پاسخ اجمالی:
اوّلا: بلوغ و سنّ ازدواج دختران و پسران یک موضوع قراردادى نیست که بخواهیم براى آن حد و مرزى تعیین کنیم؛ بلکه یک امر طبیعى و فطرى است. ثانیاً: در تدوین قانون باید همه جوانب را در نظر گرفت؛ زیرا معدّل «سنّ بلوغ جنسی» در دختران کشور ما 14 و در پسران 16 مى باشد و فاصله زیاد سنّ ازدواج با سنّ بلوغ مفاسد و مشکلات بی شماری به وجود می آورد. ثالثاً: ازدواج و همسر گزینى موجب شکفته شدن استعدادهاى نهفته است و جوانى که نتواند این نیازش را برطرف نماند، نمى تواند صحیح و آرام فکر کند.
پاسخ تفصیلی:
اخیراً(1) گفتگویى درباره افزایش سنّ ازدواج در جراید به چشم مى خورد، حتّى گفته مى شود سمینارى براى همین موضوع تشکیل گردیده و قطعنامه اى نیز در این زمینه صادر شده است و گویا جمعى از جوانان تصویب کرده اند که سنّ ازدواج پسران سى سالگى و دختران بیست و پنج سالگى باشد! لطفاً نظر خود را در این زمینه تشریح نمایید.
جواب:
اوّلا: بلوغ و سنّ ازدواج دختران و پسران یک موضوع قراردادى نیست که بنشینیم و براى آن حد و مرزى تعیین کنیم؛ بلکه یک امر طبیعى و فطرى است و از قلمرو اختیار و انتخاب ما بیرون مى باشد و هر دختر و یا پسرى در سنین خاصّى از عمر خود به حدّ بلوغ مى رسد و فصل تازه اى از زندگى به روى او گشوده مى شود. کتاب طبیعت آغاز این فصل از زندگى را، پیش از ما معیّن کرده است و با قطعنامه ها و تصویب نامه هاى ما یک وجب هم عقب نشینى نمى کند!
بلوغ در انسان با تغییرات جسمى و روحى عمیقى آغاز مى گردد؛ قدّ و قامت تغییر مى کند، نیروى انسانى رو به فزونى مى گذارد؛ شکل اعضا با گذشته کاملا تغییر پیدا مى کند، تمایلات خاصّى در انسان براى گسترش زندگى پیدا مى شود، احساسات جنسى همچون شکوفه هاى بهارى شکفته مى شود؛ احساس همسر خواهى روز به روز رو به افزایش گذارده و استخوان ها درشت شده و دگرگونى روشنى در آهنگ صدا پدید مى آید.
بنابراین، کتاب آفرینش این حد و مرز زندگى را با خطّ برجسته اى بر صفحه وجود ما نوشته است و ما براى واقع بینى به جاى رجوع به سخنان این و آن، باید کتاب آفرینش را باز کرده برگ مربوط به دوران بلوغ و بحران تمایلات جنسى را با دقّت مطالعه کنیم و سنّ قانونى ازدواج را براساس سنّت خلقت و قانون آفرینش تعیین نماییم و از هر نوع خیالبافى و فلسفه تراشى خوددارى کنیم.
کسانى که از مطالعه کتاب فطرت و دفتر آفرینش سرباز مى زنند و مسأله بلوغ را یک امر قراردادى تلقّى مى نمایند و تصوّر مى کنند که واقعیّات و حقایق، تابع اندیشه و قرارداد آنهاست، با سنن آفرینش به جنگ برخاسته و سرانجام مغلوب مى شوند؛ زیرا سنن خلقت با گفت و شنود افراد غافل از اصول خلقت، دگرگون نمى گردد.
همان طور که تکامل یک جنین در رحم، تقریباً در نُه ماه انجام مى گیرد و هرگاه گروهى بنشینند، قانونى وضع کنند که از این به بعد جنین باید در رحم مادر در مدّت یک سال تکامل پیدا کند، کار بیهوده اى انجام داده اند؛ همچنین دخل و تصرّف در حد بلوغ که یکى از سنن آفرینش است، جز بیهوده گفتن چیزى نیست.
قطعنامه این سمینار بسان این است که مرغداران کشور دور هم گرد آیند و بگویند چون دنیا با بحران اقتصادى گوشت رو به روست و نیاز مبرم به وجود مرغ داریم؛ از این به بعد مرغ ها باید به جاى بیست و یک روز، ده روز روى تخم ها بخوابند تا تولید مرغ به دو برابر افزایش یابد!
این که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «لا تُعادُوا الایّامَ فَتُعادِیْکم»؛ (با زمان ستیزه مکنید که با شما ستیزه مى کند)؛ مقصود این است که با سنن خلقت جنگ نکنید؛ زیرا نبرد با آن جز مغلوبیّت و شکست نتیجه اى ندارد.
ثانیاً: در تدوین قانون باید همه جوانب را در نظر گرفت؛ زیرا معدّل «سنّ بلوغ جنسى» در دختران کشور ما 14 و در پسران 16 مى باشد. در این فصل از زندگى تمایلات جنسى آنها بیدار مى شود و هرگاه سنّ ازدواج را بالا ببریم تکلیف دختران و پسران در این مدّت محرومیّت چیست؟ یا باید تن به آمیزش هاى نامشروع بدهند و سرانجام هزاران مصیبت دامنگیر اجتماع گردد، یا در برابر آتش غریزه جنسى مقاومت طولانى کنند که به فرض ممکن بودن براى همه افراد، اعصاب آنها را خرد مى کند.
ثالثاً: هیچ مى دانید که ازدواج و همسر گزینى موجب شکفته شدن استعدادهاى نهفته است و افراد متأهّل بهتر از افراد مجرّد فکر مى کنند و جوانى که در کانون وجود او آتش شهوت زبانه مى کشد و وسیله مشروع براى اطفاى آن ندارد، نمى تواند صحیح و آرام فکر کند؟
این حقیقتى است که برخى از روانشناسان به آن اعتراف کرده و آزمایش هایى روى آن انجام داده اند.
(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.