پاسخ اجمالی:
بسیاری از علماى اهل سنت، این حدیث را توثیق کرده و برخى آن را از مسلمات تاریخى دانسته اند. خود ابن تیمیه به کتب طبری استدلال کرده می گوید: او روایت جعلى نقل نمى کند، و تضعیف این گونه روایات از جانب او به جهت تشیع راوی است که بى اعتبار است. و ابومریم را بسياري از رجالیین اهل سنت مورد مدح قرار داده اند. از این گذشته احمد بن حنبل قضیه «یوم الدار» را با سند صحیح نقل کرده که در آن ابومریم وجود ندارد. ضمنا این حدیث مستفیض است و ضعف برخى از رجال حدیث در بعضى از سندها مضرّ به حدیث نیست.
پاسخ تفصیلی:
ابن تیمیه در سند روایت طبرى[درباره «يوم الدار»] مناقشه کرده، مى گوید: در سند آن ابومریم کوفى است که اجماع بر ترک او است. و احمد او را غیر ثقه و ابن المدینى او را متّهم به جعل حدیث کرده است.
و نیز در سند ابن ابى حاتم به جهت وجود «عبدالله بن عبدالقدوس» در آن مناقشه کرده و گفته: دارقطنى او را تضعیف کرده و نسائى او را غیر ثقه معرفى کرده است. و ابن معین مى گوید: او چیزى به حساب نمى آید، او رافضى خبیثى است.(1)
در پاسخ مى گوییم سخن ابن تیمیه باطل است زیرا:
1 ـ عده ى زيادي از علماى شيعه و اهل سنت، حدیث «یوم الدار» را توثیق کرده و برخى نیز آن را از مسلمات تاریخى دانسته اند.(2)[ضمن اينكه خود طبري كه اين حديث را نقل كرده از کسانى است که ابن تیمیه در «منهاج السنة» به کتب او استدلال کرده است. او طبرى و ابن ابى حاتم و برخى دیگر از مفسّرین را این گونه توصیف مى کند که آنان از جمله کسانى هستند که روایات جعلى را نقل نمى کنند. و نیز مى گوید: اینان کسانى هستند که در اسلام زبان صادقى داشته و تفاسیرشان متضمّن منقولاتى است که در تفسیر به آن ها اعتماد مى شود.(3) اما جاي تعجب است كه وقتي نوبت به اين حديث مي رسد بهانه جويي از سند و... شروع مي شود].
2 ـ تضعیف این گونه روایات به جهت وجود اشخاصى است که متّصف به تشیع اند، با آن که خودشان تصریح به صداقت آن ها دارند. و مى دانیم که تضعیف هایى که جنبه مذهبى دارد بى اعتبار است.
3 ـ در مورد ابومریم، بسياري از رجالیین اهل سنت او را مورد مدح قرار داده اند، که از آن جمله ابن عقده است. او مدح ابومریم را از حدّ گذرانده است و شعبه [نيز] او را ستایش نموده است.(4)
[همچنين] ذهبى درباره او مى گوید: «او داراى اعتنا به علم و رجال بوده است».(5)
خوشبختانه خودشان تصریح به سبب تضعیف ابومریم کرده اند، که به جهت تشیع او بوده است. در حالى که ابن حجر و دیگران تصریح دارند بر این که تشیع راوى به وثاقت و صدق او و در نتیجه صحّت روایت او ضررى وارد نمى کند.(6) شاهد این مطلب این است که صاحبان صحاح، حتّى بخارى و مسلم از ده ها نفر از شیعیان روایت نقل کرده اند.
4 ـ احمد بن حنبل قضیه «یوم الدار» را با سند صحیح نقل کرده که در آن ابومریم وجود ندارد.(7) و بر فرض ضعف برخى از اسناد، از آنجا که حدیث «یوم الدار» مستفیض است برخى از سندها مى تواند برخى دیگر را تقویت کند، و لذا ضعف برخى از رجال حدیث در بعضى از سندها مضرّ به حدیث نیست.
5 ـ در مورد عبدالله بن عبدالقدوس نیز برخى از رجالیین او را توثیق نموده اند که از آن جمله ابن حجر در «تقریب التهذیب» است که او را «صدوق» معرفى کرده است و نیز در «تهذیب التهذیب» از محمّد بن عیسى نقل کرده که او ثقه است. [همچنين] ابن حبان او را در زمره ثقات به حساب آورده است و او از رجال ترمذى است. و مى دانیم که مدح این دسته مقدم بر جرح دیگران است؛ زیرا جرح دیگران جنبه مذهبى دارد، به جهت این که او در ظاهر شیعه بوده است. و لذا ابن عدى مى گوید: عموم روایاتش در فضایل اهل بیت(علیهم السلام) است. آیا مى توان کسى که فضایل اهل بیت را نقل کرده به مجرد این عمل نیکو او را تضعیف نمود!؟ [در حقيقت اين از خباثت كساني است كه راويان فضائل اهل بيت(عليهم السلام) را خبيث مي دانند].(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.