پاسخ اجمالی:
در آغاز دعوت پيامبر(ص) در مدينه، «هجرت» نشانه ايمان بود؛ يعنى افرادی که در مناطق ديگر ايمان می آوردند بايد هجرت مي كردند و به حضور پيامبر(ص) مي رسيدند تا تعاليم اسلام را فرا بگیرند؛ اما بعدها حضرت علي(ع) معنايش را چنين بيان فرمودند: «نام هجرت بر كسى اطلاق نمى شود؛ مگر اينكه حجّت خدا بر روى زمين را بشناسد، آنها كه حجّت خدا را بشناسند و به او ايمان آورند مهاجرند، [هر چند ظاهراً سفرى نكرده باشند] و نام مستضعف بر كسى كه حجّت به او رسيده و گوشش آن را شنيده و قلبش آن را حفظ كرده نهاده نمى شود».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 189 «نهج البلاغه» به تفسير روشنى از مسئله «هجرت» مي پردازد. مى دانيم در آغاز دعوت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در مدينه، نشانه ايمان، هجرت بود؛ يعنى كسانى كه در مناطق ديگر از جمله مكّه ايمان پيدا مى كردند بايد به حضور پيامبر(صلى الله عليه وآله) بشتابند؛ هم تعاليم اسلام را فرا گيرند و هم جمعيّت مؤمنان را با حضور خود تقويت كنند؛ ولى بعد از سيطره اسلام بر جزيرة العرب، هجرت ظاهراً مفهوم خود را از دست داد. ديگر لزومى نداشت كسانى كه در مناطق ديگر ايمان پيدا كرده اند به حضور پيامبر(صلى الله عليه وآله) بشتابند؛ ولى هجرت به مفهوم ديگرى كه در واقع روحِ همان هجرتِ نخستين است، پايدار ماند.
امام(عليه السلام) اشاره به اين معناى هجرت مى كند و مى فرمايد: (هجرت بر همان وضع نخستين خود باقى است. خداوند به كسانى كه در روى زمين زندگى مى كنند؛ خواه ايمانشان را پنهان نمايند يا آشكار سازند نيازى ندارد [و اگر دستور به هجرت داده به مصلحت اهل ايمان است كه بتوانند از اين طريق در مقابل دشمن قوى شوند])؛ «وَ الْهِجْرَةُ قَائِمَةٌ عَلَى حَدِّهَا الْاَوَّلِ، مَا كَانَ للهِ فِي أَهْلِ الْاَرْضِ حَاجَةٌ مِنْ مُسْتَسِرِّ(1) الْاُمَّةِ وَ مُعْلِنِهَا».(2)
«اِمَّة» (به كسر همزه) در عبارت بالا به معناى حالت است و در اينجا به ايمان اشاره دارد؛ يعنى كسى كه ايمان خود را پنهان سازد؛ ولى بعضى اُمة (با ضم همزه) خوانده اند كه بر طبق آن معناى جمله اين مى شود: آن افرادى از امّت اسلامى كه ايمان خود را پنهان سازند و آن افرادى كه ايمان خود را آشكار نمايند.
سپس امام(عليه السلام) بعد از اين بيان اجمالى، به شرح معناى هجرت در كلامى شفاف پرداخته و مى فرمايد: (نام هجرت بر كسى اطلاق نمى شود؛ مگر اينكه حجّت خدا بر روى زمين را بشناسد. آنها كه حجّت خدا را بشناسند و به او ايمان آورند مهاجرند، [هر چند ظاهراً سفرى نكرده باشند] و نام مستضعف بر كسى كه حجّت به او رسيده و گوشش آن را شنيده و قلبش آن را حفظ كرده نهاده نمى شود)؛ «لَا يَقَعُ اِسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فِي الْاَرْضِ، فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِرٌ، وَ لَا يَقَعُ اِسْمُ الْاِسْتِضْعَافِ عَلَى مَنْ بَلَغَتْهُ الْحُجَّةُ فَسَمِعَتْهَا أُذُنُهُ وَ وَعَاهَا قَلْبُهُ».(3)
عصاره كلام امام(عليه السلام) اين است كه هجرت در هر زمان و هر مكانى همچون عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله) باقى و برقرار است؛ اما نه به اين معنا كه اهل ايمان از جايى به جاى ديگر بروند؛ بلكه به اين معنا كه حجّت خدا، يعنى جانشين واقعى پيامبر(صلى الله عليه و آله) و به تعبير روايت معروف نبوى، امام زمان خود را بشناسند و به او ايمان آورند؛ خواه اين امر از طريق هجرت مكانى صورت گيرد يا بدون آن حاصل شود. كسى كه امام زمان خود را بشناسد مهاجر واقعى است؛ زيرا هدف از هجرت كه شناخت حجت خدا در روي زمين است براى او حاصل شده و كسانى كه چنين نباشند مستضعف اند كه گاه معذورند و گاه غير معذور. آنها كه راه براى شناخت نداشته باشند جزء گروه اوّل اند (يعنى معذورند) و آنها كه راه براى شناخت داشته باشند و عمل نكنند جزو گروه دوم اند (يعنى غير معذورند).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.