پاسخ اجمالی:
امام هادى(ع) به دلیل اختناق امكان معرفى فرزندش«حسن» را به عنوان امام بعدى نداشت و كار معرفى امام عسكرى(ع) در ماههاى پايانى عمر امام هادى(ع) صورت گرفت، به طورى كه هنگام رحلت آن حضرت هنوز بسيارى از شيعيان از امامت امام «عسكرى» آگاهى نداشتند. عامل ديگر، اعتقاد گروهى از شيعيان به امامت «محمد بن على»، برادر امام عسكرى(ع) بود. اين عوامل موجب شك و ترديد شيعيان در امامت آن حضرت گرديده بود، لذا امام براى زدودن زنگار اين ترديدها، از امور غیبی بیشتر استفاده کرده اند.
پاسخ تفصیلی:
مى دانيم كه امامان، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از آگاهى غيبى برخوردار بودند و در مواردى كه اساس حقانيت اسلام يا مصالح عالى امت اسلامى (همچون مشروعيت امامت آنان) در معرض خطر قرار مى گرفت، از اين آگاهى به صورت «ابزار» هدايت استفاده مى كردند. پيشگوييها و گزارشهاى غيبى امامان، بخش مهمى از زندگينامه آنان را تشكيل مى دهد، اما با يك مطالعه در زندگى امام عسكرى چنين به نظر مى رسد كه: آن حضرت بيش از امامان ديگر آگاهى غيبى خود را آشكار مى ساخته است.
بر اساس تحقيق يكى از دانشمندان معاصر، از كرامات و گزارشهاى غيبى و اقدامات خارق العاده امام عسكرى (علیه السلام)، «قطب راوندى» در كتاب «خرائج» جمعاً چهل مورد، «سيد بحرانى» در «مدينه المعاجز» صد و سى و چهار مورد، «شيخ حر عاملى» در «اثبات الهدايه» صد و سى و شش مورد، و «علامه مجلسى» در «بحار الأنوار» هشتاد و يك مورد را ثبت كرده اند (1) و اين، به خوبى روشنگر فزونى بروز كرامات و گزارشهاى غيبى از ناحيه آن حضرت مى باشد.
به نظر مى رسد علت اين امر شرائط نامساعد و جوّ پر اختناقى بود كه امام يازدهم و پدرش امام هادى در آن زندگى مى كردند؛ زيرا از وقتى كه امام هادى از سر اجبار به سامرّاء منتقل گرديد به شدّت تحت مراقبت و كنترل بود، از اين رو امكان معرفى فرزندش «حسن» به عموم شيعيان به عنوان امام بعدى وجود نداشت و اصولاً اين كار، حيات او را از ناحيه حكومت وقت در معرض خطر جدى قرار مى داد. به همين جهت كار معرفى امام عسكرى(علیه السلام) به شيعيان و گواه گرفتن آنان در اين باب، در ماههاى پايانى عمر امام هادى(علیه السلام) صورت گرفت، (2) به طورى كه هنگام رحلت آن حضرت هنوز بسيارى از شيعيان از امامت حضرت «حسن عسكرى» آگاهى نداشتند. (3)
گويا عامل ديگرى نيز در اين زمينه بى تأثير نبوده و آن اعتقاد گروهى از شيعيان به امامت «محمد بن على»، برادر حضرت عسكرى، در زمان حيات امام هادى بوده است. اين گروه بر اساس همين پندار او را در محضر امام هادى احترام مى كردند، ولى حضرت با اين پندار مبارزه مى كرد و آنان را به امامت فرزندش حسن راهنمايى مى نمود.
پس از شهادت حضرت هادى گروهى از خيانتكاران و نادانان، همچون «ابن ماهويه»، اين پندار را دستاويز قرار داده و به اغواى مردم و منحرف ساختن افكار از امامت حضرت عسكرى پرداختند.
اين عوامل دست به دست هم داده و موجب شك و ترديد گروهى از شيعيان در امامت آن حضرت در آغاز كار گرديده بود، چنانكه برخى از آنان در صدد آزمايش امام بر مى آمدند (4) و برخى ديگر در اين زمينه با امام مكاتبه مى كردند. (5) اين تزلزلها و ترديدها به حدّى بود كه امام در پاسخ گروهى از شيعيان در اين زمينه با آزردگى و رنجش فراوانى نوشت:
«هيچ يك از پدرانم، مانند من، گرفتار شك و تزلزل شيعيان در امر امامت نشده اند...» (6)
امام عسكرى براى زدودن زنگار اين شكها و ترديدها، و نيز گاه براى حفظ ياران خود از خطر، و يا دلگرمى آنان، و يا هدايت گمراهان، ناگزير مى شد پرده هاى حجاب را كنار زده، از آن سوى جهان ظاهر، خبر دهد، و اين، از مؤثرترين شيوه هاى جلب مخالفان و تقويت ايمان شيعيان بود.
«ابوهاشم جعفرى» يكى از نزديكترين ياران امام بود، مى گويد: هر وقت به حضور امام عسكرى(علیه السلام) مى رسيدم، برهان و نشانه تازه اى بر امامت او مشاهده مى كردم. (7)، (8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.