پاسخ اجمالی:
ابن تیمیه مدعی است آیه «شراء» در شأن صهیب نازل شده است؛ ولی این ادعا باطل است. زیرا: 1- در برخى روایات آمده؛ گوینده ای که در این حدیث کار صهیب را تأیید می کند، ابوبکر است نه پیامبر(ص). 2- آیه، هیچ گونه تناسب و ارتباطى با قصه صهیب ندارد. 3- این روایت یا از خود صهیب مستقیماً روایت شده و یا از یکى از تابعین که عصر پیامبر(ص) را درک نکرده است؛ و مى دانیم که اگر مضمون روایتى در تأیید و تمجید خود راوى باشد، سبب وهن آن روایت مى شود. 4- صهیب از دشمنان اهل بیت(ع) بود.
پاسخ تفصیلی:
ابن تیمیه مى گوید: «گفته شده که آیه «وَمِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللهِ وَاللهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد»(1) در شأن صهیب نازل شده است.»(2)
در پاسخ مى گوییم: مضمون قصه اى که برخى نقل کرده اند این است که: صهیب خواست تا به تنهایى به مدینه هجرت کند، ولى مشرکان مانع او شدند ولى او با پول و مالى که به آنها داد از مدینه هجرت کرده و در مسجد قباء به پیامبر(صلى الله علیه وآله) ملحق شد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) که از واقعه مطّلع شد فرمود: «سود کرد صهیب، سود کرد صهیب. یا فرمود: سود کرد معامله. آن گاه این آیه نازل شد.(3) ولى این قصه از جهاتى قابل مناقشه است:
اوّلا: در برخى روایات چنین آمده که گوینده جمله: «اى صهیب! معامله تو سود کرد»، ابوبکر است، نه پیامبر(صلى الله علیه وآله).(4) چنان که ابن هشام همین قصه را درباره صهیب نقل کرده ولى به نزول آیه در شأن صهیب اشاره اى نمى کند.(5)
ثانیاً: آیه هیچ گونه تناسب و ارتباطى با قصه صهیب ندارد؛ زیرا آیه درصدد مدح کسى است که جان خود را در طبق اخلاص گذاشته و هدف او از این کار تنها رضایت خدا است، ولى در قصه صهیب، او مال را در جهت حفظ جانش بذل کرده است. خصوصاً که در بسیارى از روایات اشاره اى به نزول آیه در شأن صهیب ندارد.
ثالثاً: این روایات به طور عموم یا از خود صهیب مستقیماً روایت شده و یا از یکى از تابعین روایت شده که عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) را درک نکرده است؛ مثل عکرمه، ابن مسیّب، و ابن جریح، به جز یک روایت از ابن عباس که هنگام هجرت سه ساله بوده است. و مى دانیم که اگر مضمون روایتى در تأیید و تمجید خود راوى باشد، سبب وهن آن روایت مى شود، مگر آنکه عصمت او در ابتدا ثابت شده باشد.
رابعاً: صهیب از جمله کسانى است که از بیعت با على بن ابى طالب(علیه السلام) تخلّف کرده و از دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) به حساب مى آید، و لذا حدیث او در سلب این فضیلت از امیرالمؤمنین(علیه السلام) مورد قبول نیست.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.