پاسخ اجمالی:
بنابر آیات 36 تا 40 سوره ص، خداوند پنج موهبت به او اعطا کرده بود؛ 1- تسخیر بادها به عنوان یک مرکب راهوار. 2- تسخیر موجودات سرکش و استخدام آنها در کارهاى مثبت. 3- مهار کردن گروهى از نیروهاى مخرب. 4- اختیارات گسترده در اعطا و یا منع از مواهب به دیگران. 5- مقامات معنوى که خدا در سایه شایستگى های سلیمان(ع) به ایشان مرحمت کرده بود.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال در آیات 36 ـ 40 سوره «ص» آمده است که مى توان آنها را در پنج موضوع خلاصه کرد:
1 ـ تسخیر بادها، به عنوان یک مرکب راهوار، چنان که مى فرماید: (ما باد را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش، به نرمى حرکت کند، و به هر جا او اراده نماید برود)؛ «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخاءً حَیْثُ أَصابَ».
مسلّم است یک حکومت وسیع و گسترده، باید از وسیله ارتباطى سریعى برخوردار باشد، تا رئیس حکومت بتواند در مواقع لزوم، به سرعت تمام مناطق کشور را سرکشى کند، و خداوند این امتیاز را به سلیمان داده بود.
این که: چگونه باد به فرمان او بود؟ و با چه سرعتى حرکت مى کرد؟، سلیمان و یارانش به هنگام حرکت به وسیله باد، بر چه چیز سوار مى شدند؟ و چه عواملى آنها را از سقوط و کم و زیاد شدن فشار هوا و مشکلات دیگر حفظ مى کرد؟
و خلاصه، این چه وسیله مرموز و اسرارآمیزى بوده که در آن عصر و زمان در اختیار سلیمان قرار داشت؟
اینها، مسائلى است که جزئیات آن بر ما روشن نیست، ما همین قدر مى دانیم: این از جمله خوارق عاداتى بود که در اختیار پیامبران قرار مى گرفت، یک مسأله عادى و معمولى نبود، یک موهبت فوق العاده و یک اعجاز بود، و این امور در برابر قدرت خداوند، امر ساده اى است و چه بسیارند مسائلى که ما اصل آن را مى دانیم اما از جزئیاتش خبر نداریم.
2 ـ موهبت دیگر خداوند به سلیمان(علیه السلام) مسأله تسخیر موجودات سرکش و قرار دادن آنها در اختیار او براى انجام کارهاى مثبت بود، چنان که در آیه بعد مى گوید: (و شیاطین را مسخر او ساختیم، و هر بنّا و غواصى از آنها را سر بر فرمان او نهادیم) تا گروهى هر بنائى را در خشکى مى خواهد، براى او بسازند، و گروهى در دریا، به غواصى مشغول باشند؛ «وَ الشَّیاطِینَ کُلَّ بَنّاء وَ غَوّاص».(1)
و به این ترتیب، خداوند نیروى آماده اى براى کارهاى مثبت را در اختیار او گذاشت، و شیاطین که طبیعتشان تمرد و سرکشى است، آن چنان مسخر او شدند که در مسیر سازندگى و استخراج منابع گرانبها قرار گرفتند.
نه تنها در این آیه، که در آیات متعدد دیگرى از قرآن مجید، به این معنى اشاره شده که شیاطین مسخر سلیمان بودند، و براى او فعالیتهاى مثبتى داشتند، منتها، در بعضى از آیات، مانند آیات مورد بحث و آیه 82 سوره «انبیاء» تعبیر به «شیاطین» شده، در حالى که در آیه 12 سوره «سباء» تعبیر به «جنّ» شده است.
«جنّ» موجودى است که از نظر ما پوشیده است اما داراى عقل و شعور و قدرت مى باشد، همچنین مؤمن و کافر است، و هیچ مانعى ندارد که به فرمان خدا در اختیار پیامبرى قرار گیرند، و به کارهاى مفیدى مشغول شوند، این احتمال نیز وجود دارد که شیاطین، معنى گسترده اى داشته باشد که هم انسان هاى سرکش و هم غیر آنها را شامل شود، و اطلاق شیطان بر این مفهوم وسیع، در قرآن مجید آمده است(2) و به این ترتیب، خداوند نیروئى به سلیمان داد، که توانست همه متمردان را تسلیم خود سازد.
3 ـ موهبت دیگر خداوند به سلیمان، مهار کردن گروهى از نیروهاى مخرب بود; زیرا به هر حال در میان شیاطین افرادى بودند که به عنوان یک نیروى مفید و سازنده، قابل استفاده به حساب نمى آمدند، و چاره اى جز این نبود که آنها در بند باشند، تا جامعه از شر مزاحمت آنها در امان بماند، چنان که قرآن در آیه بعد مى گوید: (و گروه دیگرى از شیاطین را در غل و زنجیر، تحت سلطه او قرار دادیم)؛ «وَ آخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ».(3)
4 ـ چهارمین موهبت خداوند به سلیمان اختیارات فراوانى بود که دست او را در اعطا و منع باز مى گذارد، چنان که آیه بعد مى گوید: (به او گفتیم این عطا و بخشش ماست، به هر کس مى خواهى (و صلاح مى بینى) ببخش، و از هر کس مى خواهى [و صلاح مى دانى] امساک کن، و حسابى بر تو نیست)؛ «هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِساب».
تعبیر «بِغَیْرِ حِساب» یا اشاره به این است که: خداوند به خاطر مقام عدالت تو در این زمینه اختیارات وسیعى به تو داده، و مورد محاسبه و بازخواست قرار نخواهى گرفت، و یا به این معنى است که عطاى الهى بر تو آن قدر زیاد است که هر چه ببخشى، در آن به حساب نمى آید.
5 ـ پنجمین و آخرین موهبت خداوند بر سلیمان مقامات معنوى او بود که خدا در سایه شایستگى هایش به او مرحمت کرده بود، چنان که در آخرین آیه مورد بحث مى فرماید: (براى او (سلیمان) نزد ما مقامى بلند و والا و سرانجامى نیک است)؛ «وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآب».
این جمله، در حقیقت پاسخى است به آنها که ساحت قدس این پیامبر بزرگ را به انواع نسبتهاى ناروا و خرافى ـ به پیروى آنچه در «تورات» کنونى آمده است ـ آلوده ساخته اند، و به این ترتیب، او را از همه این اتهامات مبرا مى شمرد، و مقام او را نزد خداوند گرامى مى دارد، حتى تعبیر به «حُسْنَ مَآب» که خبر از عاقبت نیک او مى دهد ممکن است اشاره به نسبت ناروائى باشد که در تورات آمده که سلیمان به خاطر ازدواج با بت پرستان، سرانجام به آئین بت پرستى تمایل پیدا کرد! و حتى دست به ساختن بتخانه اى زد!! قرآن با این تعبیر، خط بطلان بر تمام این اوهام و خرافات مى کشد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.