پاسخ اجمالی:
هجرت، فرار از کفر به ایمان و از گناه و نافرمانی به اطاعت خداست. قرآن هجرت را مایه آسایش و امنیت می داند، بر این اساس دین اسلام به مسلمانان دستور می دهد اگر در هر زمان، در محیطی نتوانستید به وظایف دینی خود عمل کنید، پیوندهای افراطی به زادگاه را برای رسیدن به حیات معنوی گسسته و به سرزمین دیگری مهاجرت کنید. البته پیش تر باید هجرتی از درون آغاز کرد تا در سایه آن، شخص با آمادگی برای هجرت مکانی، در صف مهاجران راه خدا در آید.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال در آیه 100 سوره «نساء» آمده است خداى متعال در این آیه نخست اشاره به آثار و برکات هجرت در زندگى این جهان کرده، مى فرماید:
(کسانى که در راه خدا و براى خدا مهاجرت کنند، در این جهان پهناور خدا، نقاط امن فراوان و وسیع پیدا مى کنند که مى توانند حق را در آنجا اجراء کنند و بینى مخالفان را به خاک بمالند) ؛ «وَ مَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُراغَماً کَثیراً وَ سَعَةً».
سپس به جنبه معنوى و اخروى مهاجرت اشاره کرده مى فرماید: (کسى که از خانه و وطن خود به قصد مهاجرت به سوى خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) خارج شود و پیش از رسیدن به هجرتگاه، مرگ او را فرا گیرد، اجر و پاداش وى بر خدا است، و خداوند گناهان او را مى بخشد)؛ «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللّهِ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحیماً».
بنابراین، مهاجران در هر صورت به پیروزى بزرگى نائل مى گردند، چه بتوانند خود را به مقصد برسانند و از آزادى و حریت در انجام وظائف بهره گیرند.
و چه نتوانند و جان خود را در این راه از دست بدهند، و با این که تمام پاداش هاى نیکوکاران بر خدا است، ولى در اینجا به خصوص تصریح به این موضوع شده است که: «فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللّهِ»؛ (پاداش او بر خدا لازم شده است».
و این نهایت عظمت و اهمیت پاداش مهاجران را روشن مى سازد.
طبق این آیه، و آیات فراوان دیگر قرآن، اسلام با صراحت دستور مى دهد: اگر در محیطى به خاطر عواملى نتوانستید آنچه وظیفه دارید انجام دهید، به محیط و منطقه امن دیگرى «هجرت» نمائید زیرا با وسعت جهان هستى «نتوان مرد به ذلت که در اینجا زادم»!
علت این دستور روشن است؛ زیرا اسلام جنبه منطقه اى ندارد، و وابسته و محدود به مکان و محیط معینى نیست.
به این ترتیب، علاقه هاى افراطى به محیط تولد و زادگاه و دیگر علائق مختلف از نظر اسلام نمى تواند مانع از هجرت مسلمان باشد.
و لذا مى بینیم در صدر اسلام، همه این علاقه ها به خاطر حفظ و پیشرفت اسلام بریده شد و به گفته یکى از مورخان غرب: «قبیله و خانواده تنها شجره و درختى است که در صحرا مى روید و هیچ فردى جز در پناه آن نمى تواند زندگى کند، و محمّد(صلى الله علیه وآله) با هجرت خویش شجره اى را که از گوشت و خون خانواده اش پرورده شده بود، براى پروردگارش قطع کرد». (و با قریش رابطه خود را برید).(1)
از اینها گذشته، در میان همه موجودات زنده ـ به هنگامى که موجودیت خود را در خطر مى بینند ـ «هجرت» وجود دارد.
بسیارى از انسان هاى گذشته، پس از تغییر شرائط جغرافیائى زمین، از زادگاه خود براى ادامه حیات به نقاط دیگر کوچ کردند.
نه تنها انسان ها، بلکه در میان جانداران دیگر انواع بسیارى به عنوان مهاجر شناخته شده اند، مانند پرندگان مهاجر که براى ادامه حیات، گاهى تقریباً سرتاسر کره زمین را سیر مى کنند.
و بعضى از آنها از منطقه قطب شمال تا منطقه قطب جنوب را طى مى نمایند.
و به این ترتیب، گاهى براى حفظ حیات خود، در سال حدود 18 هزار کیلومتر پرواز مى نمایند و این خود مى رساند که: هجرت یکى از قوانین جاودانه حیات و زندگى است.
آیا انسان ممکن است از یک پرنده کمتر باشد؟!
و آیا هنگامى که حیات معنوى، حیثیت و اهداف مقدسى که از حیات مادى انسان ارزشمندتر است، به خطر افتاد، مى تواند به عذر این که اینجا زادگاه من است، تن به انواع تحقیرها، ذلت ها، محرومیت ها، سلب آزادى ها و از میان رفتن اهداف خود، بدهد؟!
و یا این که: طبق همان قانون عمومى حیات، مى بایست از چنین نقطه اى مهاجرت کند، و به محلى که آمادگى براى نمو و رشد مادى و معنوى او است، انتقال یابد؟
وشن است: «هجرت» یک حکم مخصوص به زمان پیغمبر(صلى الله علیه وآله) نبوده است، بلکه در هر عصر و زمان و مکانى اگر همان شرائط پیش آید، مسلمانان موظف به هجرتند.
اساساً قرآن، هجرت را مایه پیدایش آزادى و آسایش مى داند، همان طور که در آیه مورد بحث صریحاً آمده است و در سوره «نحل» آیه 41 نیز بیان دیگر این حقیقت ذکر شده:
«وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِى اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَـنُبَوِّئَنَّهُمْ فِى الدُّنْیا حَسَنَةً»
؛ (و آنها که مورد ستم واقع شدند و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند جایگاه پاکیزه اى در دنیا خواهند داشت).
این نکته نیز لازم به تذکر است، که هجرت از نظر اسلام، تنها هجرت مکانى و خارجى نیست، بلکه باید قبل از این هجرت، هجرتى از درون آغاز شود، و آن «هجرت» و «دورى» از چیزهائى است که منافات با اصالت و افتخارات انسانى دارد، تا در سایه آن، براى هجرت خارجى و مکانى آماده شود.
و این هجرت لازم است، تا اگر نیازى به هجرت مکانى نداشت، در پرتو این هجرت درونى در صف مهاجران راه خدا در آید.
اصولاً روح هجرت، همان فرار از «ظلمت» به «نور»، از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانى به اطاعت فرمان خدا است، لذا در احادیث مى خوانیم: مهاجرانى که جسمشان هجرت کرده، اما در درون و روح خود هجرتى نداشته اند، در صف مهاجران نیستند، و به عکس آنها که نیازى به هجرت مکانى نداشته اند، اما دست به هجرت در درون وجود خود زده اند، در زمره مهاجرانند. امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:
«وَ یَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ، وَ لَمْ یُهاجِرْ، اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذِیْنَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَ لَمْ یَأْتُوا بِها»
(بعضى مى گویند: مهاجرت کرده ایم در حالى که مهاجرت واقعى نکرده اند، مهاجران واقعى آنها هستند که از گناهان هجرت مى کنند، و مرتکب آن نمى شوند).(2)
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرموده:
«مَنْ فَرَّ بِدِیْنِهِ مِنْ أَرْض اِلى أَرْض وَ اِنْ کانَ شِبْراً مِنَ الأَرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ وَ کانَ رَفِیْقَ مُحَمَّد وَ اِبْراهِیْمَ عَلَیْهِمَا السَّلاْمُ»؛ (کسى که براى حفظ آئین خود از سرزمینى به سرزمین دیگر ـ حتى به اندازه یک وجب ـ مهاجرت کند استحقاق بهشت مى یابد و یار و همنشین محمّد(صلى الله علیه وآله) و ابراهیم(علیه السلام)خواهد بود) (زیرا این دو پیامبر بزرگ پیشواى مهاجران جهان بودند).(3)؛ (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.