پاسخ اجمالی:
در معنای لغوی«ولایت» (به کسر و فتح واو)، این موارد ذکر شده: نزدیکی، نصرت، متکفل شدن امر دیگری، مالک شدن شدن بر چیزی و قیام کردن بر آن و امارت و سلطنت. علامه طباطبایى در معناى اصطلاحى«ولایت» مى فرماید: اصل معناى ولایت، برداشته شدن واسطه اى است که بین دو چیز حائل شده باشد، به طورى که بین آن دو، واسطه اى باقى نماند. سپس براى نزدیکى چیزى به چیز دیگر به صورت: قرب نَسَبى، مکانى، منزلتى و... به کار گرفته شده است؛ به همین مناسبت بر هر یک از دو طرف وَلایت، ولىّ گفته مى شود.
پاسخ تفصیلی:
فیومى مى گوید: «وَلْى مثل فَلْس به معناى قرب است و ولایت به کسره و فتحه «واو» به معناى نصرت است.»(1)
جوهرى مى گوید: «وَلْى به معناى قرب و نزدیک شدن است... و هرکس امر شخصى را متکفّل شود و از عهده آن بر آید، ولىّ او خواهد بود... و ولایت با کسره «واو» به معناى سلطان و نیز با کسره وفتحه «واو» به معناى نصرت آمده است.»(2)
در اقرب الموارد آمده است: «الوَلْى حصول الثانى بعد الأوّل من غیر فصل؛ وَلْى عبارت است از قرار گرفتن فرد یا شىء دوم به دنبال فرد یا شىء اوّل، بدون فاصله. وَلِىَ الشىء وعلیه وِلایة و وَلایة: یعنى مالک امر آن شده و بر آن قیام کرد. یا آن که ولایت با فتح و کسر ـ هر دو ـ به معناى امارت و سلطنت است....(3)»
راغب اصفهانى مى گوید: «الوَلاء والتوالى أن یحصل شیئان فصاعداً حصولا لیس بینهما مالیس منهما»؛ ولاء و توالى به معناى آن است که دو چیز و یا بیشتر از آن، طورى قرار گیرند و واقع شوند که بین آن دو، غیر از خود آن ها، چیز دیگرى نبوده باشد.»(4)
علامه طباطبایى(رحمه الله) در معناى اصطلاحى «ولایت» مى فرماید: «ولایت، آخرین درجه کمال انسان است و آخرین منظور و مقصود از تشریع شریعت حقّ خداوندى است.»(5)
ایشان در تفسیر المیزان مى گوید: «اصل معناى ولایت، برداشته شدن واسطه اى است که بین دو چیز حائل شده باشد، به طورى که بین آن دو، غیر از آن ها واسطه اى باقى نماند و سپس براى نزدیکى چیزى به چیز دیگر به چند صورت، به کار گرفته شده است؛ مانند قرب نَسَبى، مکانى، منزلتى، صداقت و غیر این ها. به همین مناسبت بر هر یک از دو طرف وَلایت، ولىّ گفته مى شود؛ بالأخصّ به جهت آن که هر یک از آن دو، نسبت به دیگرى داراى حالتى است که غیرِ آن ندارد. بنابراین خداوند سبحان ولىّ بنده مؤمن خود است؛ امورش را زیر نظر دارد و شؤون وى را تدبیر مى کند، او را در صراط مستقیم هدایت مى نماید، امور وى را عهده دار و او را در دنیا و آخرت یارى مى کند.
مؤمن حقیقى و واقعى نیز ولىّ پروردگار است؛ زیرا خود را در اوامر و نواهى خداوند تحت ولایت او در مى آورد؛ هم چنین در تمامى امور معنوى، تحت ولایت و پذیرش خداوند است....»(6).(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.