پاسخ اجمالی:
امام حسین(ع) در مناجات خود در روز بحرانى و خطرناك عاشورا، اعتماد كامل و توكّل خود را به لطف بى پايان پروردگار ابراز مى دارد و در واپسين ساعات عمر با بدنى خونين و مجروح و در ميان اندوه عميق از دست دادن ياران و عزيزان و آينده نگران كننده بازماندگان، بی هیچ شكوه، بى تابى، اظهار عجز و ناتوانى، و یا ابراز يأس و ناخشنودى، سخن از صبر و شكيبايى و رضا و تسليم در برابر قادر متعال و خداوند لايزال به میان می آورد.
پاسخ تفصیلی:
از امام على بن الحسين(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: در روز عاشورا آن هنگام كه سپاه دشمن حمله ور شد، امام(عليه السلام) دست هاى خود را به دعا بلند كرد و به پيشگاه الهى عرض كرد: «اَللّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتي في كُلِّ كَرْب، وَ أَنْتَ رَجائي في كُلِّ شِدَّة، وَ أَنْتَ لي في كُلِّ أَمْر نَزَلَ بِي ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ، كَمْ مِنْ هَمٍّ يَضْعُفُ فيهِ الْفُؤادُ وَ تَقِلُّ فيهِ الْحيلَةُ، وَ يُخْذَلُ فيهِ الصَّديقُ وَ يُشْمِتُ فيهِ الْعَدُوُّ، أَنْزَلْتُهُ بِكَ وَ شَكَوْتُهُ إِلَيْكَ، رَغْبَةً مِنِّي إِلَيْكَ عَمَّنْ سِواكَ، فَفَرَّجْتَهُ عَنّي وَ كَشَفْتَهُ، فَأَنْتَ وَلِىُّ كُلِّ نِعْمَة، وَ صاحِبُ كُلِّ حَسَنَة وَ مُنْتَهى كُلِّ رَغْبَة»؛ (خداوندا! تو تكيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر شدّت و ناراحتى هستى، و تو در هر مشكلى كه براى من پيش آيد، پشت و پناه منى، چه بسا اندوهى كه قلب، در آن ناتوان و چاره در آن اندك و دوست در آن خوار مى شد و دشمن شماتت مى كرد و من همه آنها را به پيشگاه تو آوردم و شِكوه نمودم، تا از همگان بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو مرا از آن گرفتاري ها نجات بخشيدى، تو ولىّ هر نعمت، و صاحب هر كار نيك و خير و منتهاى هر مقصودى).(1)
جالب اين كه امام(عليه السلام) در اين مناجات در آن روز بحرانى و خطرناك تقاضاى خاصّى از خداوند نمى كند؛ چرا كه مى داند شاهد مقصود يعنى شهادت را در آغوش خواهد كشيد و درسى پايدار براى همه انسان ها تا دامنه قيامت از خود به يادگار مى گذارد. او فقط اعتماد كامل و توكّل خود را به لطف بى پايان پروردگار ابراز مى دارد.
همچنین طبق نقل دیگری امام(عليه السلام) در آخرين لحظات عمر گران بهايش با خداى خود چنين مناجات مى كرد: «اَللّهُمَّ! [أَنتَ] مُتَعالِى الْمَكانِ، عَظيمُ الْجَبَرُوتِ، شَديدُ الِْمحالِ، غَنِىٌّ عَنِ الْخَلائِقِ، عَريضُ الْكِبْرِياءِ، قادِرٌ عَلى ما تَشاءُ، قَريبُ الرَّحْمَةِ، صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ، حَسَنُ الْبَلاءِ، قَريبٌ إِذا دُعيتَ، مُحيطٌ بِما خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ إِلَيْكَ، قادِرٌ عَلى ما أَرَدْتَ، وَ مُدْرِكٌ ما طَلَبْتَ، وَ شَكُورٌ إِذا شُكِرْتَ، وَ ذَكُورٌ إِذا ذُكِرْتَ، أَدْعُوكَ مُحْتاجاً، وَ أَرْغَبُ إِلَيْكَ فَقيراً، وَ أَفْزَعُ إِلَيْكَ خائِفاً، وَ أَبْكي إِلَيْكَ مَكْرُوباً، وَ اَسْتَعينُ بِكَ ضَعيفاً، وَ أَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ كافِياً، أُحْكُمْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا، فَإِنَّهُمْ غَرُّونا وَ خَدَعُونا وَ خَذَلُونا وَ غَدَرُوا بِنا وَ قَتَلُونا، وَ نَحْنُ عِتْرَةُ نِبَيِّكَ، وَ وَلَدُ حَبيبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ، اَلَّذي اصْطَفَيْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَ ائْتَمَنْتَهُ عَلى وَحْيِكَ، فَاجْعَلْ لَنا مِنْ أَمْرِنا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ»؛ (خدايا! اى بلند جايگاه! بزرگ جبروت! سخت توانمند [در كيفر و انتقام]! بى نياز از مخلوقات! صاحب كبريايى گسترده! بر هر چه خواهى قادرى! رحمتت نزديك! پيمانت درست! داراى نعمت سرشار! بلايت نيكو! هر گاه تو را بخوانند نزديكى! بر آفريده ها احاطه دارى! توبه پذير توبه كنندگانى! بر هر چه اراده كنى توانايى! و به هر چه بخوانى مى رسى! چون سپاست گويند سپاس گزارى! و چون يادت كنند يادشان مى كنى! حاجت مندانه تو را مى خوانم و نيازمندانه به تو مشتاقم و هراسانه به تو پناه مى برم و با حال حزن به درگاه تو مى گريم و ناتوانمندانه از تو يارى مى طلبم تنها بر تو توكّل مى كنم، ميان ما و اين قوم حكم فرما! اينان به ما نيرنگ زدند، ما را تنها گذارده، بى وفايى كردند و به كشتن ما برخاستند.. ما خاندان پيامبر و فرزندان حبيب تو محمّد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله) هستيم، همو كه او را به پيامبرى برگزيدى و بر وحى ات امين ساختى. پس در كار ما گشايش و برون رفتى قرار ده، به مهربانيت اى مهربان ترين مهربانان!).
و آنگاه افزود: «صَبْراً عَلى قَضائِكَ يا رَبِّ لا إِلهَ سِواكَ، يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ، مالِىَ رَبٌّ سِواكَ، وَ لا مَعْبُودٌ غَيْرُكَ، صَبْراً عَلى حُكْمِكَ يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ، يا دائِماً لا نَفادَ لَهُ، يا مُحْيِىَ الْمَوْتى، يا قائِماً عَلى كُلِّ نَفْس بِما كَسَبَتْ، اُحْكُمْ بَيْني وَ بَيْنَهُمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحاكِمينَ»؛ (پروردگارا! بر قضا و قدرت شكيبايى مى ورزم، معبودى جز تو نيست، اى فرياد رس داد خواهان! پروردگارى جز تو و معبودى غير از تو براى من نيست. بر حكم تو صبر مى كنم اى فرياد رس كسى كه فرياد رسى ندارد! اى هميشه اى كه پايان ناپذير است! اى زنده كننده مردگان! اى برپا دارنده هر كس با آنچه كه به دست آورده! ميان ما و اينان داورى كن كه تو بهترين داورانى!).(2)
راستى كه چه زيبا و پر محتوا، و چقدر آموزنده است اين مناجات كه در واپسين ساعات عمر امام(عليه السلام) با بدنى خونين و مجروح و در ميان اندوه عميق از دست دادن ياران و عزيزان، و آينده نگران كننده همسر و دختران و بازماندگان، بر زبان مبارك آن حضرت جارى شد!
معارف الهيه و بالاترين درجه رضا و تسليم در كلمات آن موج مى زند؛ نه شكوه اى، نه بى تابى، نه اظهار عجز و ناتوانى، و نه ابراز يأس و ناخشنودى ابداً در آن ديده نمى شود.
همه جا سخن از صبر و شكيبايى و رضا و تسليم در برابر قادر متعال و خداوند لايزال است. آفرين و هزاران آفرين از سوى خدا بر تو باد اى پيشواى آزادگان!).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.