پاسخ اجمالی:
نخستین چیزى که ما را به دنبال خداجویى و شناسایى آفریننده جهان هستى مى فرستد؛ همان روح تشنه و جستجوگر ما است. از سوی دیگر، حس شکر گزاری برای تشکّر از خالق هستی سبب شناخت خداوند می شود. یکی دیگر از عوامل شناخت خدا این است که در زندگى این دنیا، مذهب ها و مکتب هاى مختلف هر کدام ما را به سوى خود دعوت مى کند، و خوشبختى و بدبختى ما، به بررسى و انتخاب بهترین راه بستگى دارد، و ناگزیریم راهى را انتخاب کنیم که موجب تکامل ماست و از آنچه ما را به پرتگاه های فساد و سیه روزى مى کشاند پرهیز نماییم.
پاسخ تفصیلی:
هر انسانى با توجه به فطرت خداجوئى خود دنبال مبدئى دانا وتواناست وبراى آن بهانه هاى مختلفى دارد:
1- عشق به آگاهى و آشنایى به جهان هستى، در درون جان همه ما است.
همه ما به راستى مى خواهیم بدانیم:
این آسمان بلندپایه، با اختران زیبایش
این زمین گسترده با مناظر دل فریبش
آیا این موجودات رنگارنگ، پرندگان زیبا، ماهیان گوناگون، دریاها و کوه ها، شکوفه ها و گل ها، انواع درختان سر به آسمان کشیده و... خود به خود به وجود آمده اند، یا این نقش هاى عجیب به دست نقاشى ماهر و توانا و چیره دست، کشیده شده است؟...
از این گذشته، نخستین سؤالاتى که در زندگى براى همه ما پیدا مى شود؛ این است که:
از کجا آمده ایم؟ در کجا هستیم؟ و به کجا مى رویم؟
و ما اگر پاسخ هاى این پرسش هاى سه گانه را بدانیم؛ چقدر خوشبخت خواهیم بود؟ یعنى بدانیم آغاز زندگى ما از کجا شروع شده و سرانجام به کجا خواهیم رفت؟ و اکنون چه وظیفه اى داریم؟
روح جستجوگرِ ما به ما مى گوید: باید آرام ننشینى تا پاسخ این سؤالات را پیدا کنى.
گاهى در یک حادثه رانندگى، کسى مجروح و بیهوش مى شود و براى درمان قطعى، او را به بیمارستان مى برند; هنگامى که حال او کمى بهتر مى شود و به هوش مى آید؛ نخستین چیزى که از اطرافیان خود مى پرسد این است که این جا کجاست؟ چرا مرا به این جا آورده اند؟ و کى از اینجا خواهم رفت؟ اینها نشان مى دهد، که انسان نمى تواند در برابر این گونه سؤال ها، خاموش بنشیند.
بنابراین نخستین چیزى که ما را به دنبال خداجویى و شناسایى آفریننده جهان هستى مى فرستد؛ همان روح تشنه و جستجوگر ما است.
2- حس شکرگزارى - فکر کنید شما را به یک میهمانى آبرومندانه دعوت کرده اند، و همه گونه وسائل پذیرائى براى راحتى شما فراهم ساخته اند، امّا چون شما به اتّفاق برادر بزرگترتان که واسطه این دعوت است، به این میهمانى مى روید، میزبان خود را درست نمى شناسید شک نیست که به هنگام ورود در این مجلس دل پذیر، نخستین فکر شما این است که میزبان خود را بشناسید و از او تشکر کنید.
ما نیز هنگامى که به این سفره گسترده آفرینش نگاه مى کنیم و انواع نعمت هایى که در اختیار ما قرار دارد؛ چشمان بینا، گوش هاى شنوا، عقل و هوش کافى، نیروهاى مختلف جسمانى و روانى، انواع وسائل زندگى، و روزى هاى پاک و پاکیزه، در این سفره پهناور مى بینیم، بى اختیار به این فکر مى افتیم که بخشنده این همه نعمت ها را بشناسیم و اگر چه نیاز به تشکر ما نداشته باشد، در برابر او شکرگزارى کنیم و تا این کار را نکنیم، احساس ناراحتى و کمبود داریم و این دلیل دیگرى است که ما را به دنبال شناسایى خدا مى فرستد.
3- پیوند سود و زیان ما با این مسئله - فکر کنید در مسیر مسافرت خود به چهارراهى مى رسید که در آنجا غوغایى بپاست، همه مى گویند در این چهارراه توقف نکنید؛ که خطرهاى بزرگى دارد، ولى هر دسته اى ما را به سویى دعوت مى کند، یکى مى گوید: بهترین راه اینست که از سمت شرق بروید، دیگرى سمت غرب را مطمئن ترین راه مى شمارد؛ سومین دسته ما را به راهى که میان این دو وجود دارد، دعوت مى کنند، و مى گویند تنها راه نجات از خطر و رسیدن به سرمنزل نجات و جایگاه امن و امان که داراى همه گونه وسیله سعادت است، این راه است.
آیا ما به خود اجازه مى دهیم که بدون مطالعه، یک راه را انتخاب کنیم؟ و یا عقل ما مى پذیرد که در همانجا متوقف شویم و هیچ راهى را انتخاب نکنیم؟ مسلماً نه.
بلکه عقل و خرد، به ما مى گوید هر چه زودتر شروع به بررسى و مطالعه کنیم و سخنان هر یک از این گروه ها را به دقّت بشنویم و در هر کدام نشانه درستى و صداقت و دلائل قانع کننده بود بپذیریم و با اطمینان خاطر آن راه را انتخاب کرده، پیش برویم.
در زندگى این دنیا نیز ما چنین حالى را داریم، مذهب ها و مکتب هاى مختلف هر کدام ما را به سوى خود دعوت مى کند، ولى از آنجا که سرنوشت ما، خوشبختى و بدبختى ما، پیشرفت و عقب افتادگى ما، به بررسى و انتخاب بهترین راه بستگى دارد، خود را ناگزیر مى بینیم که در این باره فکر کنیم، راهى که موجب پیشرفت و تکامل ما است انتخاب کنیم و از آنچه ما را به پرتگاه بدبختى و فساد و سیه روزى مى کشاند پرهیز نماییم.
این نیز دلیل دیگرى است، که ما را به مطالعه درباره آفریننده جهان هستى دعوت مى کند.
قرآن مجید مى گوید:
«فبشر عباد الذین یستعمون القول فیتبعون احسنه»(1)؛ (به بندگان من بشارت ده، آنها که سخنان گوناگون را مى شنوند؛ و بهترین را انتخاب مى کنند).(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.