پاسخ اجمالی:
سلیمان بن عبدالملک مردی خوش گذران و تجمل پرست بود و همین روحیه تجمل پرستی از دارالخلافه به شهرهای دیگر قلمرو اسلامی رفت و در میان مردم معمول گردید. دوران خلافت او فقط سه سال بود. او در ابتدای دوران خلافت، با آزاد کردن زندانیان زمان حجاج و برکناری ماموران مالیت بگیر او، از خود نرمش نشان داد، اما بعدا این روش را تغییر داد و تحت تاثیر احساسات انتقام جویانه قبیله ای، حتی در مورد برخی از والیان خود دست به قتل و ظلم زد و دو تن از فاتحان دلیر آندلس را مورد بی مهری قرار داد.
پاسخ تفصیلی:
دوران خلافت «سليمان بن عبدالملك» كوتاه مدت بود، به طورى كه مدت سه سال بيشتر طول نكشيد.(1) سليمان در آغاز خلافت، از خود نرمش نشان داد و به محض رسيدن به قدرت، درهاى زندان هاى عراق را گشود و هزاران نفر زندانى بي گناه را كه حجاج بن يوسف در بند اسارت و حبس كشيده بود، آزاد ساخت و عمال و ماموران ماليات حجاج را از كار بركنار كرد و بسيارى از برنامه هاى ظالمانه او را لغو نمود.
اقدام سليمان در آزاد ساختن زندانيان بيگناه عراق دولت مستعجل بود، او بعداً اين روش خود را عوض كرد و روى حساب هاى شخصى و تحت تاثير احساسات انتقام جويانه، دست به ظلم و جنايت آلود. او با انگيزه تعصبات قبيلگى، افراد قبايل «مضرى» را زير فشار قرار داد و از رقباى آنان يعنى قبايل يمنى (قحطانى) پشتيبانى كرد.(2) نيز عده اى از سرداران سپاه و رجال بزرگ را به قتل رسانيد، و «موسى بن نصير» و «طارق بن زياد»، دو قهرمان دلير و فاتح اندلس، را مورد بي مهرى قرار داده طرد كرد.(3)
مولف كتاب «تاريخ سياسى اسلام» مى نويسد: «سليمان درباره واليان خود، نظريات خصوصى اعمال مى كرد: بعضى را مورد توجه قرار مى داد و براى از ميان بردن بعضى ديگر نقشه مى كشيد. از جمله كسانى كه سليمان با آنها دشمنى داشت «محمد بن قاسم» والى «هند»، «قتبيه بن مسلم» والى «ماوراء النهر» و «موسى بن نصير» والى اندلس بود».(4) و اين دشمني ها همه از انگيزه هاى شخصى و رقابت هاى قبيلگى سرچشمه مى گرفت كه متاسفانه فرصت توضيح بيشتر در اين زمينه در اينجا نيست.
سليمان بن عبدالملك مردى فوق العاده حريص، پرخوار، شكم باره، خوش گذران، و تجمل پرست بود. او به اندازه چند نفر عادى غذا مى خورد! و سفره هاى وى هميشه رنگين و اشرافى بود. او لباس هاى پر زرق و برق و گران قيمت و گل دوزى شده مى پوشيد و در اين باره به قدرى افراط مى كرد كه اجازه نمى داد خدمت گزاران و حتى ماموارن آبدار خانه دربار خلافت نيز با لباس عادى نزد او بروند، بلكه آنان مجبور بودند هنگام شرفيابى! لباس گل دوزى شده و رنگين بپوشند! تجمل پرستى دربار خلافت كم كم به ساير شهرها سرايت كرد و پوشيدن اين گونه لباس ها در يمن و كوفه و اسكندريه نيز در ميان مردم معمول گرديد.(5)، (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.