پاسخ اجمالی:
حضرت علی(ع) در تبیین عوامل شکست در جنگ ها، به این موارد اشاره می کند: 1- حالت انفعالی به خود گرفتن و اجازه حمله به دشمن دادن که موجب کشیده شدن جنگ به خانه و کاشانه شخص مدافع می شود و در بدیهی است که در چنین وضعیتی، احتمال شکست بسیار است. 2- تواکل یا انداختن مسئولیتها به گردن همدیگر. 3. تخاذل یا عدم مسئولیت پذیری در قبال مشکلات و حوادثی که برای دیگران پیش می آید و واگذاشتن شان به حال خود. این پدیده موجب ضعف اتحاد و انسجام جبهه خودی و افزایش احتمال پیروزی دشمن است.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در خطبه 27 نهج البلاغه، با آن فکر نافذ و روح بلند و ممارست مستمر در مسائل مربوط به جنگ و پیروزى و شکست، انگشت روى چند عامل مهم گذارده که سزاوار است همه فرزندان مکتبى امام(علیه السلام) به آن توجه کنند. او مى فرماید: یکى از عوامل مهم شکست، حالت انفعالى به خود گرفتن و اجازه تهاجم به دشمن دادن است، تا آنجا که وارد خانه آنها شود. این یک واقعیت غیر قابل انکار است و دلایل آن روشن است چون آنهایى که در درون خانه خود مورد تهاجم دشمن قرار مى گیرند، به آسانى روحیه خود را از دست مى دهند و احساس شکست مى کنند و همین امر، به شکست آنها مى انجامد.
از سوى دیگر مهاجم هیچ گاه رعایت حفظ مصالح خانه و کاشانه و شهر و دیار قومى را که مورد هجوم واقع شده اند نمى کند، مى زند و مى کوبد و ویران مى کند و پیش مى آید ولى صاحب خانه ناچار است این امور را رعایت کند، چرا که سرمایه هاى او را تشکیل مى دهد و همین گونه ملاحظات، فعّالیت آنها را محدود مى کند و اى بسا منجر به شکست مى شود.
هنگامى که جمعیّتى در خانه خود مورد هجوم قرار مى گیرد، زن و فرزندان و کودکان در لابه لاى جنگجویان قرار مى گیرند. مهاجم بى پروا خون مى ریزد و پیش مى آید، ولى صاحب خانه مجبور به رعایت مسائل انسانى مربوط به خویش است. این امر نیز کار او را به کندى مى کشاند.
مجموع این امور و امورى دیگر، دلیل بر شکست قومى است که در خانه خود مورد تهاجم قرار گیرند. به همین دلیل، در غزوات اسلامى، همیشه (جز در بعضى از موارد استثنایى که شرایط خاصى وجود داشته، مانند جنگ احزاب) دستور داده مى شد که جنگجویان، به خارج شهر و به استقبال دشمن بروند.
عامل دیگر، تواکل، به معناى «مسؤولیت را به گردن هم انداختن» است. اگر در اجتماع، هر کسى وظیفه خود را به خوبى انجام دهد و گناه خود را به گردن دیگرى نیندازد و سهم خویش را در مسؤولیت ها بپذیرد، ناکامى و شکست، کمتر واقع مى شود. بدبختى از آنجا شروع مى شود که هر کس از زیر بار مسؤولیت خود فرار کند و دیگرى را مقصّر بشمارد، در چنین جامعه اى همه مقصرند و همه گنهکار و شکست آنها در برابر دشمنان غیر منتظره نیست.
عامل سوم، تخاذل است و آن این که هر کسى که گرفتار حادثه اى مى شود، دیگران، حادثه را مربوط به خود او بدانند و به یاریش نشتابند. اگر حمله به این شهر مى شود، مردم شهرهاى دیگر به یارى شهر مورد تهاجم نشتابند. بدیهى است در حادثه متقابل نیز اهل شهر دوم به یارى شهر نخست نخواهند آمد و نیز محلات یک شهر، همه به صورت واحدهاى جداگانه درمى آیند و با این تجزیه پیروزى دشمن مهاجم مسلّم است.
ولى اگر حالت انفعالى مبدّل به حالت تهاجمى شود و مسلمانان بر دشمنان پیشى بگیرند و هر کدام سهم خود را در مسؤولیت اجتماعى و دفاع از کیان اسلام و کشورهاى اسلامى برعهده بگیرند و هر گاه بخشى از کشور عظیم اسلام مورد تهاجم واقع شود همه کشورهاى اسلامى، یکپارچه برخیزند و به یارى بشتابند، به یقین پیروزى با آنها خواهد بود.
در خطبه 166 نیز به بخشى از این مطلب اشاره شده است: «أَیُّهَا النّاسُ! لَو لَمْ تَتَخاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوهینِ الْباطِلِ لَمْ یَطْمَعَ فیکُمْ مَنْ لَیْسَ مِثلَکُمْ وَ لَمْ یَقْوَ مَنْ قَوِىَ عَلَیْکُمْ»؛ (اى مردم! اگر دست از حمایت هم در یارى حق برنمى داشتید و در تضعیف باطل سستى نمى کردید، هیچ گاه، آنان که در پایه شما نیستند، در شکست شما طمع نمى کردند و هیچ نیرومندى بر شما غالب نمى شد).(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.