پاسخ اجمالی:
زندگی حضرت زهرا(س) سراسر زهد و پارسایی بود، داستان جهیزیه شان و مراسم شب زفاف او که در نهایت سادگى برگزار شد یا خدمات ایشان در خانه على(ع)، همه شاهد گویاى مقام زهد اوست. ایشان در خانه حتى پوشش کافى براى آمدن میهمان هاى نامحرم نداشت که پیغمبر اکرم(ص) عباى خود را به او دادند تا براى آمدن میهمانان جهت عیادت پیامبر(ص) آماده گردد.
پاسخ تفصیلی:
ابن حجر و دیگران در روایتى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند، او هنگامى که از سفر باز مى گشت نخست به سراغ دخترش فاطمه زهرا(علیها السلام) مى آمد، و مدتى نزد او مى ماند، ولى یک بار براى فاطمه زهرا(علیها السلام) دو دست بند از نقره و همچنین یک گردن بند و دو گوشواره ساخته بودند، و ایشان پرده اى بر در اطاق آویزان کرده بود.
هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) وارد شد و این منظره را دید بیرون آمد در حالى که آثار غضب در چهره اش نمایان بود، به مسجد آمد و بر منبر نشست.
فاطمه(علیها السلام) دانست که ناخشنودى پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به خاطر همان مختصر زینت است، همه را نزد پدر فرستاد تا در راه خدا صرف کند.
هنگامى که چشم پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آن افتاد سه بار فرمود:
«فَعَلَتْ، فِداها اَبُوها»(1)؛ (فاطمه آنچه را که مى خواستم انجام داد، پدرش به فدایش باد).
واضح است یک جفت دست بند نقره و گردن بند و گوشواره اى که از نقره چندان بهایى ندارد، و از آن بى بهاتر پرده ساده اى است که انسان بر در اطاق بیاویزد، ولى پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) همین را دون شأن فاطمه مى شمرد، و افتخار و فضیلت او را در سجایاى انسانیش مى دانست.
فاطمه(علیها السلام) این درس را از محضر پدر به خوبى آموخت، هم زرق و برق دنیا را ترک گفت و خود را از اسارت آن رهایى بخشید، و هم آنچه داشت در راه خدا و بندگان محروم صرف کرد.
در حدیثى از کتاب «حلیة الاولیاء» نقل شده که، فاطمه زهرا(علیها السلام) حتى پوشش کافى در خانه براى آمدن میهمان هاى نامحرم نداشت که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) عباى خود را به او داد تا خود را بپوشاند و آماده براى آمدن میهمانان جهت عیادت او در بیماریش گردد.
داستان جهیزیه فاطمه(علیها السلام) و مراسم شب زفاف او که در نهایت سادگى برگزار شد دلیل روشن دیگرى بر زهد و وارستگى کامل اوست.
خدمات او در خانه على(علیه السلام) تا آن جا که با یک دست گندم را براى پختن نان آسیاب مى کرد، و با دست دیگر طفلش را در آغوش مى گرفت، همه شاهد گویاى مقام زهد اوست، گواه این معنا حدیث زیر است:
ابونعیم اصفهانى چنین نقل مى کند: «لَقَدْ طَحَنَتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) حَتّى مَجَلَتْ یَدُها، وَ رَبا، وَ اَثَّرَ قُطْبُ الرَّحى فِی یَدِها»(2)؛ (فاطمه دختر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آن قدر با دست خود آسیاب کرد که دستش تاول زد، و ورم کرد، و آثار دستاس در دستش نمایان گشت).
در «مسند احمد» که از معروف ترین منابع اهل سنّت است از انس بن مالک چنین نقل شده که : روزى بلال براى نماز صبح، دیر به خدمت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) آمد، رسول خدا فرمود: چرا دیر آمدى؟
عرض کرد: از کنار خانه فاطمه(علیها السلام) مى گذشتم در حالى که با دست خود آسیاب مى کرد، و کودکش گریان بود، گفتم: اگر اجازه فرمایى من آسیاب مى کنم و شما کودک را آرام کنید، و اگر اجازه فرمایید من کودک را آرام مى کنم و شما آسیاب کنید.
او گفت : من نسبت به فرزندم از تو مهربانترم؛ (و من مشغول آسیاب کردن شدم و او کودکش را آرام کرد) و این امر باعث تأخیرم شد.
پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «فَرَحِمْتَها رَحِمَکَ اللهُ»(3)؛ (تو نسبت به فاطمه رحم و محبّت کردى، خداوند تو را مشمول رحمتش کند)!(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.