پاسخ اجمالی:
برخى در اعتراض به شیعه گفته اند در قرآن حکم شده که قبل از بلوغ کودکان یتیم، از دادن اموال شان به آنها امتناع کنید، حال چگونه ممکن است کودکى را امام قرار داد و او را ولىّ بر مردم در تمام امور دین و دنیا نمود؟ منشأ اینگونه پرسش ها مقایسه امام با افراد عادی است درحالیکه امام به عنوان کسی که امامتش با برهان و کمال عقلش باعنایت الهی از عنفوان کودکی ثابت شده، به هیچ وجه مخاطب آیه فوق نمی باشد. کسی که با معجزه و نص امامتش ثابت شده با دیگر کودکانی که مصالح و مفاسد را درک نمی کنند متفاوت است.
پاسخ تفصیلی:
برخى در اعتراض به عقائد شیعه گفته اند: در قرآن کریم در مورد کودکان یتیم اینطور آمده: «وَابْتَلُوا الْیَتَمى حَتَّى إذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ ءانَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلیْهِمْ أَمْوَلَهُمْ»؛ (ویتیمان را چون به حدّ بلوغ برسند بیازمایید؛ اگر در آنها رشد (کافى) یافتید، اموالشان را به آنها بدهید) (1). چگونه ممکن است کودکى را امام قرار داد و او را ولىّ بر مردم در تمام امور دین و دنیا نمود و حال آنکه طبق این آیه کودکان قبل از رشد حتّى حق تصرف در اموال خود را نیز ندارد؟ امّا امام باید والى و سرپرست تمام اموال از قبیل صدقه و خمس و امین بر شریعت و رهبر فقیهان و حاکمان باشد. در حالیکه شیعه معتقد است که کودکان نیز مى توانند به مقام امامت برسند.
در پاسخ به این سخن مى گوییم: «این اشکال از کسى صادر مى شود که بصیرتى در دین ندارد; زیرا آیه اى را که مخالفان در این باب به آن اعتماد کرده اند، خاص است و شامل امام معصوم نمى شود؛ زیرا خداوند متعال با برهان و قیاس و دلیل سمعى، امامت آنان را ثابت فرموده و این مى رساند که امام، مخاطب آیه فوق نمى باشد و از زمره ایتام خارج است. و هیچ اختلافى بین امّت نیست که این آیه، مربوط به کسانى است که عقلشان ناقص است و هیچ ربطى به آنان که عقلشان ـ به عنایت الهى ـ به حدّ کمال رسیده، ندارد اگرچه کودک باشد. لذا آیه شریفه شامل ائمه اهل بیت(علیهم السلام) نمى شود.»(2)
منشأ این طور اشکالات این است که امام را با دیگران مقایسه کرده اند و براى او امتیاز خاصى قائل نیستند. ولى اگر معتقد شدیم که امام ـ اگرچه کودک باشد ـ کسى است که با معجزه و نصّ، امامتش ثابت شده و عقلش به عنایت الهى کامل گردیده است، دیگر او را با مردم عوام مقایسه نکرده و احکام آنان را بر او تطبیق نمى کنیم. از آن جهت کودک از یک سرى کارهاى اجتماعى ممنوع شده است که عقلش رشد نیافته و هنوز مصالح و مفاسد خود را درک نمى کند، ولى امام از ابتدا مورد توجه خاص خداوند متعال قرار گرفته و عقلش کامل شده است، تا بتواند دیگران را دستگیرى کرده و به کمال برساند، همان گونه که سراسر زندگانى امام و قضایایى که در دوران حیات او اتفاق افتاده بر این مطلب گواهى مى دهد؛ همچنین قرآن کریم بطور صریح اشاره به نبوت پیامبرانى دارد که در کودکى به مقام نبوت رسیدند و این خود گواه بر این است که افرادى را که خداوند انتخاب کرده و باعنایت خویش عقلشان را کامل کرده از عموم این آیه خارج هستند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.