پاسخ اجمالی:
خداوند در آيه 85 سوره قصص وعده بازگشت به حرم امن الهى را به پيامبرش مى دهد. اين وعده در يكى از سخت ترين روزهاى زندگى پيغمبر اكرم(ص) كه مى خواست حلقه محاصره دشمنان كينه توز را بشكند و از لابه لاى شمشيرهاى آنها بيرون آيد و از مكه به مدينه هجرت كند به او داده شد.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در آيه 85 سوره قصص وعده اى به پيامبرش مى دهد و آن وعده بازگشت به حرم امن الهى است.
اين وعده در يكى از سخت ترين روزهاى زندگى پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) داده شد، يعنى در آن حال كه مى خواست حلقه محاصره دشمنان كينه توز را بشكند و از لابه لاى شمشيرهاى آنها بيرون آيد و از مكه به مدينه هجرت كند به وقوع پيوست.
او به لطف الهى اين كار را كرد و راه مدينه را پيش گرفت. هنگامى كه به سرزمين جحفه كه فاصله زيادى از مكه ندارد، رسيد به ياد موطنش حرم امن الهى افتاد. آثار اين اشتياق كه با تأثر و اندوه آميخته بود در چهره مباركش نمايان شد. در اين هنگام آيه فوق نازل و پيام الهى به اين صورت به او ابلاغ گشت: (آن كس كه قرآن را بر تو لازم كرد، تو را به جايگاهت [زادگاهت] باز مى گرداند)؛ «إِنَّ الَّذِى فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَاد».
پيش بينى بازگشت پيامبر(صلى الله عليه وآله) به مكه آن هم به صورت قاطع و صريح، مخصوصاً با پيوند دادن آن به نزول قرآن كه خداى نازل كننده قرآن اين كار را حتماً خواهد كرد، در آن شرايط بسيار سخت و دشوار عادتاً غير ممكن بود. ولى مى دانيم اين وعده بزرگ سرانجام تحقق يافت و بعد از چند سال پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) با ارتش نيرومند و پرقدرتى پيروزمندانه به مكه بازگشت و حرم امن الهى را بدون جنگ و خونريزى به زير سايه اسلام درآورد و اين يكى از پيشگويى هاى اعجازآميز قرآن است كه چنين خبرى را از آينده به صورت قاطع و صريح و بدون هيچ قيد و شرطى آن هم در زمانى كه نشانه هايى از پيروزى مطلقاً به چشم نمى خورد، داده است و در فاصله كمى تحقق يافت.
مرحوم طبرسى در مجمع البيان مى گويد: «اين آيه دليل روشن بر صدق نبوت پيامبر است؛ زيرا او چنين خبرى را بدون قيد و شرط و استثناء بيان كرده و عيناً اين خبر تحقق يافت.»(1)
فخررازى نيز در تفسير خود مى گويد: «اين آيه يكى از امورى است كه دلالت بر نبوت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى كند زيرا از غيب خبر داده و آنچه را خبر داده تحقق يافته؛ بنابراين معجزه روشن است».(2)
در اينجا بعضى احتمال داده اند كه منظور از معاد، روز قيامت است و اين احتمال همان گونه كه محققان و مفسران گفته اند احتمال ضعيفى است؛ زيرا معاد مخصوص پيغمبر اسلام نيست كه تنها او را مخاطب سازد، به علاوه كلمه «لَرادُّكَ» با معاد قيامت چندان مناسب نيست، زيرا بازگشت به جايى، فرع بر خروج از آنجا است.
اضافه بر اين، تكيه بر نزول قرآن در جمله: «انَّ الَّذى فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ» كه قبل از آن آمد، و همچنين جمله: «قُلْ رَبّى اَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى وَ مَنْ هُوَ فى ضَلال مُبين»؛ (بگو: پروردگارمن از همه بهتر مى داند چه كسى [برنامه] هدايت آورده و چه كسى در گمراهى آشكار است.)(3) كه بعد از آن آمده همه قرينه است بر اين كه سخن از حقّانيت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و قرآن در ميان است نه مسأله معاد در روز قيامت، از همه گذشته اين تفسير با شأن نزول آيه نيز سازگار نيست.
به علاوه واژه معاد به طورى كه مرحوم طبرسى از قتيبى نقل مى كند به معناى شهر و وطن انسان است: «مَعاد الرَّجُلِ بَلَدُهُ»؛ زيرا به هر جا مى رود باز به آنجا بر مى گردد و قابل توجه اين كه در قرآن مجيد كلمه مَعاد فقط يك بار آمده و آن هم در همين جا است كه به معناى زادگاه و موطن است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.