پاسخ اجمالی:
در دوران زندگی و حکومت عمر، مواردی مشاهده می شود که نشان می دهد او برای این که نهی از منکر کند، مرتکب گناهان دیگری می شد که توسط همان افراد معصیت کار به او یادآوری می شد و او متوجه خلاف خود می گشت. این موارد میزان آگاهی خلیفه از معارف دین را به خوبی نشان می دهد.
پاسخ تفصیلی:
عمر بن خطّاب از کنار خانه اى عبور کرد و از آن جا صدایى شنید ، شکّ کرد و از دیوار بالا رفت . مردى را دید که نزد زنى نشسته و شراب مى نوشد. گفت : «یا عدوّ الله! أظننت أنّ الله یسترک وأنت على معصیته»(1)؛ ( اى دشمن خدا! فکر کردى اگر معصیت کنى خدا گناه تو را مى پوشاند؟). آن مرد گفت: اى امیرالمؤمنین! (در مجازات من) شتاب نکن! اگر من یک خطا کردم تو سه خطا کردى! خدا درقرآن مى فرماید: «وَلاتَجَسَّسُوا»(2)؛ ( تجسّس نکن) وتو تجسّس کردى. و مى فرماید: «وَأْتُوا البُیُوتَ مِنْ أَبْوابِهَا»(3)؛ (و از در خانه ها وارد شوید) و تو از دیوار، وارد خانه شدى . و مى فرماید : «فَإذَا دَخَلْتُم بُیُوتاً فَسَلِّمُوا»(4)؛ ( وقتى وارد خانه اى مى شوید سلام کنید) و تو سلام نکردى .
عمر وقتى این جواب را شنید گفت : آیا نزد تو کار نیکى هست تا به خاطر آن از گناهت بگذرم؟ گفت : بله به خدا سوگند این کار را تکرار نخواهم کرد . عمر گفت : برو که تو را بخشیدم .
همچنین عمر بن خطّاب بر گروهى که شراب مى نوشیدند و در کلبه ، آتش روشن کرده بودند وارد شد و گفت : «نهیتکم عن معاقرة الشراب فعاقرتم ، وعن الإیقاد فی الأخصاص فأوقدتم»؛ (شما را از نوشیدن شراب نهى کردم و نوشیدید، و از آتش افروختن در کلبه ها نهى کردم و افروختید) . و تصمیم گرفت آنان را تأدیب کند . گفتند : یا امیر المؤمنین! خداوند تو را از تجسّس نهى کرده ، و تجّسس کردى ، و از ورود بدون اجازه نهى کرد و تو بدون اجازه وارد شدى! عمر گفت : آن دو خطاى شما در برابر این دو خطاى من ( آن دو به این دو در! و در حالى که برمى گشت با خود مى گفت : «کلّ الناس أفقه منک یا عمر!»(5)؛ ( اى عمر! همه مردم از تو داناترند) .(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.