پاسخ اجمالی:
یک سلسله عوامل طبیعى در افزایش یا کوتاهى عمر، دخالت دارند که براى بشر شناخته شده اند. همانند: تغذیه صحیح دور از افراط و تفریط، کار، و ... . لکن روایات عواملى را در افزایش یا کوتاهی عمر ذکر می کنند. مانند: صدقه دادن، صله رحم، نیکوکاری و ... .پیامبر(ص) می فرماید«انفاق در راه خدا و صله رحم، خانه ها را آباد، و عمرها را طولانى مى کند». در واقع انسان داراى دو اجل حتمی و معلق است، که اجل حتمى، به فرمان الهى پایان مى گیرد اما سر آمد اجل معلق، که با دگرگونى شرائط، دگرگون مى شود.
پاسخ تفصیلی:
یک سلسله عوامل طبیعى در افزایش یا کوتاهى عمر، دخالت دارند، که بسیارى از آنها براى بشر تاکنون شناخته شده است، همانند: تغذیه صحیح دور از افراط و تفریط، کار، و حرکت مداوم، پرهیز از هر گونه مواد مخدر و اعتیادهاى خطرناک، و مشروبات الکلى، دورى از هیجانات مداوم، و داشتن ایمان قوى، که بتواند انسان را در ناملایمات زندگى، آرامش و قدرت بخشد.
ولى علاوه بر اینها، عواملى وجود دارد که ارتباط ظاهرى آن، با مسأله طول عمر بر ما چندان روشن نیست، اما در روایات اسلامى، دقیقاً روى آن تأکید شده است، به عنوان نمونه، به چند روایت زیر توجه فرمائید:
الف ـ پیغمبر گرامى(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «إِنَّ الصَّدَقَةَ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ تَعْمُرانِ الدِّیارِ، وَ تَزِیدانِ فِى الأَعْمارِ»!؛ (انفاق در راه خدا و صله رحم، خانه ها را آباد، و عمرها را طولانى مى کند)!(1)
ب ـ در حدیث دیگرى از همان بزرگوار آمده است: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَبْسُطَ فِى رِزْقِهِ وَ یُنْسى لَهُ فِى أَجَلِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ»؛ (کسى که دوست دارد رزقش افزون، و اجلش به تأخیر افتد، صله رحم به جا آورد).(2)
ج ـ در مورد بعضى از معاصى، مانند «زنا»، مخصوصاً احادیثى وارد شده است که از عمر انسان مى کاهد، از جمله، در حدیث معروف پیامبر(صلى الله علیه وآله) که مى فرماید: «یا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِینَ إِیّاکُمْ وَ الزِّنا فَإِنَّ فِیْهِ سِتَّ خِصال: ثَلاثٌ فِى الدُّنْیا، وَ ثَلاثٌ فِى الآخِرَةِ، أَمَّا الَّتِى فِى الدُّنْیا فَإِنَّهُ یَذْهَبُ بِالْبَهاء، وَ یُورِثُ الْفَقْرَ، وَ یَنْقُصُ الْعُمْرَ»؛ (اى مسلمانان! از زنا بپرهیزید که شش پیامد سوء دارد: سه چیز در دنیا، و سه چیز در آخرت، اما آن سه که در دنیا است: بهاء و نورانیت را از انسان مى برد، فقر و تنگدستى ببار مى آورد، و از عمر انسان مى کاهد).(3)
د ـ امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: «الْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ السِّرِّ یَنْفِیانِ الْفَقْرَ وَ یَزِیدانِ فِی الْعُمُرِ وَ یَدْفَعانِ سَبْعِیْنَ مِیتَةَ السَّوْءِ»؛ (نیکوکارى و انفاق پنهانى فقر را بر طرف ساخته، عمر را افزون مى کند، و از هفتاد گونه مرگ و میر بد جلوگیرى به عمل مى آورد).(4)
درباره بعضى از گناهان دیگر، مانند ظلم، بلکه مطلق گناهان نیز در احادیث، اشاراتى آمده است.
بعضى از مفسران که نتوانسته اند میان «اجل حتمى» و «اجل معلق» فرق بگذارند، به این گونه احادیث حمله کرده، و آن را مخالف نصوص قرآنى دانسته اند، که حد عمر انسان را ثابت و لایتغیر مى داند.(5)
توضیح این که:
بدون شک، انسان داراى دو گونه سر آمد و اجل است:
سر آمد و اجل حتمى، که پایان استعداد جسم انسان براى بقاء است، و با فرا رسیدن آن، هر چیز به فرمان الهى پایان مى گیرد.
سر آمد و اجل معلق، که با دگرگونى شرائط، دگرگون مى شود، فى المثل انسانى دست به انتحار و خودکشى مى زند، در حالى که اگر این گناه کبیره را انجام نمى داد، سالها زنده مى ماند، و یا بر اثر روى آوردن به مشروبات الکلى، و مواد مخدر، و شهوت رانى بى حدّ و حساب، توانائى جسمى خود را در مدت کوتاهى از دست مى دهد، در حالى که اگر این امور نبود، سالیان بسیارى مى توانست عمر کند.
اینها امورى است که براى همه قابل درک و تجربه است، و احدى نمى تواند آن را انکار کند.
در زمینه حوادثِ ناخواسته، نیز امورى وجود دارد که مربوط به «اجل معلق» است، که آن نیز قابل انکار نمى باشد.
بنابراین، اگر در روایات فراوانى آمده است که: انفاق در راه خدا، یا صله رحم عمر را طولانى و بلاها را بر طرف مى سازد، در حقیقت ناظر به همین عوامل است.
و هر گاه ما این دو نوع اجل و سرآمد عمر را از هم تفکیک نکنیم، درک بسیارى از مسائل در رابطه با «قضا و قدر» و «تأثیر جهاد و تلاش و کوشش در زندگى انسانها» لا ینحل خواهد ماند.
این بحث را ضمن یک مثال ساده، مى توان روشن ساخت، و آن این که: انسان یک دستگاه اتومبیل نو تهیه مى کند، که طبق پیش بینى هاى مختلفى که در ساختمان آن به کار رفته، مى تواند مثلاً بیست سال عمر کند، اما مشروط به این که: به آن دقیقاً برسند، و مراقبتهاى لازم را به عمل آورند، در این صورت اجل حتمى این اتومبیل همان بیست سال است که از آن فراتر نمى رود.
ولى اگر مراقبتهاى لازم انجام نشود، و آن را به دست افراد ناآگاه و لاابالى بسپارند، و بیش از قدرت و ظرفیت، از آن کار بکشند، و در جاده هاى پر سنگلاخ همه روزه آن را به کار گیرند، ممکن است عمر بیست ساله آن به نصف، یا به عشر، تنزل پیدا کند، این همان «اجل معلق» آن است.
و ما تعجب مى کنیم، چگونه بعضى از مفسران معروف، به مسأله روشنى مانند این مسأله، توجه نکرده اند.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.