پاسخ اجمالی:
اولا: برخی از لغت شناسان تفاوتی در معنای ولایت چه با فتح واو و چه با کسر آن نمی نهند. ثانیا: متبادر به ذهن از واژه ولی همان معنای سرپرستی است. ثالثا: روایاتی که شان نزول آنرا درباره امیرالمومنین می دانند تعلق گرفتن آن را به عموم مسلمین رد می کند. رابعا: می تواند ولایت به معنای سرپرستی باشد نه لزوما نصرت و یاری. خامسا: حصر در آیه بخوبى نشان مى دهد که ولایت به معناى دوستى نیست زیرا دوستى مؤمنان منحصر به مؤمنانى که در حال رکوع زکات مى دهند نیست.
پاسخ تفصیلی:
ابن تیمیه مى گوید: «بین ولایت (به کسر واو) و ولایت (به فتح واو) تفاوت است، ولایتى که در این نصوص آمده ضد عداوت است که به فتح واو است نه به کسر واو که به معناى امارت است و این افراد نادان بین وَلایت و وِلایت تفاوتى نمى نهند. لفظ ولىّ و ولایت غیر از لفظ والى است، و چون آیه درباره ولایت تمام مؤمنان است و همه مؤمنان ولایت به معناى امارت را ندارند، پس ولایت به معناى امارت نیست.»(1)
در پاسخ به این استدلال مى گوییم: اوّلا: برخى دانشمندان لغت و ادبیات، تفاوتى بین معناى ولایت (به کسر واو) و ولایت (به فتح واو) نمى نهند; مانند فیومى(2)، سیبویه(3)، فرّاء.
فرّاء مى گوید: «ولایت را به فتح واو و کسر واو در هر دو معناى دوستى و سرپرستى شنیده ایم.»(4)
ثانیاً: در جاى خود اشاره شده است که متبادر از لفظ «ولىّ» در آیه، همان معناى سرپرستى است، هر چند به کمک قراین باشد.
ثالثاً: اثبات شده است که شأن نزول آیه، تنها مربوط به امیرالمؤمنین(علیه السلام) است و روایات متواتر بر این مطلب دلالت دارد، و هرگز ارتباطى به تمام مؤمنان ندارد که به این جهت در معناى ولایت تصرف کنیم تا شامل همه مؤمنان شود.
رابعاً: برفرض اینکه میان وِلایت با وَلایت در معنا تفاوت باشد آنچه که در آیه آمده است واژه «ولىّ» است که احتمال دارد از وِلایت به معناى سرپرستى گرفته شده باشد نه از وَلایت به معناى نصرت و وقتى احتمال مخالفت در چیزى داده شود استدلال به آن باطل مى شود.
خامساً: حصر در آیه بخوبى نشان مى دهد که ولایت به معناى دوستى نیست زیرا دوستى مؤمنان منحصر به مؤمنانى که در حال رکوع زکات مى دهند نبوده و تمام مؤمنان راشامل مى شود.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.