پاسخ اجمالی:
در آیه 222 سوره بقره از آمیزش در حال قاعدگی نهی شده است. این عمل، علاوه بر آن که تنفرآور است، زیان هاى بسیارى به بار مى آورد که طب امروز نیز آن را اثبات کرده. از جمله: احتمال عقیم شدن مرد و زن، ایجاد یک محیط مساعد براى پرورش میکروب بیمارى هاى آمیزشى- مانند سفلیس و سوزاک - ، التهاب اعضاء تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد و ...، لذا پزشکان نیز آمیزش جنسى با چنین زنانى را ممنوع اعلام مى کنند.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 222 سوره «بقره» بدست آورد، خداوند مى فرماید: (درباره [خون] حیض از تو سؤال مى کنند، بگو چیز زیان آورى است)؛ «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذىً».
و بلافاصله مى افزاید: (حال که چنین است از زنان در حالت قاعدگى کناره گیرى نمائید، و با آنها آمیزش جنسى نکنید تا پاک شوند)؛ «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّى یَطْهُرْنَ».
(ولى هنگامى که پاک شدند، از طریقى که خدا به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید که خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد)؛ «فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرین».
«مَحِیض» مصدر میمى و به معنى عادت ماهیانه است، در «معجم مقاییس اللغه»، آمده است: این واژه، در اصل به معنى خارج شدن آب قرمز از درختى است به نام «سَمُرَه»، - سپس به عادت ماهیانه زنان اطلاق شده است - ولى در تفسیر «فخر رازى» آمده که: «حَیض» در اصل، به معنى سیل است، و لذا هنگامى که سیل جریان پیدا کند، گفته مى شود: حاضَ السَّیْلُ، و حوض را نیز به همین مناسبت حوض، مى گویند که آب به سوى آن جریان پیدا مى کند.
اما از گفته «راغب» در «مفردات» عکس این استفاده مى شود که: این واژه در اصل، به معنى همان خون عادت است - سپس به معانى دیگر اطلاق شده-.
در هر حال، منظور در اینجا، همان خون است که قرآن، آن را «أَذى»؛ (چیز آلوده یا زیان آور) معرفى کرده است، و در حقیقت این جمله، فلسفه حکم اجتناب از آمیزش جنسى زنان را در حالت قاعدگى که در جمله بعد آمده است بیان مى کند؛ زیرا آمیزش در چنین حالتى، علاوه بر این که تنفرآور است، زیان هاى بسیارى به بار مى آورد که طب امروز نیز، آن را اثبات کرده، از جمله:
احتمال عقیم شدن مرد و زن، و ایجاد یک محیط مساعد براى پرورش میکروب بیمارى هاى آمیزشى - مانند سفلیس و سوزاک - و نیز التهاب اعضاء تناسلى زن، و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد و غیر اینها که در کتب طب آمده است، لذا پزشکان، آمیزش جنسى با چنین زنانى را ممنوع اعلام مى کنند.
منشأ پیدایش خون حیض، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته، پوسته شدن مخاط آن، و جریان خون هاى موجود است، ترشح خون مزبور، ابتدائاً نامنظم و بى رنگ است، ولى به زودى سرخ رنگ و منظم مى شود و در اواخر کار بار دیگر کم رنگ و نامرتب مى گردد.(1)
اصولاً خونى که هنگام عادت ماهیانه دفع مى شود، خونى است که هر ماه در عروق داخلى رحم، براى تغذیه جنین احتمالى جمع مى گردد؛ زیرا مى دانیم رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک مى کند، و مقارن آن عروق داخلى رحم به عنوان آماده باش براى تغذیه نطفه مملوّ از خون مى شود.
اگر در این موقع که تخمک وارد رحم مى شود، اسپرم که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشکیل نطفه و جنین مى دهد و خون هاى موجود در عروق رحم صرف تغذیه آن مى شود، در غیر این صورت، بر اثر پوسته، پوسته شدن مخاط رحم، و شکافتن جدار رگ ها، خون موجود خارج مى شود و این همان خون حیض است، و از اینجا دلیل دیگرى براى ممنوع بودن آمیزش جنسى در این حال به دست مى آید؛ زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خون ها هیچ گونه آمادگى طبیعى براى پذیرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه مى بیند.
جمله «یَطْهُرْنَ» به گفته بسیارى از مفسران به معنى پاک شدن زنان از خون حیض است، و اما جمله «فَإِذا تَطَهَّرْنَ» را بسیارى به معنى غسل کردن گرفته اند، بنابراین، طبق جمله اول، به هنگام پاک شدن از خون، آمیزش جنسى جایز است هر چند غسل نکرده باشد و طبق جمله دوم، تا غسل نکند جایز نیست.(2)
بر این اساس آیه خالى از ابهام نیست، ولى با توجه به این که جمله دوم تفسیرى است بر جمله اول و نتیجه آن ـ لذا با فاء تفریع عطف شده ـ به نظر مى رسد که «تَطَهَّرْنَ» نیز به معنى پاک شدن از خون است، بنابراین، با پاک شدن از عادت، آمیزش مجاز است، به خصوص این که در آغاز آیه هیچ سخنى از وجوب غسل در میان نبود و این همان قولى است که فقهاى بزرگ نیز در فقه به آن فتوا داده اند که بعد از پاک شدن از خون حتى قبل از غسل، آمیزش جنسى جایز است، ولى بدون شک، بهتر این است که بعد از غسل باشد.
جمله «مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّه»؛ (از آن طریق که خداوند دستور داده) مى تواند تأکیدى بر جمله قبل باشد، یعنى فقط در حال پاکى زنان، آمیزش جنسى داشته باشید، نه در غیر این حالت.
و ممکن است مفهوم وسیع تر و کلى ترى از آن استفاده کرد، یعنى بعد از پاک شدن نیز، آمیزش باید در چهار چوب فرمان خدا باشد، این فرمان مى تواند فرمان تکوینى پروردگار یا فرمان تشریعى او باشد; زیرا خداوند براى بقاى نوع انسان، جاذبه مخصوصى در میان دو جنس مخالف، نسبت به یکدیگر قرار داده، و به همین دلیل، آمیزش جنسى لذت خاصى براى هر دو طرف دارد.
ولى مسلّم است، که هدف نهایى، بقاء نسل بوده، و این جاذبه و لذت، مقدمه آن است، روى این اصل لذت جنسى باید، تنها در مسیر بقاى نسل قرار گیرد، و به همین جهت استمناء، لواط و مانند آن، نوعى انحراف از این فرمان تکوینى و ممنوع است.
و نیز ممکن است مراد، امر تشریعى باشد، یعنى بعد از پاک شدن زنان از عادت ماهانه، باید جهات حلال و حرام را در حکم شرع در نظر بگیرید.
بعضى نیز گفته اند: مفهوم این جمله ممنوع بودن آمیزش جنسى با همسران از غیر طریق معمولى مى باشد، ولى با توجه به این که در آیات گذشته سخنى از این مطلب در میان نبوده، این تفسیر مناسب به نظر نمى رسد.(3).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.