پاسخ اجمالی:
ابن حزم ادعا می کند هر صاحب حسی به چند برابر بودن علم عمر در مقایسه با علم علی گواهی می دهد و ابن تیمه نیز معتقد است ابوبکر و عمر و دیگر بزرگانِ اصحاب از على چیزى نیاموختند. در پاسخ به این ادعاها می توان گفت: صرف نظر از روایاتى که پیامبر(ص) درباره برترى علم و فضل امام على(ع) بر سایر مردم، ذکر فرموده، کافى است طبق منابع اهل سنت به سخنان عمر بن خطاب بعد از مراجعه وى به امیرالمؤمنین در مشکلات علمى و غیره اشاره کرد. سخنان متعددی که قدر مشترک میان همه آنها نیاز عمر به دانش راه گشای امام است.
پاسخ تفصیلی:
براى پرداختن به جواب، ابتدا لازم است به دیدگاه هر یک از این افراد اشاره شود: امّا سخن « ابن حزم اندلسى» در کتابش(1) این گونه است:
«عَلِمَ کلُّ ذی حسّ علماً ضروریاً ، أنّ الّذی کان عند عمر من العلم أضعاف ما کان عند علیّ من العلم . . .»؛ (هر صاحب حسّى علم ضرورى دارد که علم «عمر» چند برابر علم «على» بوده است) .
ابن تیمیه در «منهاج السنّة»(2) مى گوید: ابوبکر و عمر و دیگر بزرگانِ اصحاب از على چیزى نیاموختند... .
براى جواب به چنین ادعاهایى، صرف نظر از روایاتى که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) درباره برترى علم و فضل على(علیه السلام) بر سایر مردم، ذکر فرموده، کافى است به سخنان عمر بن خطاب بعد از مراجعه وى به امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در مشکلات علمى و غیره اشاره کنیم. آنجا که مى گوید:
«لولا على لهلک عمر»(3)؛ ( اگر على نبود عمر نابود مى شد) .
«لولا علیّ لضلّ عمر»(4)؛ (اگر على نبود عمر گمراه مى شد) .
«أللّهمّ لا تُبقِنی لمعضلة لیس لها ابن أبی طالب»(5)؛ (خدایا در جایى که على بن ابى طالب نیست براى من گرفتارى پیش نیاور) .
«أللّهمّ لا تنزل بی شدیدة إلاّ وأبو حسن إلى جنبی»(6)؛ (خدایا مگذار براى من مشکلى پیش بیاید مگر این که على در کنارم باشد) .
«کاد یهلک ابن الخطّاب لولا علیّ بن أبی طالب»(7)؛ ( اگر على بن ابى طالب نبود عمر هلاک مى شد) .
«أعوذ بالله من معضلة لا علیّ بها»(8)؛ (به خدا پناه مى برم از مشکلى که على در آن جا نباشد) .
«عجزت النساء أن تلدن مثل علیِّ بن أبی طالب ، لولا على لهلک عمر»(9)؛ (زنان از به دنیا آوردن مانند على بن ابى طالب عاجزند اگر على نبود عمر نابود مى شد) .
«یا أبا الحسن ، أنت لکلِّ معضلة وشدّة تُدعى»(10)؛ ( اى على تو براى حلّ هر مشکل و سختى اى خوانده مى شوى) .
«هل طفحت حرّة بمثله وأبرعته»؟!(11)؛ ( آیا زن آزاده اى همچون او به دنیا آورد و پرورش داد)
«هیهات هناک شجنة من بنی هاشم ، وشجنة من الرسول ، وأثرة من علم یُؤتى لها ولا یأتی ، فی بیته یؤتى الحکم»(12)؛ (هیهات اینجا شاخه و فرعى از بنى هاشم و شاخه و فرعى از پیامبر و اثرى از علم که همه نیازمند آنند و او نیازمند آن نیست ، وجود دارد و حکمت در خانه او به دست مى آید) .
«یابن أبی طالب! فما زلتَ کاشف کلّ شبهة ، وموضح کلِّ حکم»(13)؛ (اى فرزند ابو طالب! تو همواره برطرف کننده هر شبهه و روشنگر هر حکمى هستى) .
«لولاک لافتضحنا» (14)؛ ( اگر تو نبودى ما رسوا مى شدیم) .
«لا ابقانى اللّه بعدک یا على»(15)
و نیز تاریخ گواه بر این است که خلیفه خیلى اوقات در مسائلى که مربوط به قضاوت و داورى یا فتوا دادن بود، درمانده مى شد، لذا اعترافاتى دارد از جمله: «کلّ أحد أعلم من عمر»(16)؛ (همه از عمر داناترند) .
«کلّ النّاس أفقه منک یا عمر»(17)؛ (اى عمر! همه از تو فقیه ترند) .
«کلّ الناس أفقه من عمر حتّى ربّات الحجال»(18)؛ (همه مردم حتّى زنان حجله نشین از عمر فقیه ترند) .
«کلّ الناس أفقه من عمر حتّى المخدّرات فى البیوت»(19)؛ (همه مردم حتّى زنان پرده نشین از عمر فقیه ترند) .
«کلّ الناس أعلم منک یا عمر!»(20)؛ ( اى عمر! همه از تو داناترند) .
«کلّ واحد أفقه منک حتّى العجائز یا عمر!»(21)؛ ( اى عمر! همه از تو داناترند حتّى پیرزنان) .
«کلّ أحد أفقه منّی»(22)؛ (همه از من فقیه ترند) .
با توجه به مطالب یاد شده ارزش سخن ابن حزم و ابن تیمیه معلوم مى شود.(23)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.