پاسخ اجمالی:
حسان در حضور انبوه مسلمانان درباره غدير خم چنين سروده: «ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم***بخمّ و اسمع بالرسول منادیا/ فقال فمن مولاکم ونبیّکم...»؛ (پيامبرِ مسلمانان، روز غدير در وادى خم به آنان ندا داد، به نداى رسول خدا گوش فرا دهید. پس فرمود: چه کسى مولا و نبى شما است؟... پس هر که من مولاى اويم، اين(على) مولاى اوست...) . پيامبر(ص) مطالبى را که حسّان از کلام ايشان فهميده بود، تأييد و شعرش را ستايش نمود.
پاسخ تفصیلی:
حسّان بن ثابت در حضور انبوهی از جمعیت مسلمین در روز غدیر خم اینگونه سرود:
1ـ یُنادیهمُ یومَ الغدیرِ نبیُّهمْ *** بخمٍّ و اسْمَعْ بالرسولِ مُنادیا
2- فقال فمن مولاکمُ ونبیُّکمْ *** فقالوا ولم یُبدوا هناک التعامیا
3- إلهُکَ مولانا وأنتَ نبیُّنا *** و لم تَلْقَ منّا فی الولایةِ عاصیا
4- قال له قم یا علیُّ فإنّنی *** رضیتُکَ من بعدی إماماً و هادیا
5- فمن کنتُ مولاهُ فهذا ولیُّهُ *** فکونوا له أتباع صدق موالیا
6- هناک دعا اللّهمَّ والِ ولیَّهُ *** و کن لِلّذی عادى علیّاً معادیا
(1 ـ پیامبرِ مسلمانان، روز غدیر در وادى خم به آنان ندا داد، به نداى رسول خدا گوش فرا دهید. 2 ـ پس فرمود: چه کسى مولا و نبى شما است؟ ایشان نیز هیچ یک حقّ را انکار نکردند و به صراحت پاسخ دادند: 3 ـ مولاى ما همان خداى توست و تو پیامبر ما هستى، و تو در فرمانبرى ما تا کنون هیچ عصیانى ندیده اى. 4 ـ پس پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: اى على برخیز! من از اینکه تو امام و هادى پس از من باشى خرسندم. 5 ـ پس هر که من مولاى اویم، این(على) مولاى اوست و بر شما است که پیرو راستین او باشید. 6 ـ آنجا بود که پیامبر دعا کرد: خداوندا! دوست بدار دوستدارش را، و آن را که با على دشمنى کند دشمن بدار).
توضیحى پیرامون شعر:
اوّلین قصیده اى که راجع به این خبر با عظمت سروده شده همین شعر است. حسّان در حضور انبوهى از جمعیّت مسلمین که صد هزار نفر یا بیشتر از آن بودند، این شعر را انشاء کرد. در میان این افراد، سخنوران و خطباء اقوام عرب و شاعران نامدار و بزرگان قریش و آشنایان به دقایق سخن و مضامین کلام، و نیز فصیح ترین شخص عرب ـ پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله)ـ وجود داشتند.
پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) مطالبى را که حسّان از کلام ایشان فهمیده و بصورت شعر بیان نموده بود، تأیید کردند و او را ستایش نموده و فرمودند: «لا تزال یا حسّان مؤیّداً بروح القُدس ما نصرتَنا بلسانک»؛ (اى حسّان تا زمانى که با زبان خود ما اهل بیت را یارى مى کنى مؤیَّد به روح القدس باشى)(1).
اوّلین کتابى که این شعر در آن روایت شده است، کتاب سلیم بن قیس هلالى است(2).
او از تابعان است و فردى راستگو، دقیق در ثبت، و مورد اعتماد علماى شیعه و سنّى مى باشد. جمع بسیار زیاد و قابل توجّهى از علماى اسلام که تعداد آنها را نمى توان دست کم شمرد نیز این روایت را به پیروى از او نقل کرده اند:
برخى از حفّاظى که این شعر را نقل کرده اند عبارتند از:
1 ـ حافظ أبوسعد خرکوشى، متوفّاى (406 هـ ق)؛ این شعر را در کتابش «شرف المصطفى» نقل کرده است.
2 ـ حافظ أبونعیم اصفهانى، متوفّاى (430 هـ ق)؛ در کتاب «ما نزل من القرآن فی علیّ»(3) سند و متن آن را نقل کرده است.
3 ـ حافظ أبوسعید سجستانى، متوفّاى (477 هـ ق)؛ آن را در کتاب «الولایة» با سند صحیح نقل کرده است.
4 ـ أخطب الخطباء خوارزمى مکّى، متوفّاى (568 هـ ق)؛ آن را در کتاب «مقتل الإمام الحسین(علیه السلام)» و کتاب «مناقب»(4) روایت کرده است.
5 ـ حافظ ابوالفتح نطنزى، متوفّاى (حدود 550 هـ ق)؛ آن را در کتاب «الخصائص العلویّة على سائر البریّة» روایت کرده است.
6 ـ حافظ جلال الدین سیوطى، متوفّاى (911 هـ ق)؛ این شعر را در رساله اش «الأزدهار فیما عقده الشعراء من الأشعار» از تذکره شیخ تاج الدین ابن مکتوم حنفى، متوفّاى (749 هـ ق) نقل کرده است.
بعضى از علماى بزرگ شیعه که این شعر را نقل کرده اند عبارتند از:
1 ـ شیخ صدوق(رحمه الله) أبوجعفر محمّد بن بابویه قمى، متوفّاى (381 هـ ق).
2 ـ سیّد رضى(رحمه الله)، متوفّاى (406 هـ ق) صاحب کتاب نهج البلاغه.
3 ـ معلّم امّت اسلامى، شیخ مفید، متوفّاى (413 هـ ق).
4 ـ سیّد مرتضى علم الهدى، متوفّاى (436 هـ ق)؛ وى این قصیده را در شرح بائیّه سیّد حمیرى نقل مى کند.
5 ـ شیخ الطائفه أبوجعفر طوسى، متوفّاى (460 هـ ق)؛ وى در «تلخیص الشافی» آن را نقل مى کند.
6 ـ علاّمه مجلسى، متوفّاى (1111 هـ ق).(5)، (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.