پاسخ اجمالی:
ابو هیثم نزد على(ع) به پا خواست و گفت: حسادت قریش با تو دو گونه است. خوبانِ آنان، به خاطر رقابت در بلند مرتبگى تو، آرزو مى کنند چون تو باشند. اما بَدهای آنان، به گونه اى به تو حسادت مى کنند که بر دل ها سنگینى کرده خوبى ها را از بین مى برد... سوگند به خدا که سزاوارترین فرد هستى. هنگامى که پیامبرشان زنده بود، یاریش کردى و هنگامى که در گذشت، حقوقى را که بر عهده اش بود، ادا کردى. دست و زبان ما انصاریان با توست... .
پاسخ تفصیلی:
ابو هلال به نقل از هیثم بن عَدى می گوید: ابو هیثم در نزد على بن ابى طالب(علیه السلام) به پا خواست و گفت: حسادت قریش با تو دو گونه است. خوبانِ آنان، به خاطر رقابت در بزرگى و بلند مرتبگى، آرزو مى کنند که چون تو باشند؛ و بَدان آنان، به گونه اى با تو حسادت مى کنند که بر دل ها سنگینى مى کند و خوبى ها را از بین مى برد؛ چون آنان وقتى که نعمتى در تو مى بینند که از آن برخوردارى و آنان محروم اند، این که به تو برسند خشنودشان نمى کند و مى خواهند از تو پیشى بگیرند، و به خدا که این آرزوى آنان، دور و دست نیافتنى است و هنگامى که تو بر آنان پیشى گرفتى و نتوانستند به تو برسند، آنچه را مى بینى انجام مى دهند.
سوگند به خدا که سزاوارترین فردى هستى که باید قریش، سپاس گزار وى باشد. هنگامى که پیامبرشان زنده بود، یاریش کردى و هنگامى که در گذشت، حقوقى را که بر عهده اش بود، ادا کردى. سوگند به خدا که تجاوز کارى شان، جز بر خودشان نیست و جز بیعت خدا را نشکستند. قدرت خدا، برتر از قدرت آنان است.
دست و زبان ما انصاریان با توست؛ دست هایمان براى کسانى که هستند و زبانمان براى کسانى که نیستند.(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.