناى «ولىّ» در این حدیث به صدر حدیث استناد کرد؛ زیرا بنا بر نقل ترمذى و دیگران، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «انّ علیّاً منّى و أنا منه و هو ولىّ کلّ مؤمن بعدى»(1)؛ (همانا على از من و من از اویم و او ولىّ همه مؤمنین بعد از من است).
این جمله دلالت دارد بر این که امام على(علیه السلام) در تمام مزایا و فضایل، همانند رسول خدا(صلى الله علیه و آله) است که از آن جمله مقام امامت و ولایت و حاکمیت است. همان مقامى که خداوند در شأن رسول خدا(صلى الله علیه و آله) فرمود: «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(2)؛ (پیامبر سزاوارتر از مؤمنین است نسبت به خودشان).
3 ـ این که پیامبر(صلى الله علیه وآله) جمله «هو ولىّ کلّ مؤمن بعدى» را در جواب اعتراض بریده و دیگران آورده است، خود دلالت بر معناى خاص «ولىّ» یعنى همان حاکمیت و سلطه دارد؛ زیرا از آنجا که حضرت على(علیه السلام) تصرفى در غنائم نموده، قبل از آن که غنائم نزد رسول خدا(صلى الله علیه و آله) آورده شود، و پیامبر(صلى الله علیه و آله) نیز عمل او را امضا کرده است، این خود دلیل بر آن است که حضرت در صدد اثبات ولایت به معناى سلطه و حاکمیت امام على(علیه السلام) است.
بلکه از جمله «و هو منّى و أنا منه» و نیز جمله «و هو ولىّ کلّ مؤمن بعدى» استفاده مى شود که حضرت على(علیه السلام) حتى در زمان رسول خدا(صلى الله علیه و آله) ولایت داشته، ولى با وجود پیامبر(صلى الله علیه و آله) و حضور حضرت على(علیه السلام) نزد پیامبر، ولایت او فعلیّت نداشته است، ولى در غیاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) و بعد از وفات حضرت، به فعلیّت رسیده است. و این معنا با کلمه «بعدى» ناسازگارى ندارد؛ زیرا بعدیّت در اینجا بر بعدیّت رتبى اطلاق مى شود.
4 ـ محمّد بن ادریس شافعى و ابوبکر باقلانى و جماعتى از بزرگان اصولیین از اهل سنت مى گویند: هر گاه در لفظ مشترک قرینه اى بر یکى از معانى آن نباشد، آن لفظ را باید حمل بر تمام معنایش نمود. در مورد حدیث ولایت بر فرض که قراین و شواهد سابق را قبول نکنیم، مطابق این مبناى اصولى مى توان کلمه «ولىّ» در حدیث ولایت را حمل بر همه معانى آن؛ از جمله متصرّف در امور و حاکمیت نمود.
5 ـ یکى از قراین موجود در حدیث ولایت براى حمل بر معناى امامت، فهم بریده از کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) است. به همین جهت است که بریده از جمله کسانى بود که از بیعت ابوبکر تخلّف نمود.(3)؛ (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.