پاسخ اجمالی:
عبادت بتها توسط مشرکان هیچ ارتباطی به توسل به اولیاء، که به اذن خدا واسطه درگاه اویند، ندارد؛ زیرا اولا مشرکان – به تصریح قرآن – نه تنها حاجات خود را از بت ها می خواستند بلکه آنها را خدا و مدبر امور خود و عالم می دانستند و حقیقتا آنها را می پرستیدند. ثانیا با قائل شدن به تأثیر خدایان، اداره هر کدام از امور عالم را پس از آفرینش توسط خدا، در اختیار ملک یا جن یا خدای خاصی می دانستند و تمثالی برای او می ساختند و برای جلب رضایت آن خدای خاص او را می پرستیدند و برای او قربانی می کردند.
پاسخ تفصیلی:
اولاً: مشرکان بت ها را مى پرستیدند نه این که تنها مى خواندند و از بت ها طلب حاجت مى کردند، بلکه آنها را الهه و خدایان خود و تدبیر کنندگان و کار گردان عالم مى دانستند و اصنام و بت ها را عبادت مى نمودند .بعضى از آیات که شاهد این مدعاست از این قرار است:
1. «اذ قالَ لِاَبیهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ الّتماثیلُ الَّتى اَنتُمْ لَها عاکِفونَ»؛ (هنگامى که ابراهیم به پدر (عمویش) و قومش گفت: این مجسّمه هاى بى جان چیست که شما آنها را مى پرستید؟)
2. «قالُوا وَجَدنا آبائَنا لها عابِدینَ» (گفتند پدران خود را عبادت کنندگان آنها یافیتم). «قالَ بَلْ رَبُّکُم رَبُّ السَّموات و الارضِ الَّذى فَطَرَ هُنَّ و اَنا عَلى ذلِکُم مِنَ الشاهدینَ»؛ (گفت: بلکه پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را ایجاد کرده و من به این امر از گواهانم).
از این که ابراهیم مى فرماید: بلکه ربّ شما پروردگار آسمان ها و زمین است؛ آن کسى که آنها را خلق فرموده است استناد مى شود که مشرکان بت ها رب و مدبّر امور خود مى دانستند بعد حضرت ابراهیم مى فرماید:
3. «قال اَفَتَعبُدونَ مِن دُونَ اللّهِ ما لا ینَفَعُکُم شیئاً و لا یَضُرُّکُم»؛ (آیا عبادت مى کنید غیر از خداوند چیزى را که هیچ نفع و ضررى به شما نمى رساند؟)
بسیارى از مشرکان به شهادت آیات قرآن مخصوصاً مشرکان مکه شرشان در عبادت خدا بود و غیر خدا را مى پرستیدند و در برابر الهه و خدایان سجده مى کردند و براى آنها قربانى و ذبح مى کردند و لذا در سوره کافرون به پیامبر دستور میدهد:
«قل یا ایُّها الکافِرون * لا اَعبُدُ ما تَعبدونَ * و لا انتُم عابِدونَ ما اعبُدُ * و لا انَا عابِدُ ما عَبَدتُم»؛ (بگو اى کافران: آن چه را شما مى پرستید من نمى پرستم و نه شما آن چه را من می پرستم، نمی پرستید و نه من هرگز آن چه را شما پرستش کرده اید مى پرستم».
بنا براین عبادت مشرکان در برابر خدایان و ارباب متعدد، غیر از خواندن و در خواست حوایج از آنها بوده است؛ البته در خواست حوایج از خدایان خود هم می کردند؛ ولى شرک آنها از این جهت نبود که از آنها حاجت مى خواستند چون نفس حاجت خواستن از انسان، شریک قرار دادن براى خدا نیست وگرنه باید همه انسانها که از هم حاجت مى خواهند مشرک محسوب شوند.
ثانیاً: اعتقاد مشرکان بر این بوده که تدبیر امور به خدایان واگذار شده است و منشاء شرک در عبادت شرک در خالقیت و در ربوبیت و تدبیر امور عالم پس از خلق و ایجاد به ارواح یا ملائکه و یا اجنه واگذار شده و براى هر یک از آنها صور و تمثال هایى درست مى کردند و در برابر آنها خضوع مى نمودند و بر همین اساس در بین اعراب جاهلى دسته اى ملائکه و گروه دیگر سیارات را که کارگردانان عالم و ارباب خود مى دانستند و براى آنها صورت ها و تمثال هایى درست مى کردند و آنها را عبادت مى نمودند.
سنگ ها و چوب هاى ساخته شده را، صورت ها و تمثال هایى براى ارواح و ملائکه یا موجودات دیگر مى دانستند که مدبّر و مؤثر در جهان اند. اکنون هم بت پرستان عالم مانند هندوها، مجسمه ها وتمثال هایى براى ارواح یا ملائه با شکل هاى گوناگون درست مى کنند و براى هر پدیده اى و تدبیر هر امرى، بت و مجسمه مخصوصى را ساخته و آن را عبادت مى نمایند.
البته اصل خلقت و آفرینش را از خدا مى دانند ولى معتقدند که پس از خلق، هر امرى به الهى و خدایى واگذار گردیده است و لذا آنها را عبادت مىکنند؛ بنابراین، مشرکان نه تنها شرک داشتند بلکه در ربوبیت وتدبیر امور هستى و جهان هم براى خداوند شریک قایل بودند.
چون خدایانى براى تدبیر امور معتقد بودند حوایج خود را در هر موردى از خدایانى مؤثر و مدبر در آن امر در خواست مى نمودند. اکنون نیز هر حاجتى را از مجسمه و بت مخصوص به آن در خواست میکنند; مثلاً اگر کسى در امر ازدواج و زناشویى حاجتى دارد، از بت مخصوص به آن مى خواهد و در برابر آن اظهار حاجت مى کند و معتقدند این امر تدبیرش به روح یا ملک مخصوص به آن تفویض گردیده و اوست گره گشاى در این امر و چون به خود او دسترسى ندارند، در برابر تمثال و صورت ساخته شده او اظهار حاجت مى نمایند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.