پاسخ اجمالی:
قرآن مجید در سوره قیامت تعبیر بسیار ظریفی درباره قدرت خداوند مبنی بر بازآفرینی سرانگشتان انسان در قیامت دارد و بدیهی است که مورد اشاره قرار گرفتن این مقطع از بازآفرینی مخلوقات در قیامت با توجه به اهمیت مساله انگشت نگاری و اثرانگشت - در محاکم قضایی - مناسبت خاصی با دادگاه عدل الهی دارد.
پاسخ تفصیلی:
در آيات 3 و 4 سوره قيامت مى خوانيم: «أَيَحْسَبُ الاِْنسَانُ أَلَّنْ نَّجْمَعَ عِظَامَهُ * بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَنْ نُّسَوِّىَ بَنَانَهُ»؛ (آیا نسان گمان می کند که استخوان های او را جمع نخواهیم کرد، * آری ما قادریم که [حتی خطوط سر] انگشتان او را موزون و مرتب کنیم).
«بَنان» در لغت به معناى انگشتان و گاه به معناى سر انگشتان آمده است. از ماده بَنَّ، و به معناى اقامت گرفته شده، و از آنجا كه انگشتان مايه اصلاح احوال اقامت انسان در جهان دانسته شده، به اين نام ناميده شده است.(1)
انگشتان نقش بسيار مهمى در زندگى انسان دارند و از عجايب خلقت محسوب مى شوند؛ هر چند به واسطه اينكه دائماً در اختيار ما است، از اسرار آن غافليم. اگر انگشتان دست كسى قطع شود، هيچ گونه كار ظريفى را نمى تواند انجام دهد. نوشتن، ورق زدن كتاب، غذا خوردن بطور راحت، تلفن كردن، باز كردن درها به وسيله كليد و انواع صنايع ظريف و دقيق و حتى صنايع ديگر مانند انواع كارهاى مربوط به ماشين ها، بلكه گرفتن اشياى سنگين با دست نيز براى او غير ممكن است، حتى كم شدن يكى از انگشتان مى تواند ضربه اى به بسيارى از كارهاى روزمره انسان بزند. به همين دليل چهار پايان به خاطر نداشتن انگشت بسيارى از كارها را با دهان يا سر، انجام مى دهند.
جمعى از مفسران احتمال داده اند كه منظور از تسويه بنان متصل ساختن آنها به يكديگر، و به صورت سُمّ چهار پايان در آوردن است؛ ولى اين تفسير هيچ گونه مناسبتى با آيات سوره ندارد.
به هر حال از نكاتى كه اين آيه، مى تواند اشاره به آن باشد كشف مهمى است كه در عصر ما نسبت به خطوط سر انگشتان شده است؛ زيرا اين معنا مسلم شده كه خطوط سر انگشتان هر كس معرّف شخصيت او است؛ و از هر امضايى اطمينان بخش تر و دقيق تر است؛ امضايى كه هيچ كس نمى تواند آن را جعل كند، در حالى كه پيچيده ترين امضاها قابل جعل است. به همين دليل در عصر ما مسأله انگشت نگارى به صورت علمى در آمده و در مراكز انتظامى دايره مخصوصى براى آن وجود دارد؛ و از طريق آن بسيارى از مجرمان شناخته مى شوند، كافى است كه يك سارق، هنگامى كه وارد اطاق يا منزلى مى شود، دست خود را بر دستگيره در يا شيشه اطاق و يا قفل و صندوق و صندلى بگذارد و اثر انگشت وى، روى آن بماند؛ يا اين كه در يك ماجراى قتل، سلاحى كشف شود كه اثر انگشت كسى بر آن اسلحه باشد، فوراً از آن نمونه بردارى كرده و با سوابقى از سارقان و مجرمان، يا افرادى كه در آن حادثه مظنون به نظر مى رسند تطبيق مى دهند و مجرم را پيدا مى كنند.
بنابراين تفسير آيه مى گويد: نه تنها ما مى توانيم استخوان هاى بزرگ و كوچك را جمع آورى كنيم؛ بلكه حتى توانايى داريم انگشتان و سر انگشتان هر كس را با تمام ويژگى هايش كه از ظريف ترين خصوصيات بدن او است، تنظيم كنيم و به حال اول بازگردانيم.
تناسب اين معنا با مسأله قيامت كه دادگاه بزرگ عدل الهى است و مجرمان و گنه كاران بايد در آن تعقيب شوند، بسيار جالب است؛ چرا كه در دنيا نيز از اين مسأله، بيش از همه جا در دادگاه ها بهره گيرى مى شود. و از آن براى تشخيص هويت افراد استفاده مى شود.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.