پاسخ اجمالی:
امامت، در لسان روایات داراي معناى جامع و کاملى است. به حسب روایات؛ 1- هر کس بميرد و پيشواى زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.2- امر امامت به دست خدا است و هر کجا که بخواهد قرار مى دهد. 3-همانا امامت، قدر و شأن و مکانش رفيع تر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند. 4- همانا امامت، ريشه مستحکم اسلام و شاخه بلند آن است. 5- امام، از گناهان پاک و از عيب ها برکنار است، به دانش مخصوص و به خويشتن دارى شناخته شده است، موجب نظام دين و عزّت مسلمين و باعث خشم منافقان و هلاکت کافران است... .
پاسخ تفصیلی:
با مراجعه به روایات پى مى بریم که امامت، دارای معناى جامع و کاملى است که مرجعیت دینى و سیاسى از شؤونات آن به حساب مى آید. در این جا به برخى از روایات اشاره مى کنیم:
1 ـ در حدیث معروفى که شیعه و سنى آن را نقل کرده اند پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرموده است: «من مات ولم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة»(1)؛ (هر کس بمیرد و پیشواى زمان خود را نشناسد مرده است از نوع مردن زمان جاهلیت).
این تعبیر خیلى شدید است؛ زیرا در زمان جاهلیت مردم مشرک بودند و حتّى توحید و نبوّت نداشتند. روشن است که امامت به معناى ولایت معنوى، مى تواند از اصول دین باشد و عدم شناخت آن باعث مردن به نوع جاهلى گردد.
2 ـ در سیره ابن هشام آمده است: «بنى عامر بن صعصعه خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رسیدند، حضرت آنان را به سوى خدا دعوت نمود و نبوّت خود را بر آنان عرضه کرد... در این هنگام یک نفر از آن جماعت (بحیرة بن فراس) به پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: به من بگو! اگر ما با تو بر اسلام بیعت کردیم و خداوند تو را بر مخالفانت غلبه داد، آیا ما در خلافت بعد از تو سهمى داریم؟ آن حضرت فرمود: امر خلافت به دست خدا است، هر کجا که بخواهد قرار مى دهد.
در این هنگام بحیره به پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: آیا ما جان خود را براى دفاع از تو بدهیم ولى هنگامى که خداوند تو را بر دشمنانت غلبه داد خلافت به غیر ما برسد؟ ما احتیاجى به اسلام تو نداریم.»(2)
3 ـ امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم فرمود: «مردم مگر مقام و منزلت امامت در میان امّت را مى دانند تا روا باشد که انتخاب آن به اختیار ایشان واگذار شود؟ همانا امامت، قدرش والاتر و شأنش بزرگ تر و منزلتش عالى تر و مکانش رفیع تر و عمقش ژرف تر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند یا با آراى خود آن را دریابند و یا به انتخاب خویش امامى را منصوب کنند؟
همانا امامت مقامى است که خداى ـ عزّ وجلّ ـ بعد از رتبه نبوّت و خلّت در مرتبه سوم به ابراهیم(علیه السلام) اختصاص داد و به آن فضیلت، مشرّفش ساخت و نامش را بلند و استوار نمود و فرمود: «همانا من تو را امام مردم قراردادم.» ابراهیم خلیل(علیه السلام) از نهایت شادى به خداوند عرض کرد: «از فرزندان من هم؟» او فرمود: «پیمان و فرمان من به ستمکاران نمى رسد....»
همانا امامت، خلافت خدا و خلافت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و مقام امیرالمؤمنین(علیه السلام) و میراث حسن و حسین(علیهما السلام) است. همانا امامت، زمام دین و مایه نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزّت مؤمنان است. همانا امامت، ریشه با نموّ اسلام و شاخه بلند آن است. کامل شدن نماز، روزه، حجّ، جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات به آن است.
امام؛ مانند خورشید طالع است که نورش عالم را فرا گیرد و خودش در افق است به نحوى که دست ها و دیدگان به آن نرسد.
امام، ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستاره راهنما در شدّت تاریکى ها است.
امام، آب گواراى زمان تشنگى، رهبرى به سوى هدایت و نجات بخش از هلاکت است.
امام، آتش روى تپّه (رهنماى گمشدگان)، گرما دِه سرمازدگان و رهنماى مهلکه ها است. هر که از او جدا گردد هلاک شود.
امام، ابرى بارنده، بارانى شتابنده، خورشیدى فروزنده، سقفى سایه دهنده، چشمه اى جوشنده و برکه و گلستان است.
امام، از گناهان پاک و از عیب ها برکنار است. به دانش مخصوص و به خویشتن دارى نشانه دار است. موجب نظام دین و عزّت مسلمین و باعث خشم منافقان و هلاکت کافران است.
پس کیست که بتواند امام را بشناسد و یا انتخاب امام براى او ممکن باشد؟
هیهات! هیهات! در اینجا خردها گم گشته، خویشتن دارى ها بیراهه رفته است. عقل ها سرگردان، دیده ها بى نور، بزرگان کوچک، حکیمان متحیّر، خردمندان کوتاه فکر، خطیبان درمانده، شاعران وامانده، ادیبان ناتوان، و سخندانان درمانده اند که بتوانند یکى از شؤون و فضایل امام را توصیف کنند و آنان همگى به عجز و ناتوانى معترفند. چگونه مى توان تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد، یا مطلبى از امر او فهمید و جایگزینى که کار او را انجام دهد برایش پیداکرد؟!
ممکن نیست، چگونه و از کجا؟ در صورتى که او از دست یاران و وصف کنندگان اوج گرفته و مقام ستاره در آسمان را دارد، او کجا و انتخاب بشر کجا؟ او کجا و خرد بشر کجا؟ او کجا و مانندى براى او کجا؟.»(3)، (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.