پاسخ اجمالی:
بنابر نظر اسماعیلیه - همچون بوعلى سینا و فلاسفه مشاء - خدا قدیم ذاتى و عالَم قدیم زمانى و حادث ذاتى است. اکثر متکلمان مسلمان خدا را قدیم ذاتى و عالَم را حادث زمانى مى دانستند. این دیدگاه اسماعیلیه، مورد اعتراض اشاعره قرار گرفته و غزالى در فضائح الباطنیه مى نویسد: «اسماعیلیان قائل به دو خداى قدیم اند که براى آنها اولى از حیث زمان نیست. مگر اینکه یکى علت دیگرى است... اینان مثل مجوس قائل به دو إله هستند...».
پاسخ تفصیلی:
بنابر نظر اسماعیلیه - همچون بوعلى سینا و فلاسفه مشاء - خدا قدیم ذاتى و عالَم قدیم زمانى و حادث ذاتى است. اکثر متکلمان مسلمان خدا را قدیم ذاتى و عالَم را حادث زمانى مى دانستند. این دیدگاه اسماعیلیه، مورد اعتراض اشاعره قرار گرفته و غزالى در فضائح الباطنیه مى نویسد: «اسماعیلیان قائل به دو خداى قدیم اند که براى آنها اولى از حیث زمان نیست. مگر اینکه یکى علت دیگرى است... اینان مثل مجوس قائل به دو إله هستند...». البته غزالى در تهافت الفلاسفه نیز این ایراد را به فلاسفه مشاء گرفته و آن را مخالف عقاید اسلام دانسته است. فلاسفه مسلمان گفته اند مهم خلق از عدم است که ما نیز به آن معتقدیم و عالم را حادث ذاتى مى دانیم، ولى اینکه حتماً این خلق از عدم باید بعد از یک فترت صورت گیرد، لزومى ندارد. زیرا زمان به وسیله حرکت به وجود مى آید و حرکت از چرخش افلاک و این وقتى ممکن است که عالم موجود باشد و به وجود آمده باشد. پس زمان چند مرحله عقب تر از خلق عالَم است و نمى تواند بر عالَم مقدّم شود. براى همین، بعضى از علما بحث زمان موهوم و متوهم را مطرح کرده و اینگونه خواسته اند مسئله را حل نمایند. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.