پاسخ اجمالی:
خداوند در قرآن مى فرماید: «هر گاه در سفر بودید و نویسنده اى نیافتید[تا اسناد معامله را براى شما تنظیم کند[ چیزى را به عنوان رهن بگیرید». از ظاهر آیه استفاده مى شود که: تشریع «قانون رهن» مخصوص سفر است، ولى از جمله« نویسنده اى پیدا نکنید» استفاده مى شود در مواردی که تنظیم کننده سند پیدا نشود. بنابراین، اگر در وطن هم دسترسى به تنظیم کننده سند، امکان نداشته باشد اکتفا کردن به گروگان مانعى ندارد در واقع هدف این است که: معاملات بر پایه محکمى باشد، خواه اطمینان از نظر تنظیم سند و گرفتن شاهد حاصل شود.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال در آیه 283 سوره «بقره» آمده است، خداوند مى فرماید: (هر گاه در سفر بودید و نویسنده اى نیافتید [تا اسناد معامله را براى شما تنظیم کند و قرارداد را بنویسد] چیزى را به عنوان رهن بگیرید)؛ «وَ إِنْ کُنْتُمْ عَلى سَفَر وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَة».
گر چه از ظاهر آیه در بدو نظر چنین استفاده مى شود که: تشریع «قانون رهن» مخصوص سفر است، ولى با توجه به جمله «وَ لَمْ تَجِدُوا کاتِبا»؛ (نویسنده اى پیدا نکنید) به خوبى استفاده مى شود که: منظور مواردى است که تنظیم کننده سند پیدا نشود.
بنابراین، هر گاه در وطن هم دسترسى به تنظیم کننده سند، کار مشکلى باشد اکتفا کردن به گروگان مانعى ندارد، هدف این است که: معاملات بر پایه و اساس محکمى باشد، خواه اطمینان از نظر تنظیم سند و گرفتن شاهد حاصل شود، یا از طریق رهن و گروگان.
در تفاسیر اهل بیت(علیهم السلام) نیز به این حقیقت اشاره شده، از جمله در منابع معروف حدیث شیعه، و همچنین اهل سنت آمده است پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) زره خود را در «مدینه» به عنوان گروگان نزد شخص غیر مسلمانى گذاشت و مبلغى به عنوان وام از او گرفت. (1)
ضمناً از این آیه استفاده مى شود: سواد خواندن و نوشتن در آن محیط به قدرى کم بود که بسیار مى شد در سفرها در تمام قافله یک باسواد وجود نداشت.
گروگان حتماً باید قبض شود و در اختیار طلبکار قرار گیرد، تا اثر اطمینان بخشى را داشته باشد، لذا مى فرماید: (گروگانى گرفته شده)؛ «فَرِهانٌ مَقْبُوضَة».
در تفسیر «عیاشى» از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «لا رَهْنَ اِلاّ مَقْبُوضا»؛ (رهنى وجود ندارد مگر آن که طلبکار آن را تحویل بگیرد). (2)
پس از آن به عنوان یک استثنا در احکام فوق مى فرماید: (اگر بعضى از شما نسبت به بعضى دیگر اطمینان داشته باشد [مى تواند بدون نوشتن سند و رهن با او معامله کند و امانت خویش را به او بسپارد] در این صورت کسى که امین شمرده شده است باید امانت [و بدهى خود را به موقع] بپردازد و از خدایى که پروردگار او است بپرهیزد)؛ «فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ».
آرى، همان گونه که طلبکار به او اعتماد کرده، او هم باید اعتماد و اطمینان او را محترم بشمرد، حق را بدون تأخیر ادا کند و تقوا را فراموش ننماید.
قابل توجه این که: در اینجا طلب طلبکار به عنوان یک امانت، ذکر شده که خیانت در آن، گناه بزرگى است. (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.